روز دوشنبه ۶فروردین، ۷موشک بهطور پیاپی از یمن به طرف عربستان شلیک شد. این سومین حمله موشکی از یمن به عربستان طی 6ماه گذشته بود. البته گفته میشود موشکها مثل موارد قبلی توسط گروه حوثیها شلیک شده است، اما عربستان، رژیم آخوندی را مسئول این حمله و حزبالله و عوامل رژیم را هم عامل شلیک میداند؛ این در حالی است که ظریف وزیرخارجه رژیم و همچنین کمال خرازی، مشاور سیاسی خامنهای، اظهارات آشتیجویانهیی در برابر عربستان داشتهاند و دولت سعودی را به مذاکره و گفتگو برای خاتمه دادن به اختلافات فیمابین دعوت کردهاند.
سایت حکومتی انتخاب در روز ۷اسفند بهنقل از سخنگوی ائتلاف نظامی عربستان نوشت: «ایران پشت حملات به ریاض است / در زمان و مکانی مناسب به تهران پاسخ میدهیم».
سرهنگ ترکی المالکی سخنگوی ائتلاف گفت که حملات موشکی روز یکشنبه به ریاض نقض تمامعیار قوانین بینالمللی است. وی همچنین حوثیها را متهم به قاچاق سلاح از تهران کرد و همچین ایران را تهدید به تلافی این حملات کرد و ادعا کرد که تهران پشت حملات چندین بار به سعودی بوده است.
رسانههای حکومتی هم خبر دادند که عربستان سعودی در نامهیی به شورای امنیت سازمان ملل، ایران را به تجهیز جنبش انصارالله متهم کرد. طبق گزارش الجزیره، عربستان سعودی همگام با آمریکا، فرانسه و انگلیس ایران را مسئول موشکهای شلیکشده از سوی انصارالله عنوان کرد. (سایت حکومتی جام جم آنلاین ۷فروردین)
قاسمی سخنگوی وزارتخارجه رژیم در واکنش به سخنگوی ائتلاف نظامی عربستان و وزیر خارجه این کشور به صحنه آمد و گفت: «عربستان در جایگاه، اندازه و شرایطی نیست که بتواند توهمات و تخیلات خود را عملی کند بیتردید این اظهارات جنگطلبانه و غیرمسئولانه قابل پیگیری حقوقی و بینالمللی است». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۷فروردین)
این مواضع در حالی است که از بالاتر قاسمی، پالسهای آشتیجویانه در ظاهر صادر شده است. ظریف در روز ۷اسفند در یادداشت خود تحت عنوان «خطاب به اعراب همسایه» نوشته است:
«باید در چشمان یکدیگر نگاه کنیم و تصمیم بگیریم اختلافاتمان را بر سر میز گفتگو حل کنیم نه در میدان نبرد / صادقانه دست خود را به سوی همسایگانمان دراز میکنیم. اگر ما راه صلح را پیش نگیریم نسلهای آینده فرصت نگریستن در چشمان یکدیگر (و گفتگو) را نخواهند داشت».
جهانگیری معاون آخوند روحانی هم در همان روز ۷فروردین ضمن اینکه گفت: «ایران میخواهد آرامش را به منطقه بازگرداند. امروز همه رنج میبریم»، بلافاصله کشورهای عربی را مقصر این وضعیت دانست و گفت: «در منطقهیی که کشورهای مسلمان در آن قرار دارند، بهدلیل نابخردی، نادانی و بیتجربگی مسئولان برخی دولتهای منطقه، شاهد چنین وضعیتی هستیم». جهانگیری سپس با وقاحت آخوندی دخالتهای رژیم در کشورهای منطقه را توجیه کرد و افزود: «اگر ما کمک نمیکردیم حتماً وضعیتی که سوریه، عراق و کشورهای دیگر با آن مواجه بودند میتوانست خیلی فاجعهبارتر شود... کارهایی که عربستان و برخی کشورهای منطقه انجام میدهند اقداماتی بسیار بد است».
کمال خرازی گماشته خامنهای تحت عنوان «ریاست شورای راهبردی روابط خارجی» رژیم در روز ۷فروردین در پاکستان اعلام کرد: «ایران آمادگی همکاری به منظور حل مشکلات منطقه، ثبات و امنیت را دارد». بعد هم برخلاف اظهارات علنی و صریح ولیفقیه ارتجاع که دخالت در کشورهای منطقه را بهمثابه خاکریز استراتژیک نظام توصیف کرده و گفته بود اگر در سوریه نجنگیم باید در کرمانشاه و همدان و اصفهان و تهران بجنگیم، خرازی مدعی شد: «حمایت ایران از دولتهای سوریه و عراق با هدف حفظ تمامیت ارضی و ثبات کشورهای منطقه انجام گرفت». خرازی پس از این عقبنشینی لفظی آمادگی رژیم برای یک عقبنشینی دیگر را بهصورت تلویحی مطرح کرد و گفت: « ایران آمادگی دارد با کشورهای دیگر به منظور حل مشکلات منطقه و ایجاد ثبات و امنیت همکاری کند. امروز با توجه به تحولاتی که به سرعت در جهان در حال رخ دادن است لازم است کشورهای مستقل منطقه با هم همکاری و به ثبات منطقه کمک کنند. جمهوری اسلامی ایران همانگونه که در عمل نیز نشان داده است آمادگی دارد با کشورهای دیگر چه بهصورت دوجانبه و چه چندجانبه به منظور حل مشکلات منطقه و ایجاد ثبات و امنیت همکاری کند».
تناقض بین حرفهای صلح طلبانه مقامات رژیم و ادامه دخالتهای نظامیاش در یمن را میتوان در اظهارات اصغر زارعی مهره پیشین باند خامنهای در کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع فهم کرد. وی میگوید: «حمله موشکی انصارالله در چهارمین سال (جنگ یمن) برای تغییر شرایط و تعدیل فشارهاست». به بیانی اذعان میکند که موشکپرانی به اسم انصارالله برای کشاندن حریف پای میز مذاکره است. این «تعدیل فشار» به قدری برای رژیم مهم است که پذیرفته است که حتی به گفته زارعی: «قاعدتاً بعد از سفر بن سلمان به آمریکا و انگلستان و نیز رایزنیهای سنگین ریاض با محور غربی موج ایرانهراسی دوباره به راه خواهد افتاد. در این باره احتمالاً هم دوباره پای ایران به شورای امنیت کشیده شود». (سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی ۷فروردین)
وحشت نهفته در حرفهای این مهره باند خامنهای را میتوان بهصورت بارزتری در اظهارات یک مهره باند روحانی دید.
علی بیگدلی کارشناس رژیم همسو با باند روحانی در روز ۶فروردین ضرورت زهرخوران و کوتاهآمدن از رفتارهای موشکی و منطقهیی رژیم را اینطور تئوریزه کرده است: «رفتارهای تهران عامل تنظیمکننده میزان همراهی اروپا با ریاض خواهد بود.
در میان ۳کشور اروپایی تنها انگلستان حاضر به پذیرش بن سلمان بوده است؛ اما اگر دو کشور آلمان و فرانسه هم رفتارهای منفی را از جانب تهران مشاهده کنند، بسترهای سفر بن سلمان به پاریس و برلین هم مهیا خواهد شد. به بیان سادهتر اکنون واکنشهای تهران تعیینکننده و تنظیمکننده میزان هماهنگی اروپا با ریاض خواهد بود».
قاسم محبعلی، مدیرکل اسبق خاورمیانه وزارتخارجه رژیم هم در روز ۷فروردین برای پیشبرد خط غلطکردنگویی نظام دست روی چندپایگی سیاست خارجی نظام گذاشته و نوشته است: «وزارتخارجه ۱۰ تا ۱۵سال است که در جایگاه خود قرار ندارد. دولت هم همینطور.
عربستانیها احساس میکنند که آقای ظریف برای ایران تعیینکننده نیست، یعنی دولت برای ایران تعیینکننده نیست و مواضع دولت با تصمیمات خاورمیانهیی ایران طی سالهای پس از انقلاب همخوانی ندارد
متأسفانه در ایران رئیسجمهور یک حرفی میزند، کس دیگری میگوید حرف رئیسجمهور حرف بیخودی است، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی».
علاوه بر این «کس دیگر»، نقش خود خامنهای هم قابلتوجه است که بیرون از منافع مشخص باند خودش، ناگزیر است برای حفظ موجودیت نظام به نعل و به میخ بزند. از همین روست که ناظران میگویند این غلطکردنگوییها از سوی ظریف و کمال خرازی دردی از نظام دوا نخواهد کرد. خامنهای همانگونه که خمینی آبرویش را با خدا معامله کرد، باید خود به صحنه بیاید و برای برونرفت نظام از تنگنای منطقهیی و جهانی، جامزهر موشکی و منطقهیی را لاجرعه سربکشد. زهری که نخوردنش هم نوع دیگری نظام را از پای درمیآورد.