اخیراً بعضی واژهها در ادبیات سیاسی رژیم استفاده میشود که تا کنون قرابت چندانی با فرهنگ آخوندی نداشتند. مثلاًًً چند وقت پیش، بعد از آن که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا سرخط ۱۲گانه سیاستهای آمریکا در قبال رژیم را اعلام کرد خامنهای خودش را در رویارویی با آمریکا به «جری» موش کارتن معروف تام و جری تشبیه کرد (و میگفت آمریکا «تام» است که هیکلش گنده است اما از پس جری برنمیآید). این روزها هم باندهای درون رژیم از عباراتی همچون «اصلاحات ساختاری»، «جراحی مهم در ساختار نظام» و ضرورت اتخاذ «تصمیمهای بزرگ» دم میزنند؛ بهنحوی که این طور برداشت میشود که گویا حالا که بهگفته ولیفقیه در کشور «بن بستی وجود ندارد» این باندها میخواهند جاروی «جراحی مهم» و «اصلاحات ساختاری» را به دم جری، یعنی به دم موش ولایت ببندند و او را از سوراخ بحرانهای وجود ناداشته بگذرانند.
منظور از اصلاح و جراحی و تصمیمهای بزرگ چیست؟
پاسدار حسین علایی رئیس سابق ستاد مشترک سپاه پاسداران یکی از کسانی است که بهطور مفصل درباره ضرورت اتخاذ تصمیمهای بزرگ از سوی رژیم صحبت کرده است.
پاسدار علایی که اظهاراتش در سایت جماران متعلق به حسن خمینی درج شده است، تأکید دارد که مسئولان کشور تهدیدات ترامپ را جدّی بگیرند و برای مقابله با آن استراتژی مشخص تدوین کنند. علایی در پاسخ به این سؤال که منظورش از مسئولان، قوه مجریه است یا کل حاکمیت؟ جواب میدهد که «وضعیت فعلی فراتر از دولت است. نظام باید به میدان بیاید و مسأله را حل کند. البته نه با روشها و شیوههای قبلی؛ باید در شیوهها تجدید نظر شود».
پاسدار علایی که در این مصاحبه که اساساً با ایما و اشاره حرف میزند در پاسخ به خبرنگار که چرا روشنتر حرف نمیزند؟ میگوید چون حرفهایی که من بزنم را شما نمیتوانید منتشر کنید و کشور هم ظرفیت شنیدنش را ندارد و باید محرمانه بماند». اما در ادامه روشن میکند که منظورش زهر خوردن خامنهای و غلط کردم گویی از هر آنچه تا کنون گفته، میباشد. علایی میافزاید: «چرا امام یک روز میگفتند «جنگ، جنگ، تا رفع فتنه از عالم» و دو هفته بعد قطعنامه را قبول کردند؟».(سایت جماران ۲۰شهریور۹۷)
غلامرضا ظریفیان یکی از مهرههای باند اصلاحات و معاون سابق وزیر علوم در دولت خاتمی نیز از ضرورت جراحیهای مهم در شرایط کنونی سخن میگوید و با تأکید بر اینکه اکنون وقت جراحی است میافزاید: «بخش زیادی از فشارهای موجود ناشی از فشارهای خارجی نیست بلکه مشکلات ساختاری و رفتاری است. در این شرایط است که مسئولان کشور باید اجماع کنند و دست به جراحیهای مهم بزنند؛ در زمینه اقتصاد، سیاست، واگذاریها، تجمیع قانون، ارتباط با نظام بینالملل».(سایت اعتماد آنلاین ۲۱شهریور۹۷)
اما بهرغم اینکه رسانهها و مهرههای حکومتی توصیه میکنند «اصلاحات ساختاری» انجام بگیرد، «جراحیهای مهم در ساختار نظام» صورت بگیرد، «تصمیمهای بزرگ» صورت بپذیرد و...، که مفهوم تمامی آنها زهر خوردن رژیم و در رأس آن علی خامنهای است. اما واقعیت این است که خامنهای نه تنها قادر به جراحیها و تصمیمهای استراتژیک و خوردن زهر، مانند خمینی نیست، بلکه در مورد امور جزییتر نیز قادر به تصمیم قاطعی نیست.
در حال حاضر نیز او در زمینه اموری مانند ای تی اف، برجام و در مسائل تاکیتکی دیگر نظیر اینکه روحانی برای شرکت در مجمع عمومی ملل متحد برود یا نرود و اگر رفت در اجلاس شورای امنیت که در آن رئیسجمهور آمریکا سخنرانی میکند حاضر بشود یا نشود نیز قادر به تصمیمگیری نیست و حتی در زمینه بسیاری از امور جزیی جنگ و جدال بین دو باند توان حل و فصل اختلافات را ندارد چه رسد که به دم این «جری» بخت برگشته جاروی «اصلاحات ساختاری» هم بسته شود. دیگر غیرممکن است موش ولایت از محاصره بحرانها سالم بیرون بجهد.
حسین شریعتمداری رئیس کیهان در این رابطه مینویسد: «خودداری آقای روحانی از شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل میتواند پاسخ دندانشکنی به اهانتهای بیوقفه ترامپ باشد... مگر حضور همه ساله آقای روحانی در نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل چه دستاوردی داشته است که با حضور نیافتن ایشان از دست برود؟!»(کیهان ۲۰شهریور۹۷)
یکی از مهرههای باند اصلاحطلب و از نمایندگان ادوار مجلس ارتجاع به نام فریدون مجلسی در روزنامه ایران ارگان دولت روحانی نوشت: « اگر ایران حرف و موضع سازندهیی برای گفتن در عرصه بینالملل دارد چه بهتر که این موضع را از بالاترین جایگاه و در یکی از مهمترین این گردهماییهای رهبران سیاسی جهان عرضه کند. (چرا که) ایران در شرایط حال حاضر نه فقط با تحریمهای اقتصادی که با تحریم رسانهیی و خبری مواجه است... این مهم البته باید به تشخیص و صلاح تصمیمگیران ارشد نظام (بخوانید خامنهای) برسد».(روزنامه ایران ۲۱شهریور۹۷)
علت اینکه خامنهای با این همه اختیاراتی که دارد قادر به چنین تصمیمگیریهایی نیست بنبستی است که در تمامی زمینهها حاکمیت ولایت فقیه در آن گیر افتاده است.
زیرا رژیم اساساً ظرفیت چنین اصلاحات، جراحیها و... را ندارد و بهمحض اینکه خامنهای وارد این مقولات شود، بهقول قیامکنندگان در درجه اول باید خودش از جایگاهش بلند شود که به تبع آن نظام هم سرنگون میشود و در این صورت نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان.
بگذریم. بهقول عبید:
غرض از موش و گربه برخواندن
مدعی فهم کن پسر جانا