خامنهای در سخنانش بهمناسبت نوروز با گزافهگویی و دجالیت گفت: «شعار سال۹۹ شعار جهش تولید بود. من اگر بخواهم بر اساس گزارشهای متعدّد مردمی و دولتی و دستگاههای مختلف و جهات مختلف که از همه جهت به ما گزارش میرسد- یک ارزیابیای بکنم، باید بگویم این شعار تا حدّی، تا حدّی، تا حدّ قابل قبولی تحقّق پیدا کرد».
روز ۱۲اسفند نیز آخوند حسن روحانی مدعی چرخش اقتصاد در جهت درست، و پیش از آن نیز در روز ۳۰بهمن ادعا کرد: «بحمدالله امروز ما و امسال در کل ما شاهد حرکت در تولید رونق تولید و حتی جهش تولید بودیم» (تلویزیون شبکه خبر ۳۰بهمن ۹۹).
واقعیت این است که اگر تولید جهشی درحد قابل قبولی پیدا کرده باید اثر آن را در وفور کالاهای مورد نیاز معیشت مردم و قیمت مناسب آنها، و همچنین در سفرههای اکثریت مردم هر چند بهصورت اندک مشاهده کرد.
اما در حال حاضر وضعیت به گونهیی است که مردم برای خرید و تهیه کماهمیتترین مواد مانند روغن، مرغ و... که به وفور در دسترس مردم سایر کشورها قرارداد، باید در صفهای طولانی بایستند و بسیاری از آنها نیز پس از ساعتها معطلی در صف، دست خالی به خانه برگردند.
چنانچه شعار مورد نظر ولیفقیه ارتجاع تا حد قابلقبول تحقق یافته است، همپای این جهش قابلقبول نیز میبایست اشتغالزایی جهش پیدا کرده باشد و شغلهای زیادی بهوجود آمده باشد.
درصورتی بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع: «نتایج طرح آمارگیری نیروی کار پاییز ۱۳۹۹ نشان میدهد که در پاییز سال جاری نسبت به فصل مشابه سال قبل جمعیت شاغل کشور حدود یک میلیون نفر کاهش یافته که بخش عمده این کاهش اشتغال (۷۲درصد) در بخش خدمات رخ داده است. این در حالی است که در فصول بهار و تابستان ۱۳۹۹ به ترتیب یک میلیون و ۵۰۰نفر و یک میلیون ۲۰۹هزار نفر از تعداد شاغلین کاسته شده است» (سایت انتخاب ۲۹اسفند ۹۹).
مدیر کل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان هم اعلام کرد: «مطابق آمارهای رسمی از اسفند سال گذشته تاکنون حدود ۱.۵ میلیون شغل کشور از بین رفتهاند و امروز به اعتقاد بسیاری از فعالان اقتصادی تداوم شرایط موجود و همچنین تشدید تحریمها، دستهای از مشاغل که بیشتر در حوزه خدمات هستند در معرض ورشکستگی هستند» (خبرگزاری ایسنا ۲۱آبان ۹۹).
البته نهادهای ذیربط آماری معمول آمارها را کوچک نمایی و بسیار کمتر از آمار واقعی اعلام میکنند، اما برمبنای همین آمارها در مورد بیکاری، پوچی ادعای علی خامنهای و آخوند حسن روحانی در زمینه جهش تولید آشکار میشود.
علی القاعده میبایست همپای جهش تولید مورد قبول ولیفقیه ارتجاع، تورم نیز تا حدودی فروکش کرده باشد.
چرا که بر اساس این ادعا باید تولید کالاها و اقلام مورد نیاز معیشت مردم نیز افزایش پیدا کرده باشد، در صورتی که واقعیت این نیست و طی یک سال گذشته قیمت بسیاری از کالاها رشد ۱۰۰ و ۳۰۰درصدی داشته، و مردم مجبورند ساعتها برای خرید گوشت مرغ، روغن و... در صف بایستند.
لازمه جهش قابلقبول تولید این بود که بخش زیادی از نقدینگی در امر تولید سرمایهگذاری شود، در صورتی که در شرایط کنونی میزان نقدینگی سرگردان بیش از هر زمان دیگری است. دولت روحانی با فریب مردم، بخشی از آنرا به سمت بازار بورس کشاند و سرمایههای آنها توسط نهادهای دولتی و سایر نهادها و عناصر نظام ملاخور شد.
در زمینه بالا کشیدن سرمایههای مردم از طریق بورس سایت انتخاب ۲۵بهمن۹۹ بهنقل از محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی نوشت: «رضایی در ادامه سخنان خود، به بررسی تاثیر فضای مجازی بر قیمتگذاری غیرواقعی برخی سهام پرداخت و ضمن انتقاد از ارزان خریدنهای سوداگرانه ۱۵۰نفر در ماههای ابتدای جهش بورس و ثروت بادآورده برخی شرکتها و مؤسسات در مرداد و شهریورماه که عملاً سرمایه مردم را در بورس به یغما بردند، از تلاش اقتصاددانهای دلسوز کشور و انقلاب در تهیه و ارسال قریبالوقوع یک گزارش جامع از تخلفات این ۱۵۰نفر و رفتار سوداگرانه شرکتهای مذکور خبر داد».
