حسابش را بکنید که بنا بهگفته کارشناسان دولت، دست کم ششماه وقت صرف بررسی بودجه شده بود. دو ماهی هم هست که مجلس در حال زیر و رو کردنش بود و آخر سر هم بودجه در کمیسیونی که منتخب اکثریت مجلس بود رد شد! بهقول یکی از مهره این رژیم، این رسم مملکت داری نیست! دولت هم که دید این جرح و تعدیلها دیگر شباهتی به آن نقاشی که کشیده بود ندارد، میگوید که «لایحه» اش به «طرح» بدل شده و دیگر از آنچه مد نظرش بود اثری در آن نیست. کار آنقدر بالا گرفت که سخنگوی دولت، ضمن «تشکر» از رد شدن بودجه، گفت این «لایحه ـ طرح» اگر تأیید هم بشود آن را اجرا نخواهیم کرد.
مضحکتر آن که یک عضو کمیسیون برنامه گفته است «برخی از نمایندگان نمیدانستند که به لایحه بودجه رأی میدهند یا گزارش کمیسیون تلفیق مجلس، از این رو برخی از نمایندگان اشتباهی رأی دادند». ! از این هم بگذریم که بعضی از این عصارههای جهل و جنون، لایحه رقیب را «انحرافی» و «شعبدهبازانه» و «تنظیم شده با اغراض شیطنت آمیز» و «پر اسرار» و «مریض اورژانسی»... توصیف کردند.
کشمکش سران قوا در شوراهای عالی!
یکی از بزرگترین مشکلات رژیم آخوندی، همین جنگ و جدالهای باندی و بازیهای سیاسی است که به اشکال گوناگون تا مرز تسویه حسابها در دادگاهها و گوشه زندانها خود را نشان داده است. رؤسای سه قوه این رژیم در تبلیغات برای نمایش انتخابات گذشته آنچنان واژهها و اتهاماتی که تا همین امروز زبانزد عمومی است بهکار بستند که خامنهای بهخاطر جلوگیری از رسواییهای آن فرمان تشکیل شورای عالی سران قوا را داد تا همه چیز در این جلسات حل و فصل شود. با این وصف هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و امروز میبینیم که آخوند روحانی در هیأت دولت به مجلس بد و بیراه میگوید و مجلس هم هر آنچه دلش میخواهد، به دولت میگوید. رئیسجمهور این مملکت در جلسه ارائه بودجه حاضر نمیشود و اعضای مجلس هم مقابله به مثل کرده و کلیات بودجه رد میشود!
نامه پرانیهای بیحاصل
از شوراهای حل اختلاف که بگذریم میرسیم به نامه نوشتنهای سران این رژیم بهخاطر داستان غمانگیز بودجه که اثری هم بر جای نگذاشت.
جهانگیری معاون آخوند روحانی میگوید: «یک نامه نوشتم به رهبری و مسائل بودجه را به ایشان گفتم و دو ساعت و نیم بعد، به ما زنگ زدند از دفتر که پاسخ را آقا دادهاند که خطاب به آقای قالیباف بود که به مسائل توجه شود (!). (تجارت. ۱۶بهمن۹۹) نتیجه توجه و رسیدگی به نامه خامنهای هم در رد لایحه بودجه دیده شد.
ضربه خط و نشانها بر پیکر نحیف اقتصاد
نگرانیها و دلشورها از آخر و عاقبت این جنگ و دعواها، کارشناسان اقتصادی رژیم آخوندی را کلافه کرده است که «بدون شک عدم تفاهم در تصمیمات و دعواهای سیاسی اثرات منفی بر روی اقتصاد گذاشته و عدم قطعیت ایجاد میکند» بهگفته آنها اقتصاد نحیف کشور دیگر توان تحمل چالشهای جدید را ندارد» (ابتکار. ۱۶بهمن۹۹).
احمد مجتهد، یک کارشناس امور بانکی میگوید «اختلاف بین دولت و مجلس سیگنال خوبی به اقتصاد نمیدهد، اینکه نه بودجه تلفیقی تصویب شد و نه بودجه دولت، باعث ایجاد نااطمینانی در بازارها میشود و آثار سویی در بازار ارز و سرمایه و به تبع آن سایر بخشهای اقتصادی خواهد داشت» (ایلنا. ۱۵بهمن۹۹).
نوید قدوسی، تحلیلگر بازار سرمایه از پیآمد رد شدن کلیات بودجه میگوید: «این موضوع تاثیر منفی بر بورس داشت. متأسفانه بورس به محلی برای رقابتهای سیاسی نیز تبدیل شده است. این موارد ابهام و ناامیدی را افزایش داده است» (اقتصاد ۲۴.۱۶بهمن۹۹).
مصائب بیپایان اقتصاد ایران
رفتارهای بیثبات کننده و باری به هر جهت کارگزاران رژیم آخوندی چنان بلایی بر سر اقتصاد درهم شکسته آورده است که دیگر کور سویی از وضعیت آینده هم متصور نیست. اقتصاد رژیم ایران در حال حاضر بهشدت از بیثباتی رنج میبرد و دعواهای قوای این رژیم منابع ناچیز این اقتصاد را ناتوان تر کرده است. «در شرایطی که اقتصاد ایران گرفتار فضای بیثباتی و عدم اطمینان است. اختلاف دولت و مجلس بر سر لایحه بودجه ۱۴۰۰ میتواند تشدید کننده مشکلات اقتصادی باشد و اقشار فرودست جامعه را در قعر حرمانها فرو خواهد برد» (اسکناس. ۱۶بهمن۹۹).
مجبور شدیم به جای درآمدهای نفتی سراغ مالیات برویم
وزیر اقتصاد آخوند روحانی زیر تیغ استیضاح هم، مجبور شده انگیزه اصلی بخشی از ترفندهایی که در تبلیغات حکومتی بهعنوان تدبیرهای مدیریتی نام گرفته بود، را برملا کند و بگوید: «درآمدهای نفتی بهشدت کاهش یافت ما باید جایگزین میکردیم اما شرایط طوری نبود که بتوان هزینههای جاری را کاهش دهیم، یکی از درآمدهای جایگزین، مالیات بود. یکی دیگر، تأمین مالی از طریق اوراق بدهی بود (یکی دیگر). خصوصیسازی از طریق واگذاری سهام بود» (اقتصادسرآمد. ۱۶بهمن۹۹). خلاصه اینکه به هر دری زدیم تا از پای نیفتیم ولی... .
آواری که فرو میریزد
شاید عجیب باشد در حالی که بنا بر اعتراف مرکز آمار و وزارت کار، تنها در سال جاری یک میلیون نفر بیکار شدهاند و در هنگامهای که نمیتوان نفت فروخت و بنا بر تأکید سازمان برنامه، فروش نفت کمتر از ۶درصد بوده است، در حالی که پولهای بلوک شده در خارج، امکان انتقال به داخل را ندارند و در هنگامی که هزاران معضل و چالش اقتصادی گریبان کشور را گرفته، داستان این جنگ و ستیز باندهای درونی رژیم چیست؟ حتماً در فرو ریختن آوار، گمان میکنند رقیب در زیر آن هلاک میشود. اما کیست که نداند این آواری است که کل نظام را با همه دستهبندیهایش دفن خواهد کرد.