ارتجاع دینی در میهن ما قدمتی به درازای استفاده از دین از سوی قدرتمداران بهعنوان ابزار تحمیق تودهها دارد. هدف از این تحمیق توجیه وضع موجود و ازلی و ابدی جلوه دادن استثمار و استبداد و بندگی است. متولیان دینی همواره با تهی کردن آموزههای پیامبران از محتوای دینامیک و ضد ظلم آن، بر آن بودهاند تا از باورهای مردم زنجیری بسازند و بر دست و پای آنها بپیچانند تا در پناه آن اربابان ثروت و قدرت بتوانند به غارت و زورگویی خود ادامه دهند. با ظهور خمینی و تئوری ولایت فقیه او، قدرت سیاسی، قدرت مذهبی و نیز رهبری یک انقلاب ضداستبدادی در شخص او به هم گره خورد. او از این قدرت که برآمده از اعتماد مردم ایران به او بود در راستای حفظ و گسترش سلطهٔ شوم خود استفاده کرد. آنهایی که برای نخستین بار چو انداختند که تصویر او را در ماه دیدهاند، برای او عنوان «امام» تراشیدند؛ تا از او قدیسی بسازند تا مردم را آنطور که میخواهند به مهمیز بکشند.
پیامبرنمایان و دجالان
در تاریخ کمنبودهاند، پیامبرنمایان یا کسانی که ادعا میکردهاند امام زمان یا نایب او هستند. در فرهنگ مردم ما به آنها «دجال» گفته میشود. خمینی و اخلاف او بیتردید سرآمد دجالهای ظهور کرده در تاریخ شیعه هستند و از این بابت هیچ دجالی به گرد پای آنها نمیرسد.
به خاطر بیاوریم جنگ ۸سالهیی را که دجال بزرگ برای «فتح قدس از راه کربلا»! به دو ملت ایران و عراق تحمیل کرد. برای فرستادن جوانان و نوجوانان ایرانی روی میدانهای مین و استفاده از آنها بهعنوان گوشت دم توپ، از ترفندهای کثیفی استفاده شد؛ مانند ساختن کلید در بهشت و انداختن آن به گردن سربازان یکشبه یا نشاندن افرادی نقابدار بر اسب سفید و ظاهر کردن آنها در پشت جبهههای جنگ بهنام امام زمان.
قدیسسازی از خمینی
بزرگترین دجالگری، قدیسسازی از خمینی است. پس از دقمرگ شدن او، کارخانهٔ قدیسسازی نظام، بر استخوانهای او بارگاه و قبهیی ساخت که یادآور کاخ فرعون، نمرود و معاویه و یزید است. سازندگان آن با غارت پول بیتالمال مقبرهیی ساختهاند که بهقول دویچه وله گرانترین مقبرهٔ جهان است. در ساخت این مقبره هدف آن بوده است که خمینی این فرعون سرکش و عنق عصر ما را در ردیف امامان برحق شیعه قرار دهند. این مقبره در مساحتی نزدیک به ۶۰هزار متر مربع بنا شده. سازهٔ اصلی آن قادر به تحمل زلزلهٔ ۱۰ریشتری است. اسکلت گنبد فلزی آن ۴۰۰تن وزن دارد. گلدستههای آن ۹۱متر است که برابر با سن خمینی ساخته شدهاند. دجالی که ادعا میشد «امام مستضعفان جهان»! است، اینک در مجموعهیی لاکچری خوابیده که یک قلم صاحب هتل ۵ستاره و فروشگاههای زنجیرهیی است. فقط ساخت شهری بهنام آفتاب در آن مکان ۱۰۰۰میلیارد تومان بودجه را به خود اختصاص داده است.
هدف از این سازهها و تشریفات، حفظ جسد این فرعون عمامهدار است. مشابه همان کاری است که فرعون «خوفو»، «خفر» و «منکور» با ساختن اهرام ثلاثه و مجسمهٔ ابوالهول کردند.
بستن زرق و برق به استخوانهای پوسیدهٔ خمینی فقط به آنچه برشمرده شد، منحصر نمیشود، منفورترین و دجالگرانهترین اقدام، تنظیم یک زیارتنامه به زبان عربی برای دجال بزرگ قرن و نصب آن در آرامگاه لاکچری اوست. این زیارتنامه به برخی از چاپهای جدید مفاتیح الجنان نیز اضافه شده است.
زیارتنامهٔ جعلی با نام پسران خمینی
روز پنجشنبه ۵ شهریور۱۴۰۰، در جریان دیدار تشریفاتی رئیسی و گانگسترهای هیأت دولت او از قبر «امام راحل»! زیارتنامهیی خوانده شد که نام دو پسر خمینی نیز در آن آمده بود. السلام... علی ولدیک الطاهرین. مصطفی الشهید المدفون فی الارض الغریب و احمد المدفون فی جوارک»!
این موضوع آنقدر غافلگیرکننده، غیرمترقبه و خارج از قاعده بود که به نقاش جدیدی در بین مهرههای و باندهای نظام تبدیل شد. محمد مهاجری در تلگرام چند ثانیهٔ رژیم با تعریض خطاب به حسن خمینی نوشت:
«جناب سیدحسن آقا! اسم خودتان را هم در زیارتنامه بیاورید... لابد بعد از صدو بیست سال که دختران امام و آقایان سیدحسن آقا و علی آقا و آقا یاسر و... به ایشان بپیوندند اسامیشان به این زیارتنامه افزوده میشود و سپس هم نسل اندر نسل».
در نقطهٔ مقابل، آخوند جوادی آملی در یک بدعت دیگر پاسخ داد:
«حضرت امام راحل توانست... به جایی برسد که وقتی انسان به کنار مزار مطهرش مشرف میشود، با تمام وجود و با اطمینان خاطر بگوید: «اشهد انک قد اقمت الحج و آتیت الزکوه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و جاهدت فی الله حق جهاده حتی اتیک الیقین»
اگر برای سایر امامزادهها گفتند این جملات نورانی را بگویی، برای این امامزاده با چشم خود میبینیم و میگوئیم» (سایت جماران. ۸شهریور۱۴۰۰).
پایان خط استبداد دینی
مردم در واکنش به این بدعتها و اقدامات دجالگرانه، آن را در شبکههای اجتماعی به تمسخر گرفتند. بدیهی است که قدیس سازی از خمینی و دودمان شیطانی او، نخواهد توانست تمامیت استبداد دینی را از سرنگونی محتوم نجات دهد. دوران اینگونه دجالگریها دیگر به سر آمده است. همانطور که سلسلهٔ فراعنه در مصر نتوانست با اهرام ثلاثهسازی و خیل سحره و ماراندازنش، بر اریکهٔ قدرت بماند، ارتجاع قهار دینی نیز نخواهد توانست با آینهکاری و طلااندود کردن گور منفور خمینی و جعل زیارتنامه برای او به عمر ننگین خود ادامه دهد. این پایان خط استبداد دینی است.
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد.