الیگارشی آخوندی بهعنوان یک نظام برآمده از دوران تحجر و رسوبات اعصار جاهلی برای آن که بتواند خود را به جهان معاصر تحمیل کند، بهشدت به سرکوب مظاهر تمدن، ایدههای نو، اندیشههای پویا و قیدناپذیر نیاز دارد. جهانبینی و ایدئولوژی این نظام متعلق به دوران قبیلگی و بربریت است. با قوانین همان دوران میخواهد ایران، این کشور بزرگ، آزادیجو و ترقیخواه را مدیریت کند؛ اینترنت و گردش آزاد اطلاعات مهمترین چالش در مسیر سلطهٔ آن محسوب میشود؛ زیرا جامعهٔ بستهٔ ایران از طریق اینترنت با افکار و اندیشههای نوآیند آشنا میشود و از سانسور حاکم سرمیپیچد. ایرانی گرفتار در اختناق، با اینترنت و در اینترنت میتواند برای ساعت یا ساعتهایی چند خود را از تارهای عنکبوتی تنیدهٔ این نظام بر گرداگرد زندگی و هستی خود رها سازد و اندیشهٔ خود را در هوایی دیگر به پرواز درآورد. از این رو بین این نظام و نسلهای امروزیتر ایران یک تعارض دائمی و سازشناپذیر در جریان است.
جنگ این نظام با اینترنت، ادامهٔ ستیز آن با دیش ماهواره، ویدئو، کتابهای ممنوع و نیز هر آگاهیرسانی مردمی دیگر است.
پشت پردهٔ اینترنتستیزی
هدف آخوندها از مخالفت با اینترنت، تضمین سلطهٔ خود بر ایران، از طریق تبدیل آن به یک روستای دیوارکشیدهٔ بزرگ است؛ روستایی با مناسبات اجتماعی و اقتصادی دوران فئودالی که در آن عقبماندگی فرهنگی و جاهلیت نهادینه شده توأم با پسرفت اقتصادی حکومت کند. مردم سرشان به کار خودشان بند باشد و اسیر یک لقمه نان و وجبی سرپناه باشند تا خلیفهٔ ارتجاع با فراغبال بتواند حکومت کند. اینترنت و گردش آزاد اطلاعات این خلافت را سوراخ سوراخ و بیتأثیر میکند. بیهوده نیست که احمد خاتمی، در هراس از آن میگوید: «فضای مجازی آلوده دقیقاً قتلگاه اخلاق و منش جوانان ماست». فضای مجازی قتلگاه جوانان نیست، قتلگاه جهلکدهٔ آخوندی است. آنها نیت خود را بارها با عبارتهایی مانند «اینترنت پاک»! یا «اینترنت ملی»! اعلام کردهاند. اگر بتوانند ایران را از شبکهٔ جهانی وب قطع خواهند کرد علت اینکه تاکنون موفق نشدهاند، دلیل آن مخالفتهای گستردهٔ اجتماعی است.
ماهیت طرح موسوم به «صیانت از حقوق کاربران در فضـای مجازی»!
شبکههای اجتماعی به وسیلهای برای ابراز نظر و همدردی مردم تبدیل شدهاند. مردم از این طرق دست به افشاگری میزنند و در جریان آخرین اخبار سانسورناشده قرار میگیرند. این بستر آزاد گردش اطلاعات برای نظام ولایت فقیه خطرناک است؛ برای اینکه در لحظهٔ ضرورت، یک وسیلهٔ هماهنگکنندهٔ مؤثر برای سازماندهی و هدایت حرکتهای اعتراضی است.
با وجود تلفنهای هوشمند، هر ایرانی به یک رسانهٔ سیار و مستقل تبدیل شده است. خبرها در قالب متن و مدیا بهسرعت به جهان مخابره میشود. در این میان اخبار مربوط بهخیزشها و اعتراضات اجتماعی جای خاص خود را دارند. با ارسال آنها روی اینترنت، دست حاکمیت در اعمال سرکوب بسته و بستهتر میشود.