افزایش تورم و رکود نجومی در سال۹۹ یکی از نشانههای مضحکه بودن «جهش قابلقبول درتولید» است، و این در حالی است که تورم در بسیاری از کشورهای جهان مشکل لاینحلی نیست و اکثر کشورها موفق شدهاند تورم را تک رقمی کنند.
یک کارشناس حکومتی در مورد تورم در بسیاری کشورهای جهان گفت: «تورم در دنیا پدیده منقرض شدهای است و برداشتی که مردم ما نسبت به تورم دارند در خیلی از کشورهای دنیا وجود ندارد و مردم شان اصلاً نمیدانند که تورم چه هست» (خبرگزاری تسنیم ۲۸بهمن۹۹).
یکی از شروط «جهش قابلقبول تولید» کاهش هزینه تولید و رونق در آن است، در صورتی که هزینه تولید کالاها نه تنها ظرف یک سال گذشته کاهش پیدا نکرده، بلکه بهطور قابلملاحظهای هم افزایش یافته است و دلیل عمده کمیابی کالاها و بالا بودن قیمت آن کمبود تولید بهدلیل گرانی هزینههای آن است.
افزایش سرسامآور دلار نسبت به سال گذشته، حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی و هرج و مرج کامل اقتصادی و آزادی عمل بنگاههای خصولتی که عمدتاً متعلق به نهادهای وابسته به بیت خامنهای و نهادهای دولتی هستند، حکایت از چرخش چرخ تولید به سمت قهقرا دارد.
یکی از شاخصهای رشد قابلقبول تولید، کاهش قیمتهای کالاهای اساسی و کالاهایی است که با زندگی و مصرف روزانه مردم سروکار دارند.
و... .
خلاصه اینکه میبایست آثار بلافصل جهش تولید و رونق اقتصادی منتج از آن را در جیب مردم دید.
در حالیکه قدرت خرید مردم روزبهروز پایینتر آمده است و به جایی رسیده که درآمد بسیاری از مردم یک چهارم تا یک پنجم خط فقر است.
در این رابطه روزنامهٔ حکومتی مستقل ۲۴اسفند۹۹ نوشت: «بیتردید در حدود ۸۰درصد مردم ایران در حال حاضر و بر اساس پارامترها و متغیرهای اساسی اقتصادی زیر خط فقر زندگی میکنند. همچنین و طبق آمار بخشی از این تعداد با درآمدی در حدود ۹۰۰هزار تومان ماهانه و بخش دیگری نیز فقط با واریز مبلغ ناچیز یارانه امرار معاش مینمایند که در واقع فقر مطلق محسوب میشود...
وضعیت معیشتی اقشار مختلف جامعه سقوطی فاحش داشته است و بر اساس گزارش مرکز آمار ایران و اطلاعات بهدست آمده از مقدار مصرف سرانه کالاهای اساسی در کشور، خود نمایانگر تضعیف و کوچکتر شدن سفره معیشتی مردم است که علّت اصلی آن تورّم شدید در این قبیل کالاها است. کالاهایی همچون گوشت، مرغ، ماهی، روغن، برنج، لبنیات و غیره که کم کم از سفره معیشتی اقشار متوسط و ضعیف جامعه حذف میشود. شاخصهای اقتصادی اکثر عرصههای مختلف جامعه از جمله شیوه زیستن، اشتغال، معیشت را در بر میگیرد مؤلفههای اساسی همچون خط فقر، توسعه انسانی، شاخص گرسنگی، قدرت و توان خرید، سهولت کسب و کار، سرانه مصرف غذا، نرخ بیکاری، نرخ تورّم، تولید خالص و ناخالص، ضریب نابرابری درآمد، شاخص کیفیت زندگی و غیره که موارد تاثیرگذار در رشد اقتصادی است مواردی که در حال حاضر نه تدبیری در اصلاح آن دیده میشود و نه امیدی!».
در چنین شرایط وخیمی از وضعیت بحرانی اقتصاد و معیشت مردم درست به عکس جیبهای گشاد سران و مهرههای حکومتی روزبهروز پرتر و سفرههایشان نیز رنگینتر شده است.
آنها بهدلیل فساد نهادینه سیاسی و اقتصادی و موقعیت ویژه و دسترسی به رانت و بسیاری دیگر از اهرمهای اقتصادی، روزبهروز پودلدارترشده، و این اکثریت فقیر مردم هستند که برای تأمین معیشت همواره در تنگنا قرار دارند.
حالا بگذارید خامنهای با دجالیت خاص خود صحبت از جهش تولید تا حد قابلقبول بکند. اما مردم محروم در کف خیابانها پاسخ ترهات وی را خواهند داد.