«پشت هر کفشی فرهنگی نهفته است» این را کفششناسان هنرور به ما آموختهاند. ما نیز از تجربه و شناختی که سالیان دور و دراز بهدست آوردهایم میپرسیم که زیر این کفشها چه چیزی قرار میگیرند؟ آیا آسفالت خیابان و سنگفرش راه و جادهیی کوهستانی؟ و یا حرمت و آبرو و شرافت و شیره زندگی و آذوقه حیات انسانهایی که زیر ستم صاحبان آن کفشهایند؟ از قدیمیترها «تثلیث» زر و زور و تزویر را شنیده بودیم. آخوندهای دین فروش، نظامیها و سرکوبگران چکمهپوش و دلالان و واسطهگرها و سلفخرهای گیوه پوش. این تثلیث و سهگانهای که در واقع یکی هستند. در روزگار مردم ستمزده ایران و میهن اشغال شده توسط مغولهای عمامهدار و پاسداران نگهبانشان، رانتخواران هم همدست و هم سفرهشان، بساط غارت و چپاول ثروت و سرمایههای ملت ایران را به یغما میبرند.
اقتصاد زیر پای رانتخواران
این روزها که تورم حد و مرزهای سابق را پشت سر گذاشته است و دلار به کانال ۶۰هزار تومانی وارد شده است، حتی جیرهخواران نظام ولایت فقیه زبان به اعتراض باز کردهاند. تاآنجا که دادستان کل کشور رژیم آخوندی هم میخواهد با افرادی که نمیداند چه کسانی هستند و در کدام حوزه اقتصادی فعالیت میکنند برخورد قضایی کند! این در حالی است که کارشناسان اقتصادی همین نظام هم [البته با حفظ چارچوبهای آخوندپسند]، سالهاست به امثال نمایندگان سرکوبگر فاشیسم مذهبی آدرس و نشانی اخلالگران را دادهاند؛ اگر چه از پیش معلوم است که چاقو دستهاش را نخواهد برید.
محمود جامساز اقتصاددان حکومتی میگوید: «سیاستگذاریها و تصمیمگیریها اقتصادی مبتنی بر فعالیتهای رانتخواری و سفتهبازانه شده است. رونق گرفتن بازار خرید و فروش خودرو، مسکن، ارز و طلا با اهداف سوداگرانه مواردی است که خبر از تغییر جهتگیری اقتصاد و حرکت به سمت فعالیتهای دلالی میدهد» (جهان صنعت۸ اسفند۱۴۰۱).
از نگاه وی، بخشهای مولد زیر یوغ دلالهایی رفته است که به آسانی از خوان گسترده ثروت بیبدیل خود از مسیر رانتخواری دست نخواهند کشید. او آدرس دقیقتری میدهد که در بستر رانتیسم اقتصاد دولتی نفتی، هر بخشی از اقتصاد بهنحو شگفتآوری بین رانتخواران تقسیم شده است. در این فضای رانتی هزاران هزار میلیارد منابع مالی و پولی بهصورت پنهان و غیرشفاف جابهجا میشود. جالب آن که باز هم یک نشانی سرراستتری به حضرات بگیر و ببندهای صوری ارائه میدهد: آستان قدس رضوی که با دارا بوده صدها شرکت اقتصادی، علناً و با گردن کلفتی، مالیات نمیدهد و از پرداخت آن معاف شده است! «بر اساس گفته معاون اقتصادی بنیاد مستضعفان، درآمد این نهاد در سال۱۴۰۰برابر با ۹۶تریلیون تومان بوده است که تنها ۱.۳۵ درصد، یعنی ۱۳۰۰میلیارد تومان آن صرف پرداخت مالیات شده است» (همان منبع)
مقایسه چپاولگریها با حمله مغول
اقتصاددانانی که تنها از جنبه کارشناسی به وضعیت بحرانی اقتصاد نگاه میکنند، تصور میکنند اشغالگران میهن باکی از نابودی منابع و از بین رفتن شیرازه جامعه دارند، شاید به همین خاطر است که راغفر، کارشناس اقتصادی نظام میگوید: «اگر اصلاح ساختاری صورت نگیرد، مردم و جامعه با شرایطی شبیه به دوران حمله مغول به ایران مواجه خواهند شد» (رویداد ۲۴-۱۲بهمن۱۴۰۱).
وی یک مثال از وضعیت شفافیت بودجههای سنواتی میزند که سال به سال کدرتر و تیرهتر شده است: «شفافیت بودجه باید بهنحوی باشد که مردم و کارشناسان مستقل بتوانند نحوه کسب درآمدها و نحوه مخارج آن را ردیابی کنند اما از ۱۳۶۸ یعنی بعد از جنگ تاکنون چنین چیزی وجود نداشته است و ما هر روز به ابهامهای بیشتر و نقاط پرابهام در بودجه پیش رفتیم» (همان)
او هم در این مورد یک آدرس مشخص میدهد: «نهادهای بودجهبگیر نظیر جامعه المصطفی و مؤسسه آیتالله مصباح و نهادهای موازی مانند کمیته امداد، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد برکت و دهها بنیاد خیریه دیگر...»
اختاپوس سپاه در تار و پود اقتصاد
رژیم آخوندی از فردای پابان جنگ ضدمیهنی ایران و عراق، برای در اختیار نگهداشتن سپاه و استفاده از چماق سرکوبگریاش، اجازه چپاولگری به این تشنگان به خون و پول را صادر کرد؛ و شد آنچه که امروز یک مافیا و اختاپوس تمامعیار روی دست مردم ستم دیده ایران مانده است. مضحک آن که در هر بحرانی هم که خود یکی از عوامل آن است، متقاضی حل مشکلات است! یک سال پس از قیام آبان ۱۳۹۸ و با شدت گرفتن بحران اقتصادی به دستور خامنهای یک نمایش رو حوضی برای این آدمکشان ترتیب داده شد: «سردار سلامی پس از جلسه مشترک با وزرای صمت و جهاد کشاورزی از ورود سپاه برای کنترل قیمتها خبر داد» (اقتصاد نیوز۱۴ آبان۱۳۹۹)
در آن زمان هم مانند امروز خامنهای از تورم و گرانی گوشت و مرغ و گوجه تا پوشاک بچه انتقاد کرده بود! سپاه هم با تشکیل قرارگاه۱۷ ربیع (روز انتقاد خامنهای از گرانی!) مبادرت به کنترل قیمتها و گرانی بیرویه کالاها کرد!... و این خیمهشببازیها تا امروز هم ادامه دارد.
«همینی که هست»!
در وقاحت و بیشرمی کارگزاران فاشیسم مذهبی همین بس که در هنگامهای که میلیون تن از مردم ایران کیلومترها زیر خط فقر و حیات هستند و افزایش قیمت دلار دیگر اندوخته و پولی برای کسی باقی نگذاشته است، مخبر، معاون آخوند رئیسی با گردن کلفتی خطاب به اعضای مجلس میگوید: «بهتر از ما برای اداره امور ارزی کشور پیدا نمیکنید و ما هم بهتر از شما پیدا نمیکنیم و «همینی که هست».
***
... اما همین نخواهد بود. جوانان قیامآفرین با وجود همه زخمها و خونها و اسارتها، عزم جزم کردهاند تا پای متجاوزان به جان و ناموس هموطنانمان را از ایران کوتاه کنند. این مهم، بیگمان رخ خواهد داد.