امیرعبداللهیان، وزیر خارجهٔ رژیم، روز چهارشنبه ۲۴فروردین در یک نشست خبری مدعی شد «توافقی دربارهٔ آزادسازی مطالبات مالی رژیم نزد یکی از بانکهای خارجی بهوجود آمده و دربارهٔ زمان و چگونگی آزادسازی این مبالغ توافق اولیهیی بهعمل آمده است»(خبرگزاری دولتی ایرنا ۲۴فروردین).
این خبر روز بعد توسط سخنگوی وزارتخارجه آمریکا قویاً تکذیب شد. ند پرایس با تأکید بر اینکه همه تحریمهای ما بهقوت خود باقی میمانند، افزود: «بسیار مایه تأسف است که شاهد تعدادی از داستانهای دروغ و کاملاً نادرست، نه تنها در مورد تحریمها و رفع تحریمها، بلکه ادغام آنها با ادعاهای نادرست مربوط به معامله بر سر زندانیان باشیم». ند پرایس با صراحتی بیسابقه هر گزارشی در مورد نگهداری یا انتقال وجوه موجود در حسابهای بلوک شده در کشورهای ثالث و اینکه آمریکا مجوز انتقال وجوه بلوکه شده به رژیم ایران را داده باشد، تکذیب کرد(نشست خبری وزارتخارجه آمریکا ۲۵فروردین).
این اولین بار نیست که رژیم برای مصارف داخلی، در مورد روابط خارجی خود بهدروغ و جعل خبر مبادرت میکند، ولی احتمالاً اولین بار است که دروغگوییاش با چنین شدت و صراحتی تکذیب میشود. این قضیه از جهات مختلف شایان توجه و دقت است. نخست اینکه چرا رژیم به چنین دروغی متوسل شد و ریسک رسوایی آن را بهجان خرید؟ دیگر اینکه آمریکا چرا با چنین صراحت و تأکیدی رژیم را افشا کرد و ریسک ضایع شدن توافق سفیدهٔ تخممرغی را که تاکنون تلاش میکرد آن را حفظ کند، بهجان خرید؟
دروغگویی امیرعبداللهیان از نیاز شدید رژیم به نشان دادن پیشرفت در مذاکرات و ارائهٔ دستاوردی بهخصوص در زمینهٔ اقتصادی ناشی میشود که آن هم ریشه در خفگی اقتصادی و تنگتر شدن حلقهٔ تحریمها بر گردنش دارد. از همینرو رژیم تاکنون بارها خبرهایی منتشر کرده که گویا مذاکرات در مورد آزادسازی ۷میلیارد دلار از کرهٔ جنوبی به نتیجه رسیده و عنقریب است که این پول بهدستش برسد.
تکذیب صریح ادعای رژیم از سوی آمریکا علاوه بر آنکه بیانگر تنزل باز هم بیشتر موقعیت رژیم در تعادلقوای بینالمللی است، ناشی از آن است که فضای سیاسی واشنگتن از کنگره تا سنا و تا رسانهها و افکار عمومی هر گونه مماشات با رژیم و امتیاز دادن به پدرخواندهٔ تروریسم بینالمللی و فاشیسم دینی حاکم بر ایران را برنمیتابد.
جدیدترین مورد در این زمینه نامهٔ ۱۴سناتور به رئیسجمهور آمریکاست که در آن نسبت به حذف نام سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی هشدار داده و چنین تصمیمی را «خیانت به شرکا و متحدان» آمریکا خواندهاند.
این موضعگیریها بر بستری از فضای سیاسی صورت میگیرد که تلاشها و روشنگریهای مجاهدین و مقاومت ایران در بهوجود آوردن آن نقشی تعیینکننده داشته است. در این رابطه از جمله بایستی به برگزاری کنفرانسی در سنای آمریکا بهمناسبت سال نو ایرانی با شرکت شماری از برجستهترین سناتورها از هر دو حزب اشاره کرد که سخنرانان نسبت به هر گونه امتیاز دادن به رژیم بهشدت هشدار دادند.
در صدر این موضعگیریها بایستی به قطعنامهٔ ۱۱۸ مجلس نمایندگان آمریکا با امضای بیش از ۲۵۰تن از اعضای هر دو حزب آمریکا(یعنی اکثریت کنگره) اشاره کرد که در آن ضمن اعلام حمایت از برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران، از دولت آمریکا خواستهاند در تحقیقات بینالمللی دربارهٔ قتلعام ۶۷ شرکت و همکاری کند».
به این ترتیب شاهد آن هستیم که لحن مقامهای آمریکایی در مورد رسیدن به توافقی با رژیم آخوندی به یأس میگراید، تا آنجا که بلینکن بهعنوان مسئول سیاست خارجی آمریکا از به نتیجه رسیدن مذاکرات ابراز ناامیدی کرد. بگذریم که بهقول اشرفنشانان، با برجام، بیبرجام، رژیم ندارد فرجام!