تراز را اینگونه تعریف میکنند که ابزاری است برای تعیین افقی بودن یا عمودی بودن سطح مورد نظر. هیچ ساختمانی برپا نمیشود الا اینکه دیوارهایش تراز باشد. نظام ولایت فقیه اما از این قاعده مستثنی است! دیوارها که جای خود دارد حتی حاکمانش نیز تراز این دوران و زمانه مدرن تاریخ بشر نیستند. ناترازی و بیقوارگی رژیم آخوندی تا ثریا کشیده شده است. تأسف آنجاست که این فاجعه بر روی شانههای تکیده مردم زیر بار سهمگین غارت و ستم و بیداد حاکمان زر و زور و تزویر قرار گرفته است.
سرزمینی که یک درصد جمعیت جهان را در خود جای داده، دارای مهمترین منابع طبیعی نظیر نفت و گاز (۱۷ درصد ذخایر گاز و ۱۳ درصد از ذخایر نفت جهان) و انواع فلزات است. همچنین آب و خاک مساعد برای کشاورزی دارد و در مجموع ۷ درصد از ذخایر معدنی کره زمین را در اختیار دارد.
اما آخوندهای دینفروش و پاسداران سرکوبگرش چنان بلایی بر سر این میهن آوردهاند که تجاوز مغولان، رقیب بیمقداری جلوه میکند. شاهد آن هم ناترازیهای حیرتآور آب و برق و نفت و گاز و بنزین و سایر انرژیهایی است که دیگر قابل کتمان نیست
هشدار درباره ناترازی ۲۵ هزار هزار میلیارد تومانی!
کار به کجا رسیده است که دیگر کسریهای بودجه ۳۰۰ هزار میلیارد تومانی و ناترازی غولآسای بانکی، خبری کهنه به حساب میآید و امروز ناترازیها به حوزه ملزومات ضروری زندگی کشیده شده است. وحید شقاقی استاد اقتصاد، در سال گذشته از هزاران میلیارد تومان ناترازی خبر داد: «اساسا مسأله ما کسری ٣٠٠ هزار میلیارد تومانی بودجه و ناترازی بانکها نیست، امروز مسأله اقتصاد ایران ۵٠٠ میلیارد دلار و با احتساب دلار ۵٠ هزار تومانی معادل ٢۵ هزار هزار میلیارد تومان برای پوشش و جبران ناترازیهای برق، گاز، آب، بنزین و فرو نشستهاست که بعد از این موضوعات ناترازی صندوقهای بازنشستگی است» (آفتابنیوز۲۵دی۱۴۰۲)
دردناکتر آن که این کارشناس اقتصاد میگوید: «معتقدم هنوز از عمق فاجعه خبر نداریم و تا زمانی که عمق فاجعه را نفهمیم نمیتوانیم موضوع را درمان کنیم».
گفته میشود سالی ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار برای جبران کسری ناترازی نیاز است. کدام بودجهیی میتواند آن را تأمین کند؟ اما ضرورتش تردید بردار نیست آن هم وقتی که سرعت فرونشست تنها در تهران ۱۰۰ برابر میانگین جهانی است!
ابر تورم در راه!
خطری که این استاد دانشگاه یادآوری میکند همزمانی نابودی معیشت مردم و سرزمین ایران است. «اگر نتوانیم این ناترازی را پوشش دهیم ایران وارد مسیر ابرتورم میشود و باید توجه داشت ابرتورم نه معنای رشد تورم ۴٠ درصدی در سال بلکه بهمعنای رشد ۵٠ درصدی تورم در هر ماه است و در این حالت، شرایط عجیبوغریب برای ایران پیش میآید».
کارشناسان انرژی باز هم وضعیت نگرانکنندهای را ترسیم میکنند. «بر اساس آخرین تخمینها، ناترازی در تولید و مصرف بنزین نیز به حدود ۱۵ میلیون لیتر در روز رسیده است. همین اعداد نشان میدهند جمهوری اسلامی در ۴ دهه گذشته دچار اشتباهات فاحشی شده است» (ایسنا۳۰خرداد۱۴۰۳).
مصرف سالانه ۱۸۰ میلیارد دلار انرژی در ایران
تعجب ندارد که حتی قالیباف اعتراف میکند: «سالانه بالغ بر صد میلیارد دلار انرژی در کشور هدر میرود» اما عدد نزدیکتر به واقعیت ۱۸۰ میلیارد دلار است. «آمار و ارقام مصرف انرژی در کشور غیرقابل باور است. ما روزانه معادل ۵ میلیون بشکه نفت، گاز طبیعی و ۱.۸ میلیون بشکه نیز نفت مصرف میکنیم که مجموعاً میشود ۶.۸ میلیون بشکه نفت. ارزش این انرژی مصرفی حدود ۱۸۰ میلیارد دلار در سال است.» (مهر۱۳ ـ اسفند۱۴۰۲)
بگذریم از اینکه این میزان اتلاف منابع چه فاجعهای در محیطزیست ایجاد میکند. حسن تاش رئیس اسبق مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی میگوید: «آلایندههای فرآوردههای ایران بسیار بالاتر از حد استاندارد جهانی و حدود ده برابر است. متأسفانه در حال حاضر کشور در همه بخشهای دولت، در حال تجربه یک نوع حکمرانی بد و ضعیف است» (جماران ۱۳بهمن۱۴۰۲).
تاراج انرژی در رژیم آخوندی
در نمایش انتخاباتی که خامنهای برای کسب مشروعیت نداشتهاش بهراه انداخته، نامزدهای منتخب برای حل ناترازیها چنان راهحلهای پوشالی دادند که رسانههای خودی هم واکنش نشان دادند: «نامزدهای ریاستجمهوری چگونه آدرسهای غلط را بهعنوان راهبرد ارائه میدهند؟» (هم میهن۳تیر۱۴۰۳)
این رسانه از قول کارشناسان مینویسد: «یک سوءبرداشت در حوزه سیاستگذاری منجر شده که تاراج انرژی رخ دهد و کشور در بخشهای آب، برق، گاز و نفت دچار کمبود شود... همه میدانند جهان دیگر وابسته به نفت و فرآوردههای نفتی نیست. اقتصاد جهان به سمت راهکارهای فناورانهمحورتر پیش رفته و دیگر دنیا از نفت اشباعشده است. عصر، عصر متاورس و واقعیتهای مجازی است نه نفرین منابع و بیماری هلندی، اما زمین بازی کاندیداها، همچنان برنامههای «دولت در سایه» است».
اقتصاد نیازمند تغییرات سیاسی است
حسن درگاهی، اقتصاددان بر این باور است که بدون اصلاحات سیاسی نمیتوان حال اقتصاد را خوب کرد (دنیای اقتصاد۲تیر۱۴۰۳).
پس از چهل سال غارت هزاران میلیارد دلار سرمایههای کشور به دست فاشیسم مذهبی، تازه به یاد اصلاحات سیاسی افتادهاند. این توصیههای اصلاحطلبان قلابی، دچار سندرم زمان پریشی است. باید از سال۱۳۶۰ به اخطارها و انذارهای نیروهای پیشتاز و مردمی گوش میدادید که آینده تحت حاکمیت خمینی گرایان را ترسیم میکردند، نه اکنون که خلق ستم دیده ایران در آستانه به بند کشیدن ضحاک و همه آشپزهایی است که مغز جوانان ایران را به مارهای چنبرهزده بر دوش دیکتاتور ارزانی داشتند.