در شرایطی که تمام ایران در ابر بحرانهای مختلف میسوزد، اولویت مجلس ارتجاع، نهدردهای مردم بلکه صیانت از نظام ولایت فقیه و پیشگیری از سرنگونی آن است. این اولویت رذیلانه در پوش یک عنوان دجالگرانه تعقیب میشود: «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی»! یک روزنامهٔ حکومتی در مورد این طرح بهشدت امنیتی نوشته است:
«پیشنویس طرح صیانت از حقوق کاربران در فضــای مجــازی درصـدد امنیتیکردن فضای مجازی و اعمال شدیدترین کنتــرلها و مجازات کنشگران این فضاست. طرح صیانت از کاربـران را باید بهدرستی طرح محدودکردن فضای مجازی و مجازات شدید کاربران نامگذاری کرد. این طرح درصدد بستن منافذ آزادی بیان از طریق اعمال خطمشی و حاکمیت در گذرگاههای مرزی فضای مجازی کشور، حفاظت از گذرگاههای مذکور و نظارت بر ورود و خروج دادههاست» (آرمان. ۴مرداد ۱۴۰۰).
بنبست بستن یا نبستن اینترنت
در زمینهٔ تصمیمگیری برای اینترنت ـ برخلاف عر و تیزهای آنچنانی ـ نظام آخوندی با یک بنبست دوطرفه مواجه است. اگر اینترنت را نبندد، باید تبعات آن را بپذیرد و به مقابلهٔ سایبری با کاربران بپردازد که در این زمینه پیشاپیش شکستخورده است و توان مقابله ندارد. اگر ببندد باید با یک خشم عظیم اجتماعی روبهرو شود؛ خشمی که هماینک در شهرها و استانهای مختلف فوران کرده است.
آنچه از شواهد برمیآید این است که اینک از بیم قیام به یک عقبنشینی موقت تن داده است؛ زیرا متوجه شده است که در شرایط آمادگی برای گسترش قیام، این موضوع میتواند چاشنی یک انفجار دیگر باشد.
«در حالی که شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور نیازمند فضای آرامش است تا این مقطع را سپری کرده و پشت سر بگذارد طرح موضوعات این چنینی از سوی مجلس با بازخورد و بازتاب منفی روبهرو میشود که شده است» (سیاست روز. ۵مرداد۱۴۰۰).
این روزنامه در ادامه خواستار آن شده است که چالش جدیدی برای ابراهیم رئیسی در روزهای نخست حاکمیتش تولید نشود.
نبرد با آسیاب بادی!
اما آیا مجلس ارتجاع میتواند اینترنت را ببندد؟ تجربههای شکستخوردهٔ فیلترینگ به این سؤال پاسخ منفی میدهند. به عبارت دیگر پاسخ این سؤال چنان واضح است که خودیهای دلسوز نظام نیز آن را از بر هستند.
احمد زیدآبادی: «بارها گفته شده است که ستیز و مقابله با تکنولوژی بیثمر است و در حکم نبرد با آسیاب بادی است! جهان بهزودی شاهد توسعه اینترنت ماهوارهیی خواهد بود؛ پدیدهیی که نه کنترلپذیر و نه قابل محدودسازی است. بنابراین، تجربه تلخ و زیانبار مقابله با نوار کاست، دستگاه ویدئو، دیش ماهواره و... و سرانجام تندادن به همه آنها پس از تحمیل هزینههای سنگین روانی و فرهنگی به جامعه و برانگیختن خشم عموم را در مورد اینترنت تکرار کردن، نشانی جز تداوم لجبازی به قصد تخریب اعصاب ملت ندارد!» (آرمان. ۴تیر۱۴۰۰)
***
شتاب تصاعدی تکنولوژی برای همهگیر کردن اینترنت ماهوارهای، جای تردید باقی نگذاشته است که خامنهای و ممیزیهای ادارهٔ ارشاد او در تشخیص واقعیتهای دنیای متحول، از دونکیشوت دونپایهتر و متوهمتر هستند. زیرا اگر استرسوار اسپانیولی به جنگ آسیاب بادی رفت، آنها هوای درافتادن با غول شکستناپذیر اینترنت را در سر میپرورانند و خود پیشاپیش میدانند که در این عرصه شکستخوردگانی سرافکنده بیش نیستند. شکستناپذیرتر از اینترنت، ارادهٔ قهار مردمی است که دیگر سلطهٔ استبداد دینی را نمیپذیرند و به اختناق گورزاد آن تن نمیدهند.