پس از ۴روز شعبده و بازی «میاد _نمیاد»، پاسدار شیاد لاریجانی و آخوند جلاد رئیسی وارد رینگ انتخابات شده و ثبت نام کردند.
آمدن رئیسی جلاد قتلعام ۶۷، دور از انتظار نبود و خود خامنهای طی دو ماه گذشته دو بار (اول فروردین و ۲۱اردیبهشت) شخصاً به صحنه آمد و با بیان و تکرار ویژگیهای رئیسجمهور مطلوبش، آدرس رئیسی را داد تا بتواند در میانهٔ بحرانها، بهویژه در برابر خطر نزدیک قیام آتشین، نظامش را تکپایه کرده و توان سرکوب را بالا ببرد. در همین رابطه برای اینکه شکافی هم باقی نگذارد و کس دیگری در برابر رئیسی شاخ نشود «در باب انتخابات» گفت نباید «انتخابات نماد دوقطبیگری قرار» گیرد.
از این رو انتظار این بود که ولیفقیه ارتجاع همانطور که حسن خمینی را پیشاپیش از وارد شدن به صحنه برحذر داشته بود، لاریجانی را هم سر جای خود بنشاند تا صحنه منحصراً در اختیار رئیسی باشد.
خامنهای که برای پرهیز از دو قطبی مورد نظرش، حسن خمینی را حذف کرد -مانند حذف کردن او در انتخابات خبرگان ارتجاع و قیمت آن را هم پرداخت-، در نهایت برای گرم کردن تنور نمایش انتخابات فعلی، راه لاریجانی و جهانگیری را باز کرده و ناگزیر است قیمت آن ر اهم در مخمصه مهندسی انتخابات بپردازد.
اکنون خامنهای به ناگزیر در تنگنای بزرگی گرفتار شده است که یا باید توسط شورای نگهبان، لاریجانی را که ۱۲سال رئیس مجلس ارتجاع بوده و در حال حاضر نیز سمت مشاور خامنهای و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارد، حذف کند؛ یا باید بگذارد لاریجانی از سد شورای نگهبان عبور کند، سپس با دست بردن در آرا و با خروج از قواعد بازی، رئیسی را از صندوق بیرون بیاورد؛ در هر دو حالت با دست خود، بنزین بر آتش جنگ گرگهای درون نظامش میریزد و بحران درونی را به مداری مهارناپذیر سوق میدهد. اما خامنهای که تجربه هولناک آن را در نمایش انتخابات۸۸ دارد و دیده است که بروز چنان شکافی در رأس هرم قدرت چگونه به جامعهٔ بهشدت انفجاری فرصت فوران و قیام میدهد، بعید است دست به چنین ریسکی بزند؛ بهخصوص که امروز، هم بهدلیل شدت جنگ گرگها، رژیم بهشدت شکننده است و هم شدت نفرت عمومی و وضعیت انفجاری جامعه، پس از پشت سر گذاشتن قیام سراسری و آتشین آبان۹۸، با سال۸۸ قابل قیاس نیست.
اما اگر خامنهای اقدام به حذف لاریجانی نکند، باید به احتمال شکست در یکپایه کردن نظام و ایجاد دوقطبی تن دهد؛ بهویژه که از هم اکنون لاریجانی با حمله به رئیسی و قالیباف تحت عنوان «نه پادگان-نه دادگاه» خیز آن دوقطبی را برداشته است؛ در نتیجه همچنان که رهبر مقاومت، مسعود رجوی پیشاپیش گفته بود: «اگر (خامنهای) میخ را هر چه سفتتر و سختتر نکوبد، زهوار رژیم در میرود و مهار رژیم از دست میرود» (اول فروردین۱۴۰۰).
بنا بر این از امروز با ورود لاریجانی، مرحلهای جدید از بحران درونی رژیم کلید میخورد. بحرانی که زمینه را برای فعلیت یافتن وضعیت انقلابی و هموار شدن مسیر قیام بزرگ مردم ایران برای سرنگونی تمامیت رژیم و استقرار حاکمیتی مردمی، هموار میسازد.