در دو روز ۱۶ و ۱۷دی، ایرانیان آزادیخواه، هواداران سازمان مجاهدین و پشتیبانان شورای ملی مقاومت در ۱۴شهر بزرگ دنیا تجمعاتی برگزار کرده و این جنایت غیرقابل تصور را بر خامنهای ضحاک خونآشام و رژیمش - این بار از سوی جبهه بینالمللی و خارج از کشور –آوار خواهند کرد.
این تجمعات در سومین سالگرد سقوط دلخراش هواپیمای اوکراینی به دست ناپاک سپاه خامنهای برگزار میشود. آن جنایت دلخراش در حالی صورت گرفت که هنوز یاد ۱۵۰۰ شهید آبان در سال۹۸ در خاطرهها بود و رژیم پوسیده خامنهای چند روز قبلش، آدمکشی در قد و قوارهٔ قاسم سلیمانی را از دست داده و حیران مانده بود این ضایعه را چطور برای خیل عوامل و ایادیاش قابل هضم کند و چگونه از ناامیدی و بریدگی آنان بکاهد. از یکسو توان پاسخگویی و عکسالعمل در برابر آمریکا را نداشت و از سوی دیگر نفر شماره دوی بالفعل و شماره یک ِمیدانی خود را از دست داده بود و با شعارهای مسخره «انتقام سخت»! چند روزی بدنه حامی خود را سر کار گذاشته بود و تنها چند موشک به بیابانهای «عینالاسد» در عراق شلیک کرد تا بگوید از آمریکا انتقام گرفته است ولی از همان موشکپرانی سخیف هم که ممکن بود پاسخ آمریکا را داشته باشد در هراس بود. پس مثل همیشه باید با دود و دم و جنجال و هیاهو کاری انجام میداد و این کار، جنایت باور نکردنی کشتن ۱۷۶ سرنشین بیگناه یک هواپیما در آسمان خودی بود.
کشتن حتی یک انسان بیگناه هم نابخشودنی و از گناهان کبیره است چه رسد به کشتن ۱۷۶ بیگناهی که با هزار امید و آرزو رو به سفری به غربت داشت تا شاید بتواند دمی از نیروهای اشغالگر وطن خلاص شود و چارهای برای زندگی و تحصیل و اشتغال و رفاه خود بیابد اما وای از آن «پروازپرپرکنترین قوم جهان» که برای چند روز بقای بیشتر نظامشان دو موشک شقاوت – و نه حتی یکی که بشود آن را سهوی و غیرمتعمد خواند – به سوی هواپیما شلیک کردند و امان از آن سپاه تیرگیآفرین که تمام آن زندگیها و آیندهها را پرپر کرد و برخاک فرو ریخت. از هیچ زاویهیی این پلشتی قابل توجیه نیست. هرگز چنین اتفاقی در تاریخ نیفتاده است که حاکمیتی بر فراز آسمان کشور خودش هواپیمای مسافری حامل شهروندان خودش را با دستور و طرح و برنامه و تنها بهدلیل گلآلود کردن فضا و ترس از حمله هوایی کشور دیگری سرنگون کند و چند روز نیز با بافتن آسمان به ریسمان، قسم و آیه بخورد و دلیل و سند و مدرک جعل کند و آدم بیاورد که ثابت کند مثلا هواپیما خودبخود یا با مشکل فنی یا... سقوط کرده است. آخر این چه صحنهچینی و دجالیتی است؟
«مردم چشمم به خون آغشته شد،
در کجا این ظلم بر انسان کنند؟»
تجمعات ۱۶ و ۱۷ دیماه
اکنون که قیام دموکراتیک مردم ایران در میان راهها و کوره راههای پر پیچ و خم، در فاز متکاملتر رو به قله پیروزی دارد و حتی کسانی که قبلاً از عوامل همین رژیم بودند به این رسیدهاند که «خامنهای محارب و مفسد فیالارض است؛ راهی جز خیابان نیست و حکومت رفتنی است» (ابوالفضل قدیانی، ۵دی) و اکنون که کانونهای پاکباز شورشی در داخل ایران با عملیات روزانه خود تداومبخش قیام هستند و اجازه نفس کشیدن به نیروهای سرکوبگر را نمیدهند و در شرایطی که کشورهای غربی نیز دیگر به افسانه و توهم ثبات رژیم باور ندارند و یکی پس از دیگری حلقات تحریم و انزوای رژیم را تنگتر میکنند، هموطنان خارج کشور که دلشان برای بازگشت پیروزمندانه به میهن در تب و تاب است میخواهند در روزهای آینده سومین سالگرد سقوط آن هواپیما را باشکوهتر برگزار کرده و آن را به فرصتی برای اعتراض به رژیم و همبستگی با قیام تبدیل کنند.
در همین صحنه اعتراضی و قیامی است که خون آدم به جوش میآید و دیگر نمیتواند ساکت باشد و به زندگی معمول خود ادامه دهد و اینجاست که هر ایرانی باشرف و آزادهٔ در تبعید در پی انجام کاری و پذیرش مسئولیتی میگردد. بر همین اساس هممیهنان آزاده ما نیز با تجمعات خود در روزهای ۱۶ و ۱۷دی، علاوه بر انعکاس قیام مردم ایران، در خونخواهی برای جانباختگان سقوط هواپیمای اوکراینی از جامعه جهانی «محاکمه خامنهای و سرکردگان سپاه و قضاییه جلادان و شورای امنیت رژیم آخوندی» را خواهند خواست. آنها در همبستگی با مردم ایران بار دیگر نشان خواهند داد که «مردم ایران نه میبخشند و نه فراموش میکنند، نه آرام میشوند و نه به گوشهیی میروند. بلکه همچنان در میدان هستند، و فریاد میزنند: مرگ بر اصل ولایت فقیه، مرگ بر دیکتاتور». (مریم رجوی در مراسم بزرگداشت جانباختگان سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین در اشرف۳)