بهدلیل افزایش فقر و بیکاری، مردم بیشتری به کار دستفروشی روی میآورند تا بتوانند برای سفرههای خالی خود حداقل مواد غذایی تأمین کنند، اما این مردم همواره مورد سرکوب رژیم قرار گرفته و مورد پیگرد و اذیت و آزار مأموران سرکوبگر شهرداری قرار میگیرند.
در روزهای اخیر در رسانههای اجتماعی ویدئو کلیپهایی در مورد اذیت و آزار دستفروشان در شهرهای مختلف منتشر شده است.
یکی از این موارد سرکوب، مربوط به یورش چند مأمور به بساط زنی دستفروش در کرج است. زن شجاع دستفروش در مقابل زورگویی مأموران مقاومت میکند و خطاب به آنان میگوید: «… اینقدر من رو اذیت نکن من هیچی ندارم که از دست بدم من دزدی بلد نیستم بکنم من نمیخوام من جمع نمیکنم شما برید من جمع میکنم» .
مأمور شهرداری: من برگردم نباشهها
خانم دستفروش: اینجوری تهدید نکن من از جون گذشتهام منو تهدید نکن از لباس تنت هم نمیترسم من از هیچی نمیترسم جز خدا نه دزدی میکنم نه حق کسی رو میگیرم…»
مأموران حکومتی به دستفروشان جوان در ایلام حمله کردند و آنها را مورد ضرب وجرح قرار دادند که مورد اعتراض مردم صحنه قرار گرفتند.
مأموران در گرگان به بساط یک سبزی فروش یورش بردند و او را کتک زدند. ، مردمی که در محل حضور داشتند نسبت به این عمل ضدمردمی آنها اعتراض کردند.
چنین صحنههای از هجوم مأموران به بساط دستفروشان و مقاومت آنان روزانه در سراسر کشور تکرار میشود.
آنها به سرمایه ناچیز دستفروشان حمله میکنند و سرمایه اندک و ناچیز آنها را یا به سرقت میبرند و یا نابود میکنند.
این مأموران از قماش همان کسانی هستند که آسیه پناهی را درکرمانشاه کتک زدند و بعد از خراب کردن آلونکش او را با گاز فلفل بهقتل رساندند.
پیش از این نیز در روز ۲۰مرداد ۹۹ مأموران شهرداری در اردبیل به بهانه سد معبر بساط یک میوه فروش را به هم زدند و میوهها را در کف خیابان ریختند، در حالی که تنها امرار معاش او در روزهای بحرانی کرونا و در روزگاری که فقر دامنگیر اکثریت مردم شده، فروش میوه از طریق دستفروشی است.
در تیرماه ۹۹ دستفروشان آبادان با مأموران سرکوبگر درگیر شدند و علیه سرکوبگری آنها شعار دادند.
و…
فشار و زورگویی بر این مردم زحتمکش طوری است که در سالهای اخیر تعدادی از آنها پس از اینکه مورد تعدی و زورگویی مأموران قرار گرفتند اقدام به خودکشی کرده و فوت کردند.
بسیاری از آنها زن و سرپرست خانوار هستند که اگر دستفروشی نکنند هیچ راهی برای درآمد ندارند.
دربندرعباس بازاری به اسم شب بازار وجود داشت که توسط شهرداری تعطیل و تخریب شد، بسیاری از دستفروشان این بازار زنان سرپرست خانوار بودند که با تخریب این بازار تنها درآمدشان را از دست دادند
یکی از این زنان دستفروش بهنمایندگی از سایر زنان در مورد تخریب «شب بازار» در گفتگو با یک رسانه حکومتی گفت: «مسئولان مربوطه قبل از تخریب شب بازار از نبود زیرساختهای لازم در بازارچه ۲۲بهمن اطلاع داشتند، اما وعده حفظ کرامت زنان دستفروش و حفظ معیشت آنان را داده بودند که با گذشت زمان هیچکدام از آنان محقق نشده است. مشکلات معیشتی دستفروشان برای مسئولان اهمیت لازم را ندارد و اعتراضات دستفروشان هم مبنی بر عدم جابهجایی و سپس ساماندهی در مکان جدید فایدهای نداشته است و تنها باعث پاس کاری ما بین مسئولان مختلف بوده است.
بیشتر فروشندگان زنان سرپرست خانوار یا بد سرپرست هستند و از اقشار ضعیف جامعه محسوب میشوند و تنها منبع درآمد آنان دستفروشی بوده است که با گذشت ۵ماه از تخریب بازار درآمد آنان به صفر رسیده است و در نان شب خود ماندهاند. هیچ کمکی از سمت بنیاد و استانداری به ما نشده است». (باشگاه خبرنگاران جوان ۱۴ مرداد۹۹)
این در شرایطی است که با شیوع کرونا دستفروشان جزو اقشاری هستند که بیشترین آسیب را از این بیماری دیدهاند و شهرداریها به جای ساماندهی آنها در مکانهای مناسب، آنها را آواره و بدون جا و مکان کردهاند.
به نمونه بندرعباس اشاره شد در حالی که در تهران نیز چنین مشکلی وجود دارد در این رابطه یک عضو شورای قلابی شهرتهران به نام بشیر حجت نظری گفت: «نظر به اینکه شعار تهران شهری برای همه، در دستور کار شهرداری تهران قرار دارد، قاعدتاً سیاست شهرداری در خصوص دستفروشان نیز باید در راستای این شعار و مبتنی بر مصوبه ساماندهی مشاغل سیار و بیکانون باشد. مدتی است که اقداماتی در شهرداریهای مناطق صورت میپذیرد که مغایر با این رویکرد هستند. بهتازگی در خیابان ولیعصر از سه راه جمهوری تا خیابان فاطمی، طرحی تحت عنوان ساماندهی دستفروشان (به استناد بنرهای نصب شده در محل) اجرا شده است که کوچکترین نشانی از ساماندهی در آن دیده نمیشود و آنچه که در عمل انجام شده جمعآوری دستفروشان است، چرا که هیچ گزینه و جایگزینی برای جلوگیری از حضور دستفروشان در معابر پیشبینی نشده است». (باشگاه خبرنگاران ۲ شهریور۹۹).
واقعیت این است که مسبب وضعیت دردناک دستفروشان و آوارگیها آنها نظام آخوندی است که بهدلیل سیاستهای ضدمردمی و نابود کننده تولید رژیم بسیاری از شغلهای پایدار تعطیل شده و بیکاری مردم خصوصاً زنان بهطور مستمر در حال افزایش است.
بنا بر آماری که اسحاق جهانگیری معاون آخوند حسن روحانی اعلام کرد «یک میلیون و ۲۰۰هزار نفر در تابستان امسال نسبت به سال گذشته بیکار شدند». (سایت عصر ایران ۲۳ مهر۹۹).
صرفنظر از اینکه این آمار کوچکنمایی شده وبا توجه به بحران اقتصادی موجود تعداد بیکار شدگان قطعاً بسیار بیشتر از این آمار است اما به فرض صحت، این جمعیت بیکار نیز برای امرار معاش و منبع درآمد مجبورند یا به کارهایی مثل دستفروشی روی بیاورند و یا مانند بسیاری دیگر که امکان این کار را هم ندارند به ناگزیر به زبالهگردی روی آورند.
بر اساس اعلام علی فاضلی رئیس اتاق اصناف رژیم یک میلیون دستفروش در سراسر کشور وجود دارد. (خبرگزاری ایلنا ۲ تیر۹۷)
بسیاری از آنها کسانی هستند که بهدلیل فقر و نداشتن شغل بهمنظورپیدا کردن شغل به حاشیه کلانشهرها مهاجرت کردهاند.
بسیاری از این دستفروشان فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند که نمیتوانند کاری پیدا کنند در حالی که سال به سال هم به تعداد آنها افزوده میشود.
کارشناسان حکومتی که دستفروشی را معلول فقر و بیکاری میدانند، معتقدند اگر راهحلی برای این معضل پیدا نشود هر گونه مقابله حاکمیت با آن محکوم به شکست است.
با این وجود رژیم ضدمردمی دست از ستم بر این مردم فقیر برنمیدارد و همه روزه آنها را در گوشه و کنار کشور سرکوب میکند.
ناگفته نماند که در موارد متعددی مردم در برابر وحشیگریهای مأموران سرکوبگر انتظامی و شهرداری بیتفاوت نبودهاند و با حضور به موقع و دفاع از این قشر محروم مأموران را به عقبنشینی واداشتهاند.