آخوند حسن روحانی بهدنبال اظهارات روزها و هفتههای اخیر خود که پیدرپی از امیدواری خود به اروپا حرف زده بود، دیروز هم طی اظهاراتی در جلسهٔ هیأت دولت از یکسو ملتمسانه روابط خوب و صمیمانه را از اروپاییها گدایی کرد و از سوی دیگر شکوه و شکایت کرد که اروپا تعهداتش در حمایت از برجام را انجام نداده و توقعات زیادی از رژیم دارد: «ما با اروپا میخواهیم یک روابط بسیار خوب و صمیمانهای داشته باشیم اما رفتار غیرمسئولانه کسی را نمیپذیریم. هر کس هر تعهدی داده در هر پیمانی در هر جمعی باید به تعهدات خودش عمل بکند فرار به جلو نکند توقع جدید مطرح نکند بگوید همان تعهداتی که تا امروز بنا بوده انجام بده انجام داده انجام نداده و خواست ما این است که روابط دوستانه ما با اتحادیه اروپا ادامه پیدا کند و اونها هم همانطور که به ما قول دادند و وعده دادند و تعهد کردند و روبهروی دوربینها اعلام کردند به تعهدات خودشون دقیقاً عمل بکنند».
گدایی تعامل کشورهای منطقه
او در قسمتهای دیگری از سخنان خود این گلایه و گدایی همزمان از اروپاییها را تکرار کرد و همچنین در تلاش برای خروج از انزوای کنونی خواستار رابطه با همهٔ کشورها، بهخصوص کشورهای منطقه شد: «ما با همه کشورهایی که با ما تخاصمی نداشتند و ندارند میخواهیم کار بکنیم اصل تعامل با کشورهای دیگر یک اصل برای ما هست با کشورهای دوستمان با کشورهای منطقهای که میخواهند با ما کار کنند با کشورهای اروپایی با همه اینها ما میخواهیم کار کنیم البته ممکن است شرکتهای آنها از ترس آمریکا بعضی از پروژهها را زمین گذاشته باشند ما آمادهایم که با دنیا کار کنیم اما کشورهایی که با ما کار میکنند باید کاملاً حواسشان جمع باشد که دنبال زیادهخواهی نباشند».
روحانی همچنین مدعی شد کنفرانس ورشو برای آمریکا یک شکست بود چرا که کشورهای اروپایی حاضر نشدند در آنجا با آمریکا همراهی کنند.
نزدیکی مواضع اروپا و آمریکا
اما این ادعا حتی توسط کارشناسان سیاسی همسو با باند خود روحانی هم رد میشود. در همین رابطه مهدی مطهرنیا که توسط رسانههای این باند بهعنوان تحلیلگر مسائل بینالملل معرفی میشود، گفته است: «اروپاییها مانند ترامپ از برجام خارج نشدند اما تفسیری که از برجام دارند با شروطی همراه است که ایران را در وضعیت پذیرش شروط اروپاییها در غالب هدفگذاریهای ایالت متحده آمریکا قرار خواهد داد. از طرف دیگر باید بپذیریم که ایالت متحده آمریکا و اروپا نیز نسبت به زمان برجام و خروج آمریکا از آن با توجه به چالشهای موجود میان اروپا و آمریکا از منظر موضعگیری در باب پروندههای گوناگونی غیر از برجام به هم نزدیکتر شدهاند».
مطهرنیا خاطرنشان کرد: «اگر چه اروپاییها به ظاهر فعالانه در ورشو حضور نداشتند و این حضور فعال خود را مشروط به پذیرش برجام کردند اما در اعلام مواضع خود در ارتباط با پرونده موشکی و حقوقبشر در ایران و ”دخالتهای ایران در منطقه“ با ادعای ایالت متحده آمریکا و اتحادیه اروپا، موضع وحدت و اتحاد را پیش گرفتند».
به فرض محال اگر حکومت آخوندی از یک پشتوانه قوی در داخل کشور برخوردار بود و با بحران سرنگونی مواجه نبود، قطعاً موضع آخوند روحانی هم در رابطه با کشورهای خارج فرق میکرد.
در شرایط کنونی در داخل کشور آنچنان متزلزل است و سردمداران آن نسبت به آینده آنچنان نگران هستند که خامنهای شخصاً به صحنه آمد و نسبت به خطر قیام و خیزش مردم در سال ۹۸ و خطر سرنگونی در این سال هشدار داد.
خواستهای اروپا
در زمینه اظهارات حسن روحانی و منت کشی او از اروپا و کشورهای منطقه چند نکته مهم وجود دارد.
در اظهارات او موضوع رابطه اروپا با نظام، محور اصلی گلایه و گدایی او از این کشورها است، زیرا در شرایط کنونی اروپا عملا خواهان زهرخورشدن آن در ۳زمینه مهم است.
عقبنشینی از برنامه موشکی
اول: خواست اروپا در زمینه عقبنشینی از برنامه موشکی است، البته برنامه موشکی پیش از این و در زمان برجام نیز مورد اعتراض جامعه بینالمللی واز جمله ۳کشور اروپایی طرف قرارداد برجام بود.
در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نیز به برنامه موشکی اشاره شده است، در یکی از بندهای قطعنامه از رژیم خواسته شده است تا ۸سال از هر فعالیت مرتبط با موشکهای بالستیکی که با قابلیت حمل سلاح اتمی طراحی شدهاند، از جمله پرتاب موشکهایی که با استفاده از تکنولوژی موشکهای بالستیک ساخته شدهاند خودداری کند.
خواست عقبنشینی از سیاست منطقهای
دوم، سیاست صدور تروریسم و دخالتهای تجاوزگرانه آن در منطقه بهویژه در کشورهایی نظیر سوریه، عراق و یمن است.
در این زمینه نیز اروپا از حاکمیت آخوندی میخواهد دست از دخالتهایش در منطقه و صدور تروریسم بردارد.
پس از برجام سران و مقامات ۳کشور اروپایی امضاکننده برجام به کرات نسبت به دخالتهای مخرب رژیم در منطقه به آن هشدار داده و خواهان عقبنشینی آن در این زمینه شدهاند.
مورد اخیر آن سخنرانی آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در کنفرانس مونیخ است که در نطق خود در این کنفرانس تأکید کرد آمریکا و اروپا در منطقه خاورمیانه هدف یکسانی را دنبال میکنند و آن مهار نقش زیانبار رژیم است.
تن دادن به لوایح اف.ای.تی.اف
سوم، موضوعی که اخیراً اروپا در سازوکار ویژه موسوم به«اینستکس» از حکومت آخوندی خواسته است تصویب لوایح مربوط اف.ای.تی.اف است که این روزها سخت مورد جدال باندهای متخاصم آن است و در رابطه با تصویب یا عدم تصویب آن سردرگم است.
سؤال این است که بهرغم شکوه و شکایت روحانی از اروپا خودش و دولتش عملاً چه موضعی در این زمینهها دارند؟
واقعیت این است که پس از زهر برجام موضع روحانی و دولتش عقبنشینی بیشتر و زهر خو رشدن در مواردی است که اروپا انتظار دارد.
کشمکش دو باند
پس از برجام اساساً دعوای هر دو باند در زمینه روابط بینالمللی در این زمینهها است، روحانی و باندش از آنجایی که هوا را پس میبینند، خواستار عقبنشینی و تندادن به شروط جامعه جهانی هستند.
از روز اولی هم که دولت روحانی سر کار آمده است همین خط را دنبال میکند و اگر سنگاندازی باند خامنهای نبود تاکنون از بسیاری از مواضع عقبنشینی کرده بود.
اما باند خامنهای تسلیم به شروط جامعه جهانی را بهمثابه خوردن جامزهرهای دیگر میداند که تندادن به آن خطر سرنگونی را بهدنبال دارد.
موضع قاطع کنفرانس لهستان
موضوع دیگر منتکشی و گدایی روحانی از کشورهای منطقه است که از موضع بسیار پایینی از آنها درخواست میکند همکاری تعامل و داشته باشد.
به نظر میرسد که این موضع خفیف روحانی در رابطه با این کشورها واکنش عجزآلود نسبت به موضع قاطع آنها در قبال حاکمیت آخوندی در کنفرانس لهستان و در یک نشست جانبی کشورهای منطقه در حاشیه این کنفرانس است.
در جریان کنفرانس لهستان و نشست جانبی آن کشورهای بحرین، امارات و عربستان موضع قاطعی در زمینه سیاست مداخلهجویانه نظام در منطقه گرفتند.
نامتصوربودن تعامل کشورهای منطقه در شرایط کنونی
اما واقعیت این است تا زمانی که نظام ولایت فقیه به سیاستهای مداخلهجویانهاش در منطقه ادامه بدهد زمینه تعامل کشورهای منطقه بهخصوص کشورهای عربستان سعودی، بحرین و امارات با آن وجود ندارند و این کشورها درصدد طرد و انزوای مطلق آن در منطقه هستند.
با وجود چنین موضع قاطعی از طرف این کشورها است که از روحانی دست گدایی و التماس و درخواست را به سوی کشورهای منطقه دراز کرده است.
اکنون این سؤال پیش میآید که این موضع ضعیف روحانی و گرفتن کاسه گدایی رابطه با اروپا و کشورهای منطقه ناشی از چیست؟
ضعف نظام و بحران سرنگونی
واقعیت این است که این موضع خفیف و پایین روحانی در رابطه با کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه، از یک واقعیت مهمتر در داخل کشور ناشی میشود و آن هم بحران سرنگونی است که مردم قیامکننده، کانونهای شورشی با حمایت مقاومت ایران حاکمیت را در دام آن انداختهاند.
زیرا فشارهایی هم که از جانب آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای منطقه بر این حاکمیت وارد میشود قطعاً بدون تاثیرپذیری از فعل و انفعالات در داخل و تلاش مردم، کانونهای شورشی نیست.
به فرض محال اگر حکومت آخوندی از یک پشتوانه قوی در داخل کشور برخوردار بود و با بحران سرنگونی مواجه نبود، قطعاً موضع آخوند روحانی هم در رابطه با کشورهای خارج فرق میکرد.
در شرایط کنونی رژیم آنچنان در داخل کشور متزلزل است و سردمداران آن نسبت به آینده آنچنان نگران هستند که خامنهای شخصاً به صحنه آمد و نسبت به خطر قیام و خیزش مردم در سال ۹۸ و خطر سرنگونی در این سال هشدار داد.
بعد از او نیز کمتر هفتهای است که مهرههای ریز و درشت بهخصوص امامجمعههای خامنهای نسبت به این امر ابراز نگرانی نکنند و هشدار ندهند.