728 x 90

به‌هم خوردن «امنیت روانی» خامنه‌ای در فضای مجازی

به هم  خوردن امنیت روانی خامنه ای در فضای مجازی
به هم خوردن امنیت روانی خامنه ای در فضای مجازی

خامنه‌ای و دستگاه سرکوب او در هراس از پیش‌لرزه‌های سرنگونی به گاوگیجگی دچار شده‌اند. آنها از وحشت سربرکردن پرهیب هراسناک قیام خود را به در و دیوار می‌زنند و چاره می‌اندیشند. پس از این‌که با افزودن به‌شمار اعدامها نتوانستند پتانسیل انفجاری جامعه را مهار کنند اکنون ذلیلانه به ارباب سیاست مماشات پناه برده‌اند تا مجاهدین را محدود کنند. از دیگر برنامه‌های آنها برای مهار قیام خط‌و‌نشان کشیدن برای جوانان شورشی در صدا و سیمای فرمایشی، جمعه‌بازارها و منابر ریایی است. گمان می‌کنند این‌گونه می‌توانند عوامل ذهنی و عینی قیام و سرنگونی را از بین ببرند اما نمی‌دانند که با این اقدامات بلاهت‌بار جرقه بر جرقه می‌افزایند و خرمن در خرمن آتش درو می‌کنند.

از دیگر حماقت خامنه‌ای در این است که تصور می‌کند با فیلترینگ فضای مجازی و گماردن قضاییهٔ خون‌آشام بر آن قادر خواهد بود صورت مسألهٔ براندازی را پاک و محو نماید. او در دیدار با «شورای عالی فضای مجازی!»، از سران رژیم و به‌خصوص از قاضی‌القضات خود، خواست که «وارد بشوند» و نگذارند «امنیت روانی جامعه!» به‌هم بخورد؛ در عین‌حال به آنها هشدار داد که این کار باید با «برنامه‌ریزی و انضباط!» انجام گیرد؛ زیرا هر نوع ناپرهیزی می‌تواند جرقه‌آفرین و دردسرساز باشد و شهرهای عاصی را به انفجار بکشاند.

«یکی از حقوق عامه حالا مثلا اگر من بخواهم مثال بزنم امنیت روانی جامعه است اینی که یک عده‌یی بنشینند و با استفاده از فضای مجازی یا غیرمجازی هی روی اعصاب مردم راه بروند همین‌طور، امنیت ذهنی مردم را به‌هم بزنند، مردم را بترسانند این خب خلاف مقتضای احیای حقوق عامه است این باید قوه قضاییه وارد باید بشه؛ البته اطلاع دارم دادستانی‌ها بعضی اوقات در بعضی از موارد وارد شدند کارهایی هم انجام دادند لکن باید با برنامه‌ریزی و با انضباط این کار انجام بگیره این کار باید با قاعده انجام بگیرد» (تلویزیون شبکه خبرژیم. ۶خرداد ۱۴۰۲)

از آنجا که کلمات بار محتوایی خود را در این حکومت از دست داده و مسخ و وارونه گردیده‌اند، باید واژه‌های «مردم» و «جامعه» را برداشت و به جای آنها ولی‌فقیه و ابواب جمعی روحیه باختهٔ او را گذاشت تا به واقعیت رسید. خامنه‌ای ترس خود و عناصر لرزانش را در لفافه می‌پیچد و به‌نام «ترس مردم!» قالب می‌کند. آنچه او از آن می‌ترسد به هم خوردن امنیت روانی خود و کارچرخانان سرکوب و تروریسم است.

فضای مجازی همواره بستری برای گردش اطلاعات آزاد و حرف‌های فرو خوردهٔ مردم بوده است. از این رو همیشه دغدغهٔ ذهنی خامنه‌ای بوده و «امنیت روانی» او را به‌هم زده و بر اعصاب او راه رفته است.

طبق اسناد منتشره در کانال قیام تا سرنگونی، خواست اصلی این حکومت انسداد کامل فضای مجازی است.

در بخشی از اسناد منتشره که به نامهٔ پاسدار سلامی سرکردهٔ سپاه پاسداران به رئیسی جلاد اشاره شده، آمده است: «خواهشمند است تدابیر لازمه جهت تکمیل مهاجرت کاربران از شبکه‌های فضای مجازی خارجی به داخلی را به مبادی مربوطه ابلاغ کنید» در این نامه که در تاریخ ۳۰آذر ۱۴۰۱ برای بستن دائمی اینترنت جهانی تنظیم شده است آمده: «برخی نگاهشان به مسدودسازی شبکه‌های مجازی خارجی، امری تاکتیکی و موقت می‌باشد. در حالی که اغتشاشات اخیر حاصل عوامل مختلف است که مهم‌ترین آنها سال‌ها رها بودن در فضای مجازی است» (کانال تلگرامی قیام تا سرنگونی)

پیش‌تر هم خامنه‌ای در نامه‌یی محرمانه به تاریخ ۱۲آذر ۱۳۹۸ (دو هفته بعد از قیام آبان) به حسن روحانی از او خواستار ایجاد «شبکهٔ ملی اطلاعات» شده بود.

شبکهٔ ملی اطلاعات که این همه برای آن سینه چاک می‌کند، حیات خلوت وزارت اطلاعات است. ایده‌آل خامنه‌ای این است که کاربران به پیام‌رسانهای دست‌ساز این وزارت بدنام کوچ کنند و از این طریق اطلاعات آنها دربست در اختیار ارگانهای امنیتی باشد.

جامعهٔ قیام‌خیز و هوشیار ایران پیوسته این نقشهٔ ضدبشری را نقش بر آب نموده است.

عجز خامنه‌ای در برابر فضای مجازی، اعتراف به این واقعیت است که قیام و سرنگونی بیش‌از‌پیش در کمین نظام آخوندی است و این حکومت نمی‌تواند مانع از مسلح‌شدن جوانان شود.

اعتراف به این است که فیلتر کردن شبکه‌های اجتماعی و گستراندن انواع قید و بند در مسیر دستیابی مردم به اینترنت، تحت عنوان دجالگرانهٔ «طرح صیانت از کاربران فضای مجازی» هرگز نتوانسته مفید فایده واقع شود.

اعتراف به واقعیت است که در زیر پوست اختناق، ایران دیگری وجود دارد. این ایران حاضر به سر خم‌ کردن در برابر فاشیسم و توتالیتاریسم نیست.

اعتراف به این است که دیگر تیغ سرکوب برا نیست.

اعتراف به این است که «فضای مجازی» یک فضای واقعی با ظرفیت عظیم برای اطلاع‌رسانی و سازماندهی قیام در ابعاد بزرگ و یک تهدید جدی و بستری آماده و قوی برای سرنگونی حکومت است. قطع موقت و ایجاد اختلال در شبکهٔ اینترنتی راه‌کار نیست و به ضد خود تبدیل می‌شود (۱).

و سرانجام اعتراف به این واقعیت طلایی است که هزار کانون شورشی در ایران‌زمین بپا خاسته و ملتهب «زنگ خطری جدی را در بیخ گوش دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی» حاکمیت به صدا درآورده‌اند.

 

پانوشت:

(۱) یک نمونه از عجز حاکمیت در قبال غیرقابل کنترل بودن اینترنت:

«وقتی می‌گویند کنترل فضای مجازی مردم تصور می‌کنند که وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه و سازمانهای امنیتی به‌دنبال کنترل تلفن مردم هستند اما این موضوع درست نیست و نظام امنیتی آن‌قدر بیکار نیست [بخوانید قادر نیست] که بخواهد تلفنهای مردم را کنترل کند» (ایرنا. معاون اول قوه قضاییه. ۵تیر ۱۴۰۲).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c272930b-47ab-493b-9b46-eb27c3c71bf7"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات