پس از پایان شعبدهٔ انتخابات خامنهای، ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور اعلام کرد: «شرکتکنندگان دور دوم نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم ۵.۵میلیون نفر یعنی ۹درصد دارندگان حق رأی است و ۹۱درصد مردم این نمایش را تحریم کردند. این مبتنی بر نمونهگیری علمی و مانیتور ۲۰۰۰شعبه رأیگیری در ۲۴۸شهر و ۶۰روستا در ۳۱ استان توسط کانونهای شورشی و هواداران مجاهدین به مدت ۱۶ساعت میباشد» (۱۶تیر).
در پایان مرحله اول نمایش انتخابات هم، ستاد اجتماعی مجاهدین بر اساس مانیتور۱۴ هزار و ۳۸۳ شعبه ثابت رأیگیری رژیم در ۳۱۵ شهر در ۳۱ استان کشور اعلام کرد: بهرغم همهٔ ترفندها و تقلبات خامنهای و وزارت کشور رژیم آخوندی، ۸۸ درصد مردم ایران انتخابات قلابی ریاستجمهوری را، که در رژیم ولایت فقیه از اساس معنا و مفهومی ندارد، تحریم کردهاند. آرای اختیاری و اجباری در ۵۸ هزار و ۶۴۰ شعبه ثابت و سیار اخذ رأی کمتر از ۷.۴ میلیون معادل ۱۲ درصد دارندگان حق رأی است».
به این ترتیب، دو پتک سنگین تحریم مردم بر بساط شعبده ولایت فقیه وارد آمد و مانند زلزلهیی ارکان نظام را لرزاند. بهنحوی که حکومت آخوندی هم ناگزیر شد در آمار رسمی و تقلبی به پایینترین رقم مشارکت در تاریخچه رژیم (بیش از ۶۰درصد) اعتراف کند.
در این باره ابراهیم اصغر زاده در سایت حکومتی دیدار (۱۷تیر۴۰۳) تحریم شعبدهٔ انتخابات را به «زلزلهٔ ده ریشتری» تشبیه کرده و میگوید: «بیش از شصت درصد مردم پای صندوق رأی نیامدند و این اصلاً چیز عجیبی بود یک جنبش اجتماعی آگاه که پای صندوق رأی نمیآید. شما مهمترین دستاوردتان از انقلاب صندوق رأی و این بوده که نهادهای انتخابی مثلاً قدرت دارند اما در عمل اتفاقی که افتاده این است که جامعه دست رد زد به سینه شما، این خیلی هزینهاش بالاست هزینهاش از چند تا بمب اتم هم بالاتر است».
پس از دور اول نمایش خلیفهٔ ارتجاع پس از ۵روز سکوت به ناگزیر گفت: «در مرحله اول انتخابات، مشارکت مردم آن چنانکه انسان توقع داشت نبود. کمتر بود از آن مقداری که توقع داشتیم». سپس بهطور مضحک و ابلهانهیی گفت: «اگر کسی تصور کند این عده که رأی ندادند بهخاطر این بود که با نظام مخالف بودند، این فهم صددرصد اشتباه است». بعد هم مقدمات رقمسازی و تقلب برای دور دوم را فراهم کرد و در آغاز پردهٔ دوم نمایش که هنوز بازیگران روی سن نرفته بودند، بهنحو مضحکی از «شور و علاقهٔ مردم» حرف زد.
روزنامهٔ نیویورک تایمز در شمارهٔ ۱۰ژوئیه (۲۰تیر) درباره پیام تحریمها نوشت: «این علامتی به رژیم و جهان بود که آنها جمهوری اسلامی را نمیخواهند. این شراکت پایین در انتخابات غیرمنتظره نبود. بهفاصلهٔ کوتاهی بعد از اعلام انتخابات، هشتگهای هرگز رأی نخواهم داد و سیرک انتخابات، بههمراه فراخوان به تحریم انتخابات، در رسانهٔ اجتماعی ایکس به جریان افتاد. بنا به یک نظرسنجی که توسط ”گروه آنالیز و اندازهگیری رویکردها در ایران“ در ماه ژوئن صورت گرفت، در میان ایرانیانی که گفتند رأی نخواهند داد یا مردد هستند، تقریباً ۷۰درصد علت را ”مخالفت با کل سیستم جمهوری اسلامی“ بیان کردند... برخی قرار دادن انگشت اشاره در ظرف جوهر بعد از رأی دادن را با دست کردن در خون معترضان یکی دانستند...» .
در این میان، یک عضو سابق مجلس که تلاش میکرد آمار کسانی را که از تمامیت نظام عبور کردهاند، به ۳۰میلیون تقلیل دهد، گفت: «۳۰ میلیون نفر تحت هیچ عنوان حاضر نمیشوند بیایند؛ نه قسم، نه رفاقت، نه دوستی، نه سیاست، نه کشور، نه شهید، هیچ جور حاضر نمیشوند بیایند خب این دیگر قهر نیست، طلاق است. نمیتونی بگویی قهر کردند. طلاق است یعنی جدایی بین خودشان و حاکمیت و جمهوری اسلامی... و این یک خسارت بزرگ اجتماعی است که برایش باید دارو نوشت نسخه نوشت» (جعفرزادهایمنآبادی، ۱۷تیر).
خسارت بزرگ اجتماعی «کد» فوران خشم مردم و قیام محتومی است که ریش و ریشهٔ نظام را با همهٔ باندهایش میسوزاند. برای این رژیم منفور و بحرانزده هیچ نسخهیی جز سرنگونی وجود ندارد.