728 x 90

آرایش جنگی

آرایش جنگی
آرایش جنگی

در حالی که بعد از لیست‌گذاری تروریستی سپاه پاسداران، شاهد رویش و شکوفایی جوانان و ریزش پاسداران جنایتکار هستیم،

در حالی که بعد از پایان معافیت، معافیت فروش نفت به کشورهای چین، ترکیه، هند، کره جنوبی، ژاپن، تایوان، ایتالیا و یونان، درآمد نفت که صرف نگه‌داشتن «خط» در سوریه و لبنان و عراق می‌شد قطع شده و رژیم مجبور است «خط»ش را در تهران ببندد،

و در حالی که خرد و کلان نظام از فرجام کار و مجاهدین و کانون‌های شورشی می‌نالند،

خامنه‌ای به صحنه آمد و در منتهای پریشانی با فرمان «آرایش جنگی» گفت: «‌توجه بکنید امروز دشمن ما از همه اطراف مشغول تدارک تهاجم است... نه این‌که در حال تدارک حمله باشد، نه! در حال تهاجم است!...از همه طرف دشمن وارد شده، مسئولان کشور در مقابله با این دشمن هر کاری که می‌توانند بکنند!» (۱۱اردیبهشت۹۸)

با طرح موضوع ضرورت آرایش جنگی در برابر مردم، مترسکهای جمعه‌بازار در شهرهای مختلف در منتهای ضعف و نگرانی، نعرهٔ آرایش جنگی سر دادند تا شاید از بتوانند مانع خیزش جوانان و ریزش بیشتر پاسداران شوند.

آخوند علم‌الهدی وحشت‌آلود و مضطرب، در خطبه ۱۹دقیقه‌ای دوم نمایش، ۱۹بار از عبارت «آرایش جنگی» استفاده کرد.

توجه کنید! نگرانی از فرو ریختن هیبت ولایت در نزدیک‌ترین لایه‌های سرکوب، ترس از خشم کارگران و معلمان، وحشت از فردای نظام ـ بدون سوریه و لبنان و... ـ از تمام کلمات و سکناتش می‌بارد:

«مقام معظم رهبری در فرمایشات شون پریروز نکته‌یی را تذکر دادند فرمودند ما در مقابل آرایش جنگی دشمن در میدانهای سیاسی و اقتصادی و فضای مجازی آرایش جنگی بگیریم این فرمایش مقام معظم رهبری یک توصیه نبود یک سفارش نبود فرمانده کل قوا مقام معظم رهبری هستند حجت امام زمان و فرمانده از طرف وجود اقدس بقیه الله نسبت به همه ما مقام معظم رهبری هستند فرمان صادر کردند آرایش جنگی بگیریم در این آرایش جنگی که یک فرمان عمومی ست هم شامل حال مسئولان مدیران دولت مجلس قوه قضاییه و هم شامل حال تک‌تک مردم ما می‌شود که در مقابل دشمن آرایش جنگی بگیریم در صف مقدم این جبهه آرایش جنگی ما این دو قشر وجود دارند قشر معلم و قشر کارگر یعنی نیرویی که ما بایستی به میدان این آرایش جنگی بیاوریم نیروی کارگر و نیروی معلم است.» (نمایش جمعه مشهد ـ ۱۳اردیبهشت ۹۸)

یک قدم بعد متوجه می‌شود بند را آب داده و باید هم پای آمریکا و انگلیس و دشمنان خارجی را وسط بکشد تا بتواند به‌سیاق خمینی به این جنگ لباس «اسلام و کفر» بپوشد و هم دشمن دیرینه [مجاهدین] در داخل را با آنان گره بزند تا در این دود و دم پاسداران وارفته را هشیار کند:

«حواستون جمع باشه آمریکا و انگلیسی که آرایش جنگی در مقابل ما گرفتند آرایش جنگی اونها نیست که از دروازههای مملکت ما سرباز وارد کنند یا از بالای آسمان بمب‌افکن هایشان بیاید اینها که آرایش جنگی گرفتند آرایش جنگی را با نیروهایی گرفتند که اینها بتوانند در داخل کشور علیه انقلاب بار بیاورند»

 

آرایش جنگی ـ دشمن اصلی!

برای شناخت دشمنی که تاروپور نظام را از هم دریده و قرار و آرامش را از جنایتکاران ربوده، نیاز نیست زیاد کندوکاو کنیم. خودشان در رسانه‌های حکومتی و تریبونها و سمینارها و سخنرانی‌ها به ۱۰زبان اعتراف می‌کنند دشمن همین‌جا «در داخل کشور علیه انقلاب» فعالیت می‌کند و اگر درآمد نفت‌مان قطع شد و سپاه و نگهبان نظام‌ در لیست تروریستی قربانی شد و اگر هزار بلا و مصیبت و ابتلا سرمان آمد نه به‌خاطر آمریکا و انگلیس و ترامپ و تصمیمات کاخ سفید که به‌خاطر«تصمیم‌گیریهای نادرست کاخ سفید بر مبنای گزارشهای مغرضانه سازمان مجاهدین است!» (جهانگیری ـ ۹اردیبهشت)

یک رسانه حکومتی تعارف را کنار گذاشته و در وحشت از کانون‌های شورشی و مقاومت خونبار نوشت: «مگر نمی‌دانید که طرح براندازی کلید خورده و بسیار جدی است و در این طرح، به اعضای سازمان مجاهدین خلق مأموریت داده شده جرقه شورش را بزنند؟!» (سایت حکومتی عصر ایران-۱۱اردیبهشت)

 

آرایش جنگی ظریف در مصاحبه با فاکس نیوز

نکته ظریف در آرایش جنگی این است که این آرایش نه از سر قوت یا قدرت نظام، که در منتهای ضعف و ضرورت دود و دم برای حفظ بدنه و عقبه نظام طراحی شده است و بیشتر مصرف داخلی دارد. به همین علت وقتی پای جواد ظریف به آمریکا می‌رسد و با رسانهٔ مورد علاقهٔ رئیس‌جمهور آمریکا مصاحبه می‌کند، آرایش جنگی کاملا تغییر می‌کند و درست مانند «نرمش قهرمانانه» با تعریف و تمجید از «پرزیدنت ترامپ» و ندامت از عملیات‌های سپاه پاسداران در کشتار سربازان آمریکایی می‌گوید:

«سپاه پاسداران هرگز آمریکایی‌ها را نکشته است.» (جواد ظریف در مصاحبه با فاکس نیوزـ اردیبهشت ۹۸)

ظریف در همین آرایش و نکته بسیار ظریف، محترمانه! اظهار ندامت و توبه کرده و تلاش می‌کند آب رفته سپاه را از «لیست تروریستی» خارج کرده، به جوی نظام برگرداند. انگار نه انگار که رفسنجانی در موضع مسئول و همه‌کارهٔ خمینی، در ۱۵اردیبهشت ۶۸رسماً به کشتن آمریکا‌یی‌ها و اروپایی‌ها فراخوان داد و در نمایش جمعه گفت: «از لبنان درس بگیرید. لبنانی‌ها درس دادند به آمریکا و انگلیس و فرانسه... منفجر کنید کارخانه را...

حالا خواهند گفت فلانی به‌عنوان یک مسئول، به‌طور رسمی دعوت به ترور و اینها کرده... بگذارید بگند»

همین «عالیجناب» سه سال قبل در نمایش ۱۳آبان سال ۶۵به صراحت مسئولیت انفجارهای تروریستی و قتل سربازان آمریکایی را در لبنان پذیرفت و گفت: «در لبنان ضربه‌یی که آمریکا خورد و خفتی که آمریکاییها تحمل کردند عمیقاً به‌حساب ما می‌گذارند و به حساب ما هم هست»

او با این حرف لگدی هم به وزیر و رئیس سابق سپاه پاسداران زد که گفت بود: «آن مواد منفجره‌ای که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای دریایی چهارصد افسر و درجه‌دار و سرباز را یک‌مرتبه به جهنم فرستاد، هم تی.ان.تی آن مال ایران بود و هم ایدئولوژیش از ایران رفته بود. این برای آمریکا بسیار محسوس است». (پاسدار محسن رفیق‌دوست وزیر سپاه در دولت موسوی ـ روزنامه حکومتی رسالت- ۳۰تیر ۱۳۶۶)

 

مضمون آرایش جنگی ظریف در آمریکا

پس از ضربه‌های لیست‌گذاری و پایان معافیتهای تحریم نفت از سوی آمریکا و قطع شریانهای کلف جنگ‌افروزی در بیرون مرزها، دو عصای زیر بغل ولایت شکسته و سخت به دست و پا افتاده است. خامنه‌ای تلاش می‌کند تا به هر نحو ممکن برای خود زمان بخرد. یکی از این تقلاها فرستادن ظریف به آمریکا و مجیزگویی‌ از رئیس‌جمهور آمریکا است. ظریف به صراحت گفت آمدم برای مبادلهٔ زندانیان و اختیارات هم دارم یعنی از طرف «آقا» آمدم و مختارم!

خامنه‌ای که قبلاً گفته بود «جنگ نمی‌شود، ما هم مذاکره نمی‌کنیم» در کلان ضربه لیست و قطع نفت، روحیه و قافیه را باخته، ظریف را به آمریکا فرستاد تا قبل از هر چیز اطمینان پیدا کند آمریکا با رژیم وارد جنگ نخواهد شد. و به‌حساب خودش «نه جنگ» را آب بندی کند.

ظریف همچنین تلاش می‌کند با خودشیرینی و روش‌های ابلهانه راهی به سوی رئیس‌جمهور آمریکا پیدا کند. چون عمیقاً بر این باورند که ترامپ تحت تأثیر مشاوران و دستیارانش قرار دارد، آنها هم تحت تأثیر مجاهدین هستند و به این ترتیب رئیس‌جمهور آمریکا به این ترتیب خط مجاهدین را اجرا می‌کند!

البته هم برای آمریکا و هم ظریف و «آقا»یش روشن است که چیزی در رژیم تغییر نکرده، خط همان خط است و توان مذاکره هم ندارند؛ چرا که دولت آمریکا شروط خود برای مذاکره را از اردیبهشت سال گذشته در ۱۲شرط توسط پمپئو وزیر خارجه‌اش بیان کرده و پذیرش این شروط مطلقاً در توان رژیم نیست و به‌معنی نابودی است.

 

آرایش جنگ در بن‌بست

پاسخ این همه تناقض، دغدغه، اضطراب و واماندگی در یک‌کلام خلاصه می‌شود در کلمه «بن‌بست»

از یک‌طرف گسترش بحرانهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نظام و رویش کانون‌های شورشی است و از طرف دیگر خلع ید و شکست خط در سوریه و لبنان و تشدید انزوا که که خروجی در دو «قیام» رودرویی و خط بستن در تهران و شهرهای میهن است.

در این میان نه نای جنگ دارد و نه توان مذاکره؛

نه قدرت سرکوب با الگوی دهه شصت را دارد و نه هیبت خمینی و توان کنترل تضادهای درونی و بیرون را...

در یک‌کلام معنای این آرایش چیزی جز نمایش بن‌بست و صدای شکستن استخوانهای ولایت در ذلت نیست.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d467ad7d-2a76-4599-aa68-351965ce430f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات