خامنهای در باتلاق اتمی اساسی گیر افتاده و تلاش میکند با شامورتیبازی شاید راه فراری بیاید.
رژیم تعهدات برجامی خودش را به دفعات نقض کرده، از جمله ادامه غنیسازی ۲۰درصد، نصب سانتریفوژهای پیشرفته، غنیسازی تا ۶۳درصد، ساخت فلز اورانیوم که تمام این موارد فقط کاربرد ساخت بمب اتمی دارد. نقض موافقتنامه پادمانی با محدود کردن کار بازرسان اتمی از دیگر کارهای رژیم در زیر پا گذاشتن تعهداتش بود، بهعلاوه اعلام کرده بود که دبیرکل آژانس را به ایران راه نخواهد داد.
گروسی دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص نقض تعهدات رژیم اعلام کرده بود که ذخایر اورانیوم غنی شده ایران ۱۶برابر حد مجاز است و ۲سال است رژیم ایران در بارهٔ ذرات اورانیوم در ۴نقطه پاسخ نداده، که ۲نقطه آن تورقوزآباد و اصفهان است.
اما در اواسط شهریور آژانس بینالمللی انرژی اتمی تهدید کرد که در صورت عدم همکاری رژیم، پرونده نقض تعهداتش را به جلسه شورای حکام این آژانس خواهد فرستاد، اگر این کار انجام میشد، این احتمال وجود داشت که پرونده اتمی رژیم به شورای امنیت فرستاده شود. رژیم در وحشت از آن بلافاصله به دبیرکل آژانس اجازه داد که به ایران سفر کند، در این سفر رژیم به بازرسان آژانس اجازه داد تا دوربینهای نظارتی تعمیر و نگهداری شوند و کارت حافظه آنها هم تعویض شود.
البته مجلس رژیم این کار به لغو تحریمها موکول کرده بود، ولی نه تنها تحریمی لغو نشد که تحریمها بیشتر هم شد. و این کار رژیم به نوعی خیانت به خامنهای بود که به فرمان او این مصوبه در مجلس رژیم در آذرماه ۹۹ تصویب شده بود.
خامنهای دراجبار با یک فقره عقبنشینی این موضوع را پذیرفت. ولی چیزی برای رژیم تغییر نکرد.
گروسی در سخنرانی افتتاحیه خود در اجلاس شورای حکام گفت من عمیقاً نگران مواد هستهیی در مکانهای اعلام نشده در ایران هستم، همچنین گفت: نتوانسته تعهد صریحی از رژیم ایران دریافت کند.
در نتیجه روشن است که در بحران اتمی مشکل در واشنگتن یا بروکسل یا اروپا نیست. مشکل خامنهای است که راه پس و پیش ندارد و بهقول رسانههای رژیم بر روی اره دوسر قرار دارد.
خامنهای دو مشکل اساسی دارد، هر چند که تمایلات مماشاتگرانه وجود دارد، اما با قیامهای آتشینی که در این سالیان رخ داده، پایه این مماشات بسیار ضربه خورده و ضعیف شده است.
مشکل دوم خامنهای این است که تمامی ذخایر استراتژیکش را در رویارویی با مردم و مقاومت ایران از دست داده، اگر زهر بخورد به این معنی که از بمب اتمی، موشکی و دخالتهای منطقهیی و تروریستی دست بکشد نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان، اگر هم به رویارویی با جهان ادامه بدهد کارش با شورای امنیت و قطعنامههای آن است که خامنهای بهشدت از آن واهمه دارد.
در نتیجه خامنهای در بحرانی گرفتار آمده که راه برون رفتی برایش متصور نیست.