نرخ خودکشی در میان مردم محروم در سالهای ۹۸ و ۹۹ بهشدت بالا رفته است طوری که روزنامه جهان صنعت ۲۴خرداد ۹۹ مینویسد: «آمار خودکشیها در مدت سه ماهه نخست سال۱۳۹۹ نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزایش معنیداری در تعداد پیدا کرده و حتی ماهیت و کیفیت آن متفاوت شده است. آمار خودکشیها در ایران اکنون نسبت به سال۱۳۹۸ با افزایش ۲۳درصدی همراه بوده و ماهیت و کیفیت آن هولناکتر و وحشتناکتر بوده و در مدت کوتاه ۱۰روزه استمرار داشته و بهصورت زنجیرهیی و سریالی در نقاط مختلف کشور مشاهده شده است».
شدت خودکشی بر اثر تبعیض و تحقیر و استثمار آنقدر زیاد است که بهرغم رسوایی و فضاحتی که برای تمامیت نظام دارد، بخشی از خبرهای اجتماعی رسانههای حکومتی به این موضوع اختصاص یافته است. در بخشی از همین خبرها آمده است:
دختر نوجوان سقزی بهدلیل فقر مالی و مشکلات اقتصادی خود و خانواده خودکشی کرد، پیش از این نیز سه نوجوان ۱۴ساله تا ۱۷ساله در این شهر بهدلیل فقر مالی اقدام به خودکشی کردند و جانشان را از دست دادند.
کارگری در میدان نفتی یادآوران در هویزه بهدلیل مشکلات مالی و دریافت نکردن حقوق ماهیانه خود را حلقآویز کرد و جان سپرد.
در فرودگاه خمینی تهران یک مرد از طبقه دوم خودش را به پایین پرتاب کرد و جان خود را از دست داد، این فرد بهدلیل اخراج از کار اقدام به خودکشی کرد.
یک مجروح جنگ ضدمیهنی خمینی در مقابل نهاد حکومتی موسوم به بنیاد شهید در کرمانشاه بهدلیل عدم اعطای وام از سوی این بنیاد، اقدام به خودسوزی کرد و با وضعیت وخیم جسمی به بیمارستان منتقل شد.
درکرمانشاه یک کودک کار اقدام به خودکشی کرد، در ایلام نیز یک دختر ۱۱ساله اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد.
بهدلیل ازدیاد خودکشی در تهران رئیس پلیس مترو دستور ایجاد دیوار شیشهای در ۲۵ایستگاه مترو را داد تا مردم اقدام به خودکشی از این طریق نکنند.
در تمامی موارد علت اصلی خودکشیها فقر مالی و بیکاری است.
نوجوانان و کودکانی که به اعتراف یک نماینده مجلس ارتجاع «در کنج خانه مانند شمع در جلوی چشمان پدر و مادر میسوزند» و از آنجایی که امیدشان را نسبت به آینده از دست میدهند و آینده خود را در فقر تنگدستی میبینند اقدام به خودکشی میکنند. این آن روی سکه چپاول منابع و ثروتهای همین مردم فقیر توسط سردمداران رانتخوار و چپاولگر است.
نگرانی رژیم اما نه جانباختن دهها یا صدها تن از جوانان بر اثر فقر یا فشار اجتماعی، بلکه وحشت از کینه و نفرت سراسری مردمی است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. عباس عبدی از باند مغلوب ضمن توصیف همین خطر اجتماعی گفت:
«این رفتارها نشانههای خطرناکتری از اعتراض هستند. باید همیشه دعا کرد که اگر مردم ناراحت بودند، بهتر است اعتراض کنند، نه آن که خودسوزی کنند یا خود را بهدار بکشند. این انفعال بدتر از آن اعتراض است. اعتراض نشانه زنده بودن یک جامعه است، حتی اگر اعتراض آنان درست نباشد. ولی خودسوزی و خودکشی؛ نشانه بنبست کامل و ناامیدی نزد مردم است و نتایج این رفتار خطرناکتر است». (روزنامه حکومتی اعتماد ـ ۲۴خرداد)
در دهههای گذشته عمده کسانی که اقدام به خودکشی و خودسوزی میکردند جوانان و مردان سرپرست خانوار بودند، که بهدلیل فقر و تنگدستی و ندیدن چشمانداز برای یک زندگی بهتر اقدام به خودکشی میکردند.
اما در سالهای اخیر خصوصاً در سالهای ۹۷ و ۹۸ و سه ماهه اول سال۹۹ شاهد افزایش خودکشی در میان نوجوانان و کودکان هستیم.
به اعتراف رئیسی معاون وزیر بهداشت رژیم ۲۰درصد کسانی که در سال۹۷ اقدام به خودکشی کردهاند زیر ۱۸سال سن داشتهاند.(خبرگزاری فارس ۱۷مهر ۹۸)
یک روزنامهٔ حکومتی خودکشی را محصول استثمار و نوعی اعتراض اجتماعی توصیف میکند و با نگرانی مینویسد: «با بررسی و مطالعه نقشه استانهای شاخص فلاکت در ایران میتوان به نسبت تورم و بیکاری با بروز اعتراضات اجتماعی پی برد. بخش کوچکی از اعتراضات اجتماعی اکنون در کشور بهصورت خشونت، قتلهای ناموسی و خودکشیهای سریالی شکل گرفته و بخش اعظم آن بهزودی میتواند بسان اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ درآمده و به سراسر کشور با دامنه گستردهتر و تشدید خشونتها منتقل شود».(جهان صنعت ۲۴خرداد ۹۹)
یکی از دلایل خودکشی در میان نوجوانان و دانشآموزان زمینه تبعیضآمیز و نظام طبقاتی آموزشی است که سردمداران این حکومت در مدارس و محیطهای آموزشی بهوجود آوردهاند.
این امر باعث تحقیر بسیاری از دانشآموزان خصوصاً دانشآموزان فقیر و متعلق به اقشار محروم شده و بسترساز افزایش خودکشی در میان آنها گردیده است.
طی سالیان گذشته هر روز وضعیت زندگی و تحصیل کودکان از روز قبل خرابتر شده و مدارس رایگان به مدارسی پولی تبدیل شدند. هزینه تحصیل هر روز افزایش یافته و زندگی برای مردم آنقدر سخت شده که هر سال تعداد بیشتری از خانوادهها کودکان خود را بهجای مدرسه روانهٔ بازار کار و جستجوی لقمه نانی از میان زبالهها کردهاند. این همان آتش زیر خاکستر، آژیر قرمز برای نظام و همان است که روزنامه حکومتی شرق در ۲۴خرداد نوشت:
کارشناسان تحلیل میکنند که استمرار این حوادث، احتمالاً نماگری است برای روزهایی با وضعیت قرمز که در صورت عدم رسیدگی به کوچکشدن سبد معیشت خانوارها و اشتغال نانآوران، احتمالاً اعتراضهایی را بهدنبال خواهد شد.