728 x 90

شکست شعبدهٔ ۴۳ساله

شکست شعبدهٔ ۴۳ساله
شکست شعبدهٔ ۴۳ساله

سیاست دستگاههای امنیتی ـ اطلاعاتی استبداد دینی، مدتهای مدید، در قبال سازمان مجاهدین خلق ایران این بود که نگذارند در جامعهٔ ایران هیچ بازخوردی داشته باشد. گویی هرگز نبوده است. این سیاست به‌خصوص پس از قتل‌عام تابستان ۶۷ در دستور کار بوق‌چیان دستگاه تبلیغاتی حکومت قرار گرفت. شاکلهٔ این سیاست بر این راهبرد بنا شده بود که از مجاهدین نامی برده نشود تا در اثر مرور زمان به فراموشی و خاموشی سپرده شوند. به‌عبارت دیگر نظام قتل‌عام می‌خواست علاوه بر نسل‌کشی، نام و نشانی از مجاهدین باقی نگذارد.

استبداد قرون‌وسطایی دینی می‌پنداشت اگر چنین سیاستی را در پیش گیرد، نسل‌های آتی ایران هرگز نخواهند توانست با سرگذشت جوانان فداکار این مرز و بوم آشنا شوند و آن را سرمشق قرار دهند. شناخت نسل‌های نشو و نما کرده در اتمسفر استبداد و اختناق با مجاهدین فقط و فقط از رهگذر کتاب‌های تحریف‌شدهٔ تاریخ معاصر ایران بود. سانسور اعمال‌شده بر ذهن و فکر جوانان چنان شدید و بی‌شکاف بود که حتی نام بردن از «مجاهد خلق» خط قرمز و جرم محسوب می‌شد و گوینده را در معرض سین و جیم دستگاههای اطلاعاتی قرار می‌داد. او ناچار بود از کلیدواژهٔ خمینی ساختهٔ «منافق» استفاده کند.

این «تابو»، «ممنوع»، «خط قرمز» و «قدغن» با ورود جوانان نوپو و تشنهٔ حقیقت ایران به فضای مجازی و آشنایی نسبی آنها با مجاهدین، روز به روز رنگ باخت و عقب نشست.

«کانون‌های شورشی» اسم و رسم مجاهدین را به شهرهای اختناق‌زده بردند (۱). با الهام از این اثرگذاریها بود که جوانان دهه هشتادی با پشت سر گذاشتن حصارها، ممنوع‌ها و قدغن‌ها، با جوانانی همانند خودشان پیوند خوردند که در دههٔ خونین شصت بی‌پروا سینه‌های خود را آماج گلوله‌ها کردند ولی حاضر نشدند به ارتجاع عمامه‌دار تن بدهند.

در قیام سراسری برای بسیاری از جوانان ایران، دیگر «مجاهد خلق» نامی ممنوع و سرخ نبود. آنها در بازجویی‌های خود آشکارا این نام را به‌کار بردند و از آن دفاع کردند.

به یک نمونه اشاره می‌کنیم.

«دیروز یکی از رفقامون یک جمله‌یی گفت خدا شاهد است اصلاً درد آدم را می‌کشد! ببینید ما در وظیفه‌مون کوتاهی می‌کنیم کجا می‌رسیم؟ گفت به یکی از اینهایی که آمده بود کف خیابان گفتم که تو از جمهوری اسلامی بیشتر بدت می‌آید یا از منافقین؟

گفت اولاً منافقین نه و مجاهدین بعد هم مگه اونها چکار کردن اصلاً این نمی‌داند منافقین چه جنایتی تو این مملکت کردن» (حسین سازور - تلویزیون حکومتی افق. ۱۴آبان ۱۴۰۱). 

خامنه‌ای در دیدار نمایشی خود با نفراتی که آنها را «خانوادهٔ شهدای شاهچراغ» می‌خواند، جمله‌یی گفته است که کالبدشکافی آن عجز و هراس خلیفهٔ پا‌به‌گور را از گرایش جوانان به مجاهدین برملا می‌کند.

«خیلی از جوانهای ما و شما قضایای بیست سال قبل را نمی‌دانند، قضایای منافقین را نمی‌دانند» (تسنیم - ۲۹آذر ۱۴۰۱).

ترجمه این جملهٔ معکوس این است که ۴۳سال داستان‌سرایی‌های مجعول در مورد مجاهدین دیگر کارآیی ندارد. «نسل جوان» به یمن اینترنت مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و در معرض اطلاعاتی قرار گرفته است که تا پیش از این ممنوع و خط قرمز بود. تا پیش از این اطلاعات او از سازمان مجاهدین خلق ایران از فیلتر شیطان‌سازیهای حکومتی و انجمن موسوم به هابیلیان عبور می‌کرد. هر چه از مجاهدین شنیده بود، آلوده به اغراض سیاسی بود، اینک واقعیت ناب و تحریف‌ناشده را خود با چشم خود مشاهده می‌کند.

خامنه‌ای با گفتن این جمله می‌خواهد به کم‌کاری دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی خود اعتراف کند ولی واقعیت این است که او و خیل قصابان و شکنجه‌گران، مداحان، واعظان ریایی و پروپاگانداسازانش در این زمینه سنگ‌تمام گذاشته‌اند. آنها در طول ۴۳سال از هیچ جنایت و رذالتی در حق مجاهدین و خانواده‌هایشان فروگذار نکرده‌اند؛ اما کشتار بی‌وقفهٔ نسل مسعود رجوی و طرد و برچسب‌زنی به آن دیگر اثر ندارد.

فازهای بعدی و عمیق‌تر قیام سراسری، بی‌گمان با الهام جوانان از منش و روش کانون‌های شورشی و سرگذشت حماسی مجاهدین رقم خواهد خورد.

اعتراف خامنه‌ای، به‌معنای خوردن کفگیر به ته دیگ شیطان‌سازی است. او و دستگاه خون‌ریزش بسیار کوشیدند نفرتی عظیم به مجاهدین را در ذهن جوانان نهادینه کنند، این نفرت اکنون دارد معکوس می‌شود؛ زیرا حقیقت را تا ابد نمی‌توان در پس ابرهای تیره پنهان ساخت.

آن سوی این نفرت رنگ‌باخته و شکست‌خورده، عشقی بزرگ انتظار می‌کشد. عشقی که می‌تواند علاوه بر سرنگون‌ساختن شیخ شداد و شعبده‌ساز، ایرانی آزاد و آباد را بر انرژیهای بیکران بنا سازد.

 

پانوشت:

(۱) به این اعتراف آخوند نکونام، امام جمعهٔ شهر کرد توجه کنید:

«خطاب من به اون دسته از جوانانی‌ست که این روزها تحت تأثیر فضاهای مجازی قرار گرفتند و در اثر تأثیر پذیری از این فضاها به اقداماتی دست می‌زنند که چهره ایران عزیز و وجه جهانی این کشور مقتدر و توانمند را مخدوش می‌کنند و آبرویی که پدران و برادران‌شان و مادران و خواهران‌شان به این کشور عزیز بخشیدند را رایگان هدر می‌دهند»! (تلویزیون شبکه‌ٔ جهان‌بین. ۲۰آبان ۱۴۰۱).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/68daa182-7c78-43da-92a5-d4fb5b2a9dd9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات