«هر آن چیزی که تو گویی که آنی
به بالاتر نگر بالای آنی» ـ مولوی
*** ***
«کس نخارد پشت من... جز ناخن انگشت من».
شاید بتوان این معناها را وصف وضعیت کنونی اقشار جامعه ایران دانست. جامعهای در تبوتاب بین مرگ و زندگی واقع شده است. سر و سامان دادن به معیشت و زنده ماندن، بهراستی که رقم زدن حماسه گشته است. ماشین مرگ حاکمیت ولایت فقیه هر روز نشانهای از جلوههای زندگی طبیعی را هم درو میکند. این ماشین مرگ بهدلیل ذات انسانخوارش در سیاست خارجی و داخلی متوقف نمیشود تا اراده و نیروی یکپارچهٔ مردم ایران واژگونش کند.
زندگی در چنگال مرگ
هفته گذشت حادثهای که منجر به کشتهشدن جانگداز ۱۰دانشجوی دانشگاه آزاد علوم و ارتباطات شد، به «اتوبوس مرگ» مشهور گشت. صفت «مرگ» ویژهگی تمام وجوه زندگانی در ایران زیر سلطهٔ نظام آخوندی شده است. هفته قبل هم آتشسوزی در مدرسهٔ پیش دبستانی زاهدان بود که ۴فرشتهٔ معصوم جان باختند. و...
«چنگال مرگ گرفته گریبان خلق را
کو زندگی که دست برآرد ز آستین مهر؟».
پاسخ همبسته، قاطع و محکم دانشجویان
حرکت یکپارچه و هماهنگ دانشجویان در ۸دی و گردهمایی بزرگشان برای دادخواهی جان و خون همکلاسیهایشان، با تمام ویژهگیهایش در شرایط خاص کنونی، یک پاسخ سیاسی محکم به بیکفایتیها و بیلیاقتیها و افسارگسیختهگی حاکمان و مقامات حاکمیت آخوندی بود. دانشجویان یکپارچه شعار دادند: «ولایتی، ولایتی، اسوهٔ بیلیاقتی!». بهراستی که در این شعار حکایت کل نظام آخوندی نهفته و متبلور شده است.
ایران رود خروش و شورش
حرکت همبستهٔ دانشجویان در ۸دی و گردهمایی بزرگشان که مادران و بستهگان دانشجویان جانباخته هم به آنها پیوسته بودند، وجهی از خروش سراسری علیه کلیت نظام آخوندی بود. در ماههای اخیر هفتهای نبوده است که مردم و اقشار گوناگون آنان در مقابل حاکمیت فاسد خامنهای خروش و شورش نکرده باشند.
دانشجویان در همبستگی با مادر داغدیدهای که فریاد میزد «تا حق دخترم را نگیرم، کوتاه نمیآیم»، شعار دادند: «میایستیم، میایستیم، حقتو پس میگیریم!». این مادر در ادامه سخنانش فریاد میزد: «چرا باید اتوبوسی که ۷سال است بیمه نشده، استفاده شود؟... من تا جواب نگیرم و حق دخترم رو نگیرم از پا نمینشینم. پشت من بایستین!». و دانشجویان با فریادی پرطنین تکرار کردند: «میایستیم، میایستیم، حقتو پس میگیریم!».
بازوبهبازو متحد
روز ۹دی گردهمایی دانشجویان ادامه یافت و جمعیت زیادی در اعتراض به دزدبازار و بیمبالاتی و بیلیاقتی حاکمان، تجمع کردند. دانشجویان بازوبهبازو و متحد شعار میدادند: «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد! دانشجوی باغیرت، حمایت! حمایت!». یکی از دانشجویان در جایگاه قرار گرفت و بلند فریاد زد: «ما ایستادهایم که بگوییم دیگر توان دیدن چنین صحنههایی بر ما نیست و جایز نیست که ببینیم و دم برنیاوریم. ما دیگر سکوت نخواهیم کرد و با هیچ انگ و برچسبی از میدان خارج نخواهیم شد».
تضمین تمامشدن ماجرا با اصل «کس نخارد»
روز دوشنبه ۱۰دی هم دانشجویان دانشگاه تهران بار دیگر رو به میهن و پشت به دشمن علیه حاکمیت شوریدند. آنچه دانشجویان در ۸ و ۹ و ۱۰دی خلق کردهاند، حرکتی یکپارچه با همبستگی برای ایستادن جلو ماشین مرگ و تباهی و هیولای انسانخوار حاکمیت است. واقعیت این است جنبش دانشجویی با فراز و نشیبی که داشته است، در مقابل سرکوب و بیلیاقتی عریان این حکومت، به اصل «کس نخارد» میرسد. اصلی که بسان همان اهرمی است که نیوتن برای بلند کردن کرهٔ زمین مثال زد. اصلی که اتحاد تمام اقشار مردم ایران را اعم از دانشجو، معلم، کارگر، دانشآموز، پرستار و... تضمین تحقق کلیه مطالباتشان خواهد کرد.
دانشجویان فریاد رسا و طنین همیشه زنده و پویای «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!» را بدل به یک شعار و خواسته مبارک برای عبور از تمامیت حاکمیت ولایت فقیه کردهاند. همبستگی این روزها علیه «ماشین مرگ» نظام آخوندی را باید به تمام روزها و هفتهها تعمیم و سرایت داد تا منجر به اتحاد و همبستگی ملی سراسری گردد. آری، «کس نخارد پشت ما، جز ناخن انگشت ما!». این مهمترین اصل واقعیت کنونی جامعه ما در مقابل حاکمیت بیکفایت و چپاولگر دستاربندان است.
آغاز گشایش و فرجام بنبست
حرکت دانشجویان را باید ثقل اثرگذار بر حرکتهای کنونی ایران دانست. کانونی که حاکمیت همیشه از آن وحشت داشته و کابوسش است. همواره نبض تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در دانشجویان میتپد و بازتاب عمومی مییابد.
دانشجویان، کارگران، کشاورزان، معلمان و همهٔ اقشار ایرانزمین نمایندگان فریاد دادخواهیِ بیپاسخ ماندهای هستند که از دادن پژواک بیشتر آن کوتاه نیامده و نمیآیند. حاکمیت ولایت فقیه با تمام اجزایش نمایندگان به بنبست رسیده پس از ۴دهه آزمایش تمام وجوه جنایات و غارت میباشند که دیگر توان حل و فصل کوچکترین مطالبات صنفی را هم ندارند.
مقاومت و اتحاد همیشه زیباست
بنابراین با پیمودن راهی ۴۰ساله، در تصادم و تعارض این دو نیرو در مختصات کنونی جامعهٔ ایران به این اصل رسیدهایم که «پایینیها از مطالبات و خواستههایشان کوتاه نمیآیند و بالاییها هیچ کاری نمیتوانند بکنند». و در این فصل نوین، نیروی بالنده و آیندهدار از آن مقاومت پیشتاز مردم ایران و کلیه اقشار جامعه میباشد کا با تأسی به اصل «کس نخارد» و با اتحاد و همبستگی، سرنوشت محتوم خویش را به جانب سپیدهدمان خجستهٔ آزادی رقم خواهند زد...
بیشتر بخوانید:
اینک خوانش دانشجو و دانشگاه ایران (۵)
سانحه اتوبوس دانشگاه آزاد محصول دیگری از تبهکاری رژیم
تجمع دانشجویان در اعتراض به مسئولان سانحه اتوبوس دانشگاه آزاد