خامنهای میگوید «بدون امنیت همهٔ ارزشهای مهم کشور دچار اختلال خواهند شد» (مهر۹۹).
اما کدام امنیت؟
یک نمونهٔ این امنیت را میتوان در درگیری همین روزهای مالباختگان صندوق امانات بانک ملی شعبه دانشگاه تهران با مزدوران خامنهای دید که خطاب بهآنها فریاد میزنند «بیشرف بیشرف». علت، سرقت دار و ندارشان در روز روشن، آن هم از صندوق امانات بانک ملی رژیم است.
در تعطیلات روزهای ۱۳تا ۱۵خرداد سارقان با فرصت کامل، و بهگفتهٔ کارشناسان با دستکم ۱۰ساعت زمان وارد بانک شدند، آژیرها بهصدا درآمد، اما در تمام این ۱۰ساعت حتی یک نفر از نیروی انتظامی رژیم بهمحل مراجعه نکرد، پیامکها و تماسها به دستگاههای «امنیتی!» رژیم هم بیپاسخ ماند؛ سارقان با آسودگی وارد اتاق مانیتورینگ شدند، دوربینها را از کار انداختند، حافظههای ثبت تصاویر را هم برداشتند تا هیچ تصویری هم باقی نماند، سپس سراغ صندوق امانات مردم رفتند و با فرز و ابزار پر سر و صدای برش، آنها را باز کردند و صدها میلیارد تومان سپردهٔ مردم را بهسرقت بردند!
وقتی هم مالباختگان اعتراض کردند، نهادهای حکومتی بهآنها پاسخ دادند که صندوقها بیمه نبوده و هیچ مسئولیتی در قبال این سرقت ندارند!
آنها هیچ توضیحی نمیدهند که چطور وقتی جوانی عاصی در کوچهای یا خیابانی حرفی علیه رژیم میزند، گزمههای امنیت بیدرنگ سر میرسند، اما اینجا هیچ خبری از آنها نیست!
واقعیت چیست؟
امنیتی که خامنهای از آن میگوید محصول دستگاه عریض و طویل سرکوب رژیمش است که با هزینههای سنگین از جیب مردم ایران، حافظ ماشین غارت نهادینه و دزدی پنهان و آشکار آن است.
نهادهایی که با شیوههای مختلف هر روز برای چپاول مردم ایران طراحی میکنند. دزدی از صندوق امانات، آن هم در یکی از مراکز شلوغ و دارای ضریب امنیتی بالا، یعنی خیابان انقلاب مقابل دانشگاه تهران، بهگفتهٔ مردم در شبکههای اجتماعی جز با طراحی و پشتیبانی نهادهای حکومتی امکانپذیر نبوده و یک نمونه از دزدی آشکار حکومت است.
اما بخش عمدهٔ غارت با شیوههای پنهان است. از جمله دزدی از طریق بورسبازی که خامنهای و روحانی پیاپی مردم را برای سرمایهگذاری در آن دعوت میکردند و بعد نتیجه این بود که «۱۵۰۰میلیارد تومان از سرمایهٔ مردم در بورس ذوب و نابود شد» (لارگانی-عضو مجلس ارتجاع-آبان۱۴۰۰). و روشن شد که «بازار بورس ابزار تأمین مالی دولت در سال۹۹ بوده» و از طریق سرمایههای مردم «۶۸۰هزار میلیارد تومان برای اقتصاد (نظام) تأمین مالی کرده» است (دهنوی- رئیس وقت سازمان بورس رژیم-فروردین۱۴۰۰).
شیوهٔ دیگر، بازی با قیمت ارز است که ارزش پول در دست مردم را پیاپی کاهش میدهد.
گرانیهای افسارگسیخته شیوهٔ دیگر است. از گرانی مسکن، تا گرانی لوازم برقی، تا گرانی خدمات و اکنون هم گرانی کالاهای اساسی و نان، بهعنوان آخرین بازمانده سفرهٔ مردم. مالیاتهای سنگین و قبوض نجومی آب، برق و گاز ابزار دیگر خالی کردن جیب مردم است.
شیوههای دزدی رژیم آنقدر گسترده و رسوا شده که رسانههای رژیم هم بهطور علنی تیتر میزنند «دولتها دست در جیب مردم میکنند» (ایسنا-دی۱۴۰۰).
این دزدیهای آشکار و نهان هم از ماهیت این رژیم ناشی میشود. رژیمی متشکل از باندهای مختلف مافیایی که بقایش مدیون غارتگری و دزدی است. بنابراین امنیتی که خامنهای از ضرورت آن میگوید، حفظ همین دستگاه مافیایی در برابر نفرت عظیم مردم است. مردمی که خشم انباشتهشان بهکابوس لحظه به لحظهٔ خامنهای تبدیل شده و نمودها، فوران آن را در آیندهای نزدیک نشان میدهد.