به گزارش خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم ـ ۱۱مهر ۹۹) «جانشین معاون امنیت ستاد کل نیروهای مسلح» در دیدار با امام جمعه اصفهان گفت: «در بررسیهای صورت گرفته سررشتههایی از حمایت گروههای معاند و ضد انقلاب خارجنشین پیدا شده و قرار است در استانها و شهرستانها قرارگاهی برای مبارزه با اراذل و اوباش تشکیل شود».
همچنین سرکرده «لشکر پیشکسوتان دفاع مقدس» ادعا کرد که در سطح استان کرمان ۴۰گردان امنیتی برای مقابله با اغتشاشات و برقراری امنیت شهری تشکیل شده است.
تلاش رژیم برای مخدوش کردن چهرهٔ شورشگران
جدای از تبلیغاتی بودن این قدرتنمایی پوشالی که با هدف ارعاب صورت گرفته، ملاحظه میشود که رژیم بهمنظور مخدوش کردن چهرهٔ جوانان شورشگر و کانونهای شورشی، برای اولین بار از عبارت اراذل و اوباش برای اشاره بهآنها استفاده میکند و عمداً آن را با قمهکشها و زورگیران که اخیراً بهیکی از مشکلات مردم تبدیل شده و ناامنی در شهرها را تشدید کرده، قاطی میکند تا اقدامات ارعابآمیز و سرکوبگرانهٔ خود را که اساساً علیه کانونهای شورشی است تشدید کند.
شایان ذکر است که اراذل و اوباش و زورگیران که بهطور شبکهیی عمل میکنند، در استخدام ارگانهای امنیتی رژیم هستند و در حالی که رژیم با شدت تمام علیه مرتکبین سرقت مسلحانه (حتی با سلاح سرد) عمل میکند و از اعدام آنها، ولو بهرغم رضایت شاکی خصوصی، کوتاه نمیآید، اما این اراذل و اوباش آزادانه با چاقو و قمه در سطح شهر جولان میدهند و از مردم اخاذی میکنند و بهطور غیررسمی فضای رعب را بر جامعه حاکم میکنند.
استفاده از اوباش سازمانیافته برای سرکوب و اختناق
سابقهٔ استفاده از باندهای اوباش به اولین روزهای حاکمیت خمینی برمیگردد. مشخصاً حزب جمهوری که به حزب چماقداران معروف شده بود، با سازماندهی این باندها، بهطور جریانوار از آنها برای حمله و هجوم به نیروهای سیاسی مخالف، بهخصوص مجاهدین استفاده میکرد.
در سالهای اخیر هم، رژیم این شیوه را بهخصوص در شرایط خطیر به کار بسته است. پاسدار معدوم حسین همدانی هنگامی که نقش خود را در سرکوب قیام۸۸ بیان میکرد، آن را برملا نموده و گفته بود:
«یک کار اطلاعاتی و اقدامی انجام دادیم که در تهران صدا کرد. ۵هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند، ولی در احزاب و جریانهای سیاسی حضور نداشتند، بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم، باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم» (سایت حکومتی دانشجو ـ ۱۸مهر ۹۴).
به این ترتیب رژیم یک سوءاستفادهٔ چند لایهیی از قشر لمپن موسوم به «اراذل و اوباش» میکند. روشن است که بخشی از این قشر «خلافکار» معلول شرایط اقتصادی اجتماعی کنونی و مشخصاً فقر و بیکاری هستند و الزاماً وابسته به رژیم نیستند، اما رژیم میکوشد از آنها در جهت اهداف سیاسی خود استفاده کند. شیوهٔ عمل رژیم در این مورد، قابل مقایسه با سوءاستفادهٔ رژیم از مواد مخدر و پدیدهٔ اعتیاد است؛ امروز بر کسی پوشیده نیست که سررشتهٔ مواد مخدر در دست رژیم و ارگانهای سرکوبگر و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی است. بههمین ترتیب سررشتهٔ جریان موسوم به «اراذل و اوباش» هم که اقدام بهمرعوب کردن مردم و باجگیری میکنند در دست نهادهای حکومتی است و این واقعیت برای مردم، کاملاً ملموس و عینی است. این نهادها، هم در پولهای بهدست آمده از طریق زورگیری، سهم اصلی را میبرند و پاسدارها و بسیجیها، از این طریق بهنان و نوایی میرسند و هم وقتی مردم بیپناه، ناگزیر از آنها بهنیروی انتظامی شکایت میکنند، این نهادها بهصورت فرشتهٔ نجات ظاهر میشوند و یک چند با خیابانگردانی تعدادی از آنها، نمایش مقابله با اراذل و اوباش میدهند. نمایشی که البته برای مردم کاملاً لو رفته است. دست آخر رژیم برای تکمیل این نمایش و اگر ایجاب کند، ابایی ندارد که چند نفر از آنها را هم اعدام کند و یک بار دیگر از این طریق هم بهجو رعب دامن بزند. رژیم در زندان هم از این عناصر برای آزار و ضرب و جرح و حتی قتل زندانیان سیاسی استفاده میکند.
مضمون و ماهیت واحد تمهیدات سرکوبگرانهٔ مختلف
نکتهٔ قابل توجه دیگر اینکه در همان دیدار (دیدار پاسدار جانشین معاون امنیت ستاد کل نیروهای مسلح با آخوند طباطبایی نژاد) نامبرده بهیک تهدید جنایتکارانه مبنی بر «ناامن کردن شرایط» برای زنان میهنمان بهبهانه آخوندساخته بدحجابی مبادرت کرد. این خود بیانگر این واقعیت است که هم مقابله با «اراذل و اوباش» با تعریف جدیدی که پاسدار مربوطه از «اراذل و اوباش» بهدست داد و هم سرکوب و ناامن کردن فضا برای زنان، یک مضمون و ماهیت واحد دارند که همانا حاکم کردن فضای رعب و اختناق بهطور غیررسمی و سد بستن در برابر قیام و نیروهای شورشگر است؛ در شرایطی که رژیم بهطور رسمی و عملی قادر بهاین کار نیست. البته این اقدامات جنایتکارانهٔ غیررسمی هم از آنجا که ماهیت و منشأ آنها لو رفته، برای رژیم خالی از ریسک نیست؛ کمااینکه پس از بروز اعتراضات گستردهٔ اجتماعی علیه اظهارات آخوند جنایتکار طباطبایینژاد که بخشی از آن ناگزیر در رسانههای رژیم هم منعکس شد، دفتر وی ناچار بهطور نصفهنیمه آن را تکذیب کرد.
از آنجا که رژیم توان سرکوب مستقیم را ندارد با این اهرمها تلاش میکند فضای ارعاب ایجاد کند والا کدام فرمانده نظامی میآید با عدد و رقم اعلام کند که ۴۰گردان امنیتی برای مقابله با اغتشاشگران راهاندازی کرده است، جز اینکه با این بیان قصد ارعاب داشته باشد
البته حتی در این قبیل مانورها و اقدامات جنایتکارانه هم در بنبست است و دست باز ندارد. بهخصوص آنچه که در این زمینه نیز راه را بر رژیم میبندد و آن را وادار میکند که در استفاده از این اهرمها و شگردهای رسوا برای مقابله با مردم بهجان آمده، دچار تردید و حساب و کتاب مجدد شود، همانا مشروعیت و مقبولیت بیشازپیش شعار و راهکار انقلابی «آتش در برابر آتش» است.