فیلتر تلگرام ـ تراویدن از کوزهٔ بحران
حلقه دایره بحرانها هر هفته و هر روز بر نظام آخوندی تنگتر میشود. نظامی که از بنیاد، بحرانزی است، همیشه توفانهای بادکشتهاش را درو میکند. در این کاشت و برداشتهای ناشی از ماهیتی بحرانزی، آنچه مسلم است، نبود خرد و حمیت و هدف برای رفع مشکلات ملی و اجتماعی است. در نبود این همت و حمیت دولتی در قبال جامعه و ملت، دومینیویی از بحران بر گرد دایرهٔ سیاسی و اجتماعی حاکمیت ولایت فقیه در گردش است. دود نتایج و هزینههای این گردش ویرانسازی، البته به چشم مردم هم میرود که حاصل آن، بحران زندگی در همة عرصهها در ایران تحت سلطهٔ فاشیسم مذهبی است.
این روزها بحران فیلترینگ تلگرام، معضل و بحران دیگری برای نظام و دستگاه حاکمیت گشته است. نتایج آن هم اگرچه در درون نظام میریزد؛ اما مشکلات بسیاری نیز برای مردم و حدود ۴۰میلیون کاربر تلگرامی بار میآورد.
فیلتر تلگرام ـ بازیهای یک تدراکاتچی!
تلگرام را باید یکی از دروازههای اجتماعی ایرانیان علیه حاکمیت ولایت فقیه و شکستن دیوار سانسور همهجانبهٔ آن دانست. پس آنچه به نقش تلگرام برمیگردد، ثقل ارتباطی آن در مقابله با نظام آخوندی است. یعنی که ظرفی مجازی برای تنفس مبارزاتی با دیکتاتوری مذهبی ایلغار آخوندی میباشد. این جایگاه را شاید حاکمیت، بهتر از کاربران تلگرام حس کرده باشد؛ از این رو تصمیم به فیلترینگ آن گرفت.
آنچه این روزها در سایهٔ بحران برجام علیه نظام جاری است، و رد کردن فیلتر تلگرام آن توسط روحانی میباشد! نفی مسئولیت فیلتر تلگرام توسط روحانی، در اصل یک بازی است که همچون باقی بازیهای اقتدارخواهی، در درون حاکمیت جریان داشته و دارد؛ اگرچه این واقعیت برای همه مردم ایران به یقینی بالغ شده که دیگر فریب این بازیها را نمیخورند. و نیز برای همگان واضح گشته که روحانی بیش از یک «تدارکاتچی» نظام نیست.
فیلتر تلگرام ـ عوعو سگ امنیت!
در بافت و ساخت نظام ولایت فقیهی، سانسور از ارکان مهم و اصلی ضرورت وجودیاش است. بیش از سه دهه هم بر این رکن، پا سفت کرد و بهخاطر نگهداریاش چه جنایتها که نکرد. اما با ظهور عصر ارتباطات جهانی، لاجرم دیوار این رکن ترک برداشت. در مسیر این ترکخوردنهای پیاپی که مردم و مقاومت ایران علت اصلیاش بود و هستند، ظهور تلگرام باعث شد که شدت و سرعت ضربات بر ارکان نگاهدارندهٔ نظام آخوندی، سنگینتر و سریعتر شود. این «سنگینی و سرعت» را آگاهی و شناخت مردم نسبت به ماهیت قرونوسطایی این رژیم میسر کرده و لاجرم تلگرام هم مثل دهها بحران دیگر، به موضوع امنیتی نظام بدل شده است.
فیلتر تلگرام ـ شکستن آینه و خنده حضار!
روحانی در این عرصه هم مثل بقیهٔ میدانهایی که یکییکی از وعدههای انتخاباتیاش دست میکشد، ماهیت واقعیاش را رو کرد. رو کردنی که در پهنهٔ اجتماعی و سیاسی ـ هم واقعی و هم مجازی ـ باعث «خنده حضار» گشته است!
نخست به این پرسش پاسخ دهیم که روحانی دارد چه میکند و سپس به بازتاب حیرتافکنی او در عرصهٔ رسانه میرویم.
روحانی با ابراز اینکه: «فیلترینگ تلگرام مورد تأیید دولت نیست»، و نیز در اینستاگرامش: «مسدودسازی اخیر تلگرام نه توسط دولت اجرا شده و نه مورد تأیید دولت است»، نوری بر بندی از بندهای یک بازیگر سیرک انداخت. سوگند وی را نیز مخاطبان اینطور میشنوند که: «به ولیفقیه قسم میخورم که فیلتر تلگرام دست من نیست»! جالب است که تا الآن هم هیچیک از مقامات اصلی باند مقابل از روحانی سلب مسئولیت نکرده است.
روحانی با بیان این موضعگیری شیادانه در قبال فیلتر کردن تلگرام، نشان داد که لای قیچی ولیفقیه و نسل قیام و شورش گیر کرده است. از آنجا که بند نافش وصل اصل ولایت فقیه است، دارد بنا بر وظیفهٔ قطارکشی اعتدالگرایان، برای نظام عمر میخرد.
فیلتر تلگرام ـ پتههای روی آب نظام
نسل جوان و فضای مجازی، این جمله روحانی را رسالت یک شیاد برای حفظ ولایت فقیه بازتاب دادند. اما روحانی با این حرفش، شما و نمایی از بیپایگی و اقتدار ولایت فقیه و بلبشوی حکومتی را نمایان کرد. نشان داد که اصل ولایت فقیه در درون نظام هم زیر ضرب و تردید است. روحانی خواست لااقل در علن و حرف هم شده، باند رقیب را طرف فیلترکنندهٔ تلگرام معرفی کند. طرف مقابل هم در این ماجرا یعنی قوه قضاییه که تحت سلطه خامنهای است. بازتاب مقامات و رسانههای حکومتی هم اعتراف به همین مفهوم است:
علی مطهری: مشخص شود مالکیت پیامرسانهای داخلی در اختیار کیست. (آفتاب یزد، ۱۸اردیبهشت)
روزنامه ابتکار از باند روحانی تیتر زده است: تلگرام، فیلترینگ و ناامیدی از دموکراسی (۱۶ اردیبهشت)
روزنامه شهروند، فیلتر تلگرام را یک «چالش» برای نظام برآورد میکند و ارکان حکومت را از منظر قانون، بیاختیار میداند. غیرمستقیم هم به حاکمیت فراقانونی ولایت فقیه اعتراف میکند: «اختیارات قانونی رئیسجمهوری، مجلس و مردم چیست؟ بهدنبال راهکار ملی برای چالش تلگرام».
روزنامه آرمان هم که از حامیان روحانی است، در قبال این موضعگیری روحانی، اصل انتخاباتی که روحانی از آن بیرون آمده و رأی وی را با یک تیتر زیر سؤال برده است: «فیلترینگ؛ راستیآزمایی رأی مردم». (۱۶اردیبهشت)
فیلتر تلگرام از یک طرف تبدیل به عرض اندام باندهای حکومتی و از طرفی به اعتراف خودشان، تهدید جدی ساختار حاکمیت و احتمال ظهور «ایرانی دیگر» شده است. باند خامنهای که برای فصلالخطاب قرار دادن جنگ گرگها، همواره ابزارهای سرکوب و جنایت را در اختیار دارد، قوه قضاییهاش را به وکالت خودساختهٔ مردم گماشته و فیلتر کردن تلگرام را «حق مردم» معرفی میکند! کدام مردم؟ اگر مراد، مردم ایران هستند که در سراسر ایران و جهان علیه فیلتر تلگرام در صف مشترک و فریاد و اعتراض و مبارزه برای شکستن سانسور آن میباشند؛ ولی اگر مقصود از مردم، همان ریزهخواران و ملازمان و نگهدارندگان ولایت فقیه هستند، آنها خودشان همان ارتش سایبری نظام ولاییاند که در مصاف با حق آزادی مردم ایران رزق و روزی میگیرند. از این رو، رئیس قوه قضاییه نظام ولایی حکم و فتوا میدهد که: «فیلتر تلگرام برای احقاق حقوق مردم است»! (روزنامه بهار، ۱۸ اردیبهشت)
در جریان همین کشاکش باندی بر سر تلگرام، یک نماینده مجلس از باند روحانی به میدان آمد تا هم غیرمستقیم نقش خامنهای را در این ماجرا برملا کند و هم منافع نظام را لااقل قدری بخردانهتر رقم بزنند: «ورود بهارستان به ماجرای تلگرام؛ علیرضا رحیمی نماینده اصلاحطلب مجلس از رئیس مجلس خواست فیلترینگ تلگرام را در بهارستان به رأی بگذارد». (روزنامهایران، ۱۶ اردیبهشت)
فیلتر تلگرام ـ خطر «ایرانی دیگرگون»
وجهی دیگر از فیلترینگ تلگرام، خطری است که ساختار نظام را تهدید میکند. بیشک این خطر برای نظام چیزی جز قیام و شورش و تداوم بیشتر ساختارشکنی توسط نسل جوان ایران نیست. روزنامه «ابتکار» هشدار میدهد که باید دنبال «کلیت حاکمیت و ترمیم جایگاه ریاستجمهوری در اذهان عمومی» بود. اعتراف میکند که کل ساختار حکومت با وجود ولایت فقیه، در اذهان مردم ایران هیچ اعتبار و جایگاه و صلاحیتی ندارد و ادامه این وضعیت، تداعی «ایرانی دیگر» را متصور میکند: «بهنظر میرسد که کلیت حاکمیت و شخص رئیسجمهوری اگر صلاح نظام جمهوری اسلامی را میخواهند، باید بهدنبال ترمیم و تشریح جایگاه ریاستجمهوری در اذهان عمومی باشند. ریاستجمهوری بهعنوان اصلیترین نمود تبلور اصل «جمهوریت» در نظام جمهوری اسلامی ایران، در صورت تضعیف جایگاه، تضعیف کلیت نظام را موجب خواهد شد و در شرایطی که از درون حاکمیت و مردم درباره نقد رفتار اسلامی حاکمیت نیز نقدهای فراوانی وجود دارد که با تضعیف جمهوریت به محور تبدیل میشوند، آن وقت شاید ایرانی دیگرگونه را شاهد باشیم». (۱۶اردیهشت)
فیلتر تلگرام ـ اسطرلابسازان نظام و عروسکهای کوکی
همین روزنامه سپس ادامه میدهد که از خاتمی تا روحانی، همه سر در بیت ولایت و حفظ نظام داشتهاند و ۲۰سال گذشته، جز روزگار فریب و نیرنگ برای سرپا نگهداشتن کیان ناجمهوری آخوندی نبوده و اینها نیز جز عروسکهای سیرک ولایت نبوده و نمیباشد: «آقای روحانی باید شفاف کند که بخش اصلی قدرت در دست او نیست و نقش جدی در اداره حاکمیت ندارد. ما نیز باید بدانیم که ایشان برای حفظ نظام و جلوگیری از بدتر شدن وضعیت وارد صحنه شد.
سال ۷۶هم همین اتفاق افتاد و در حقیقت روی کارآمدن دولت اصلاحات برای بهبود وضعیت نظام بود که متأسفانه اقتدارگرایان، سکان اداره کشور را به دست گرفتند و همهچیز را بههم ریختند. باز در سال۹۲ اصلاحطلبان برای نجات نظام وارد صحنه شدند؛ اما مشکل اصلی همچنان بر سر حاکمیت اقتدارگرایان و سنتگرایان است.» (همان منبع)
این است بساط اسطرلابسازان یک نظام که بحرانآفرینیها و باندبازیهایش، به یمن مقاومت پایدار ۴۰سالهٔ پیشتازان آزادی و مردم ایران، به بنبست لاعلاج گرفتار آمده است. فیلتر تلگرام هم جز افزودن بر بحرانهای پیشین این نظام فاسد و از درون پوکیده، عایدی برایش نخواهد داشت؛ حتی اگر روحانی دست بر روی اصل پنجم قانون اساسی نