خامنهای بازی «کشدادن» قضایا تا ۲۰۲۰را با ناشیگری تمام دنبال میکند و سرمست از منتفی بودن احتمال جنگ، بدمستی میکند غافل از آن که دشمن او همینجاست! دروغ میگن آمریکاست.
روز پنجشنبه ۲۳خرداد ۹۸تقریباً همزمان با ملاقات نخستوزیر ژاپن با علی خامنهای، ۲نفتکشی که برای ژاپن نفت حمل میکردند در ۲۵کیلومتری سواحل ایران مورد حمله قرار گرفتند.
بلافاصله خیمه شب بازی آخوندی آغاز شد، یکی گفت دشمنان (یعنی تیم B) میخواهد ما را با آمریکا سرشاخ کند! و آن یکی فعلاً سکوت کرده تا فردا پس فردا در کیهان و منبرهایش از سیلی جانانه به استکبار و اذنابش دم زده قلدرنمایی کند!.
یک بازی احمقانه با شرکت ظریف و قاسم سلیمانی که هیچکس را نمیفریبد جز پاسداران ریزشی و مماشاتگران حرفهای را! در حالیکه حداقل مردم ایران با سابقه ۴۰سال هماوردی با آخوندها بهخوبی میدانند تمام این بازیها زیر سر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران است و بقیه حرفها جز مشتی مزخرفات عامیانه سیاسی چیز دیگری نیست. مزخرفاتی که تنها برای کسانی قابل باور کردن است که خودشان تلاش کنند آن را باور کنند! مانند نفتخوارها و...که نانشان را به قیمت خون مالیات دهندگانشان میخورند و در این راه از لاپوشانی جنایتهای آخوندها هم هرگز احساس ناراحتی وجدان نمیکنند.
یک نمونه قدیمی جدید!
روز ۱۹خرداد ۹۸یعنی دقیقاً ۴روز پیش از کثافتکاری تروریستی رژیم در حمله به نفتکشهای فوق، روزنامه تلگراف چاپ لندن جزئیات منتشر نشدهای از یک پرونده تروریستی آخوندها در لندن در سال ۲۰۱۵(۴سال پیش) را برملا کرد که تاکنون بایگانی شده بود. تلگراف در گزارش مشروحی نوشت: «نیروهای امنیتی انگلستان در سال ۲۰۱۵موفق میشوند یک گروه از مزدوران وابسته به رژیم از حزبالشیطان لبنان را در حالی که دهها تن مواد منفجره در یک کارخانه بمبسازی متروکه در حومه لندن انبار میکردند، به دام انداخته و دستگیر کنند. روزنامه تلگراف مینویسد: این کشف، تکاندهنده بود. این حجم از مواد منفجره میتوانست قدرت تخریبی بسیار بالایی داشته باشد و این مواد "آشکارا برای حملات تروریستی" انبار شده بودند. تلگراف افزود: هزاران هزار بستههای کوچک روی هم انباشته شده بودند که هر کدامشان حاوی نیترات آمونیاک بود که جزء اصلی بمبهای خانگی است.
روزنامه انگلیسی تلگراف، تروریسم رژیم ایران را پس از ۴سال افشا کرد
سرویس های امنیتی انگلستان به اندازه کافی با نیترات آمونیاک آشنایی دارند. این همان مادهای است که در کشتار ۱۶۸نفر در اکلاهما سیتی در سال ۱۹۹۵و ۲۰۲نفر در بالی در سال ۲۰۰۲به کار رفته بود.
روزنامه انگلیسی تلگراف درباره زمان وقوع این حادثه که با زمان گفتگوهای اتمی رژیم و کشورهای غربی همزمان بود نوشت: زمان کشف این واقعه بسیار شوکهکننده بود. در بهار و تابستان سال ۲۰۱۵گفتگوهای اتمی مرحلهای تاریخی در روابط ایران با غرب گشوده بود. انگلستان، آمریکا، آلمان، فرانسه، روسیه، چین و اتحادیه اروپا موافقت کرده بودند که تحریمهای اقتصادی علیه ایران را بردارند در عوض رژیم ایران هم موافقت میکرد پیگیری تسلیحات اتمی را متوقف کند.
در آوریل بر سر یک چارچوب توافق شد. ماه ژوئیه این توافق انجام شد. وزرای خارجه امضا کننده با هم در صحنه لبخند زنان ظاهر شدند. رژیم ایران بهنظر میرسید که گامی بسوی صلح برداشته است.
اما در پاییز ۲۰۱۵یک کارخانه بالقوه ساخت بمب در انگستان کشف شد که توسط منفورترین گروه نیابتی ایران، حزبالله لبنان اداره میشد... کشف این توطئه در لندن این فرضیات در مورد حزبالله و عملاً در مورد حسن نیت رژیم ایران را در سایه تردید قرار داد. این امر نیازمند تحقیقات فوری بود.
برای فهم آنچه با آن مواجه بودند مامورانی از ام آی ۵و افسرانی از فرماندهی ضدتروریسم پلیس مرکزی عملیات سری را شروع کردند.
روشن شد که بنا بهگفته منابع کاملاً آگاه، انباری که در انگلستان بود یک تک نمود نبود بلکه بخشی از توطئه بینالمللی حزبالله برای آمادهسازی برای حملات آینده بود.
تلگراف در پایان اضافه میکند نیروهای امنیتی انگلستان در ۳۰سپتامبر سال ۲۰۱۵به این کارخانه متروکه و سه محل مسکونی دیگر حمله کرده و ضمن کشف چندین تن مواد منفجره موفق به دستگیری یکی از عوامل رژیم نیز میگردند اما این مسأله را برای افکار عمومی آشکار نکردند و جای این سؤال را باقی گذاشتند که آیا گفتگوهای اتمی ارتباطی با علنی نکردن این ماجرا داشته است یا خیر؟ » (پایان گزارش تلگراف).
نیازی به یادآوری ندارد که آنهمه مماشات با تروریسم هار آخوندها برای تضمین منافع تجاری بود و بس! که دور از چشم مالیات دهندگان انگلیسی انجام میشد.
چه انتظاری وقتی آنها به مالیات دهندگانشان هم خیانت میکنند؟!
آنچه که روزنامه انگلیسی تلگراف ۴روز پیش افشا کرد، یک تک نمود نبود! چند سال پیش از آن مدیر کل اف بیآی (پلیس فدرال آمریکا) قاضی لوئیس فری در گردهمایی مقاومت ایران پرده از رازی مشابه برداشت و گفت او تمامی اسناد و مدارک مربوط به پرونده انفجار برجهای «خوبر» در عربستان را که توسط رژیم انجام شده بود به کاخ سفید برد، اما پرونده مربوطه که برخی تروریستهای عامل آن نیز توسط یکی از دولتهای منطقه بازداشت شده و اعتراف هم کرده بودند «همگی با هم»! بایگانی شدند! تا مبادا به سیاست مماشات لطمهای وارد شود! همانها که در همان سالها مقاومت مردم ایران را وارد لیست تروریستی آمریکا کردند.
حیرتانگیزتر آن که طرفحسابهای مربوطه حتی خون سربازان خود را نیز پوشاندند تا به جریان عادی ارسال نفت، منافع اقتصادی و اسلحه فروشی گرانقیمتشان آسیبی نرسد. البته نابود کردن حقوقبشر و حاکمیت ملی ایرانیان که دیگر جای خود داشته است!
مماشات گران نیازی به سند و مدرک ندارند
با این فاکتها روشن است که مماشاتگران برای پیشبرد سیاستهای استعماری و خونین خود نیاز به هیچ سند و مدرکی ندارند چرا که اگر بحث بر مدار قانون میچرخید، هم «ام آی ۵» و هم «اف.بی.آی» اسناد لازم در مورد اقدامات تروریستی سپاه پاسداران و آخوندها را آماده تحویل به دادگاه و محاکم ملی و بینالمللی کرده و به حکام وقت کشورهای خویش نیز تحویل داده بودند!
واقعیت آن که این سیاست آنچنان لجن و ضدبشری است که حتی هنگامی که پاسداران شاهکارهای تروریستی خود در لبنان را با اسم و رسم اعلام کرده و مانند محسن رفیقدوست در روزنامه رسالت منتشر میکنند و مسئولیت عملیات تروریستی خود را رسماً و علناً به عهده میگیرند، باز هم مماشاتگران استعمارگر بر آن پرده استتار افکنده و در گرد و خاک برچسب زنی تروریستی به مقاومت ایران، با یک چشمبندی متحد خود را سالم از معرکه به در میبرند.
محسن رفقیدوست مسئولیت انفجارهای تروریستی بیروت را به عهده گرفته بود
به همین علت هرگز نباید زباندرازیهای آخوندها و قلدربازیهای پاسداران را جدی گرفت، همین پاسداران عربدهجو بهخوبی میدانند که تنها و تنها زیر سبیل مماشات، میتوانند کثافت کاریهایشان را عملی کنند. اما همین پهلوان پنبههای ارتجاع هنگامی که به جوانان شورشی ایرانی میرسند که ۶۰دفتر امام جمعه و ۲۰حوزه جهل و جنایتشان را طعمه قهر خلق میکنند، همچون موش به سوراخ میخزند و تنها به ضرب سلاح و استفاده از تاریکی شب با خفاشهای اطلاعاتی به دستگیری مظنونان خود میپردازند.
تردیدی نیست که تعیینتکلیف حاکمیت آخوندی نه بر سر میز مذاکره و مماشات بلکه در خیابانهای شهرها و کوچه پس کوچههای میهن، توسط جوانان این مرز و بوم رقم خواهد خورد، آنهم به زبانهای فارسی، ترکی، بلوچی، عربی، کردی، لری و ترکمنی، جوانانی که هیچ پروندهیی از پروندههای جنایت آخوندها و پاسدارانشان را نه مختومه اعلام کردهاند و نه فراموش! حال گو که ظریف و قاسم سلیمانی بهمثابه دو اسب درشکه استعمار و ارتجاع هر چه میخواهند جفتکاندازی کنند، زیرا کیست که نداند «فینال» در داخل خاک ایران است.