هنگامی که اسناد افشا شده دربارهٔ خوشنشینان مجلسمآب، کارگزاران و ولیفقیه حاکمیت را میخوانیم و میبینیم، پرسش نخست این است که: پول در نظام ملایان چه معنایی میدهد؟ آیا این پول، گردشدهندهٔ چرخهٔ حیات جنایتکارترین حاکمیت در تاریخ ایران نیست؟ آیا حجم حیرتانگیز اسنادی که همگی بر گرد پول ورق میخورند، جز این، نشانی میدهد؟
انباشت اسناد افشا شده، عمارتیست سر به فلک فرو برده، با طبقات مملو از خون و زندگی و سرمایهٔ مردم ایران و هزاردرهزار فرزندان جاننثارشان برای حق اولیهٔ آزادی و رفاه و امنیت.
این اسناد از زبان چهارسوی جغرافیای ایران داد میزنند که میلیاردها تومان از داراییهای مردم ایران بلعیده شده است تا برای گسترش نیابتیهای منطقهییِ نظام ولایت فقیه هزینه شود.
کتاب سرجمع اسناد افشا شده، میگوید تکرار مکررات «مجلس انقلابی» توسط ولیفقیه و دستگاه تبلیغاتی نظام، جز مبتذل کردن معناها و مفاهیم و واژهها در ذات و ماهیت این قوم اشغالگر ایران نبوده و نیست.
بسا بیش از گذشته معلوم شد که تبلیغ «سادهزیست بودن نمایندگان مجلس یازدهم» که ولیفقیه ارتجاع بارها اصرار بر تکرارش کرده، جز توصیفی بر سیاق گاوگندچالهدهانیِ صدر تا ذیل این نظام نیست.
برگبرگ اسناد روشده، متصل بودن زنجیرهای غارت توسط بیت خامنهای و سه رکن مقننه و مجریه و قضاییه هستند.
سند به سند این افشاگریها جار میزنند که مکیدن جان خاک ایران برای تداوم عمر نظام، هدف این حاکمیت از استقرار در این جغرافیاست.
مگر از تحریم نمینالند؟ پس این کلانپولهای در گردش میان بانکها و مجلسنشینان از کجا آمده است؟ با این افشاگری معلوم شد که این همه مردم ایران را سپر تحریم جلوه دادن، برای تصرف بیشتر حقوق آنها و ریختنش به حساب مجلسنشینان بوده است.
چرخهٔ اقتصاد نظام ملایان بر اساس چرخهٔ کلاسیک و متعارف نیست، بلکه با چاپ پول و حداکثر غارتگری از سرمایههای طبیعت و معادن و آبهای ایران بعلاوهٔ دزدی از کار و سفرهٔ مردم تحت عنوان مالیات، در گردش است.
باجگیری و باجدهی برای قبول صلاحیت و عضو یک چپاولخانه شدن، منبع انگیزش برای کاندیدا و نماینده شدن در سرسپردهگی به ولیفقیه است.
فسادآفرینیِ سیستماتیکِ مالی و اخلاقی، چرخهٔ مشترک ارکان و ساختار این نظام است. بیدلیل نیست که کارنامه و راندمان هر دولتی، در تحویلدهی چرخهٔ فساد به دولت بوده است و ادامه دارد. فاجعهٔ تحمیلشده به حیات طبیعت ایران، زیست زندهگان و معیشت مردمان را میتوان در ورق زدن کلاناسناد فساد «مجلس شورای اسلامی» و «خانهٔ ملت» دید.
بهراستی کار و مسئولیت این بهاصطلاح نمایندگان خوشنشین مجلسمآب چیست؟ یک نمایندهٔ معمول مجلس که فیش حقوقش نسبت به کارمندان و کارگران و پرستاران و بازنشستههای حقوقبگیر، بیشتر از دوهزار درصد است، پس دیگر حقوق استانداران و وزیران و سپاهیان مأمور و حلقه بهگوش بیت ولیفقیه چقدر است؟
آیا کارگران و بازنشستگان که به آنها وعدهٔ عیدی دو میلیون و پانصدهزار تومان داده شده، در مقایسه با حقوق نمایندهیی که ارقامش در صفحهٔ نمایش ماشین حساب جا نمیشود، چنگالهای اختاپوس هزار سر فساد و چپاول نظام ولایت فقیه را جزئیات زندگی و معیشت خود نمیبیند؟
همین چنگالهای فساد و چپاول را بر تن و جان بیکاران، زاغهنشینان، حاشیهنشینان، کودکان کار، زبالهگردها، کارتنخوابها، اندامفروشها، تنفروشها و مهاجران بنگریم تا نشانیِ دقیق و یکسویهٔ نفی و سرنگونیِ فوری و ضروریِ تمامیت حاکمیت ولایت فقیه را در مسئولیت انفرادی و جمعی و ملی و میهنیِ خود احساس کرده و به آن پاسخ دهیم.
حجم افشاگری و روشنگریِ مستند از کلانفساد «خانهٔ ملت» نظام الهی ــ اسلامیِ ولایی ــ آخوندی آنقدر حیرتانگیز و در ضمن، دقیق است که برای نخستینبار بیشتر سایتها و رسانههای فارسیزبان، پردههای سکوت و نادیده گرفتن چنین منابع و مراجع افشاگر و روشنگر را پس زدند و به انواع گزارشات و گفتگو پیرامون آن روی آوردند. باشد که این پرده همواره باز بماند تا صدای سالیان فراخواندهنده به نبرد متمرکز بر سرنگونیِ فاسدترین حاکمیت سیاسی ــ مذهبیِ در تاریخ ایران، به گوش همهٔ مخاطبان در ایرانزمین و دیگر کشورها برسد. با امید به ایفای مسئولیت و رسالت رسانهییمان در قبال سرنوشت ایرانزمین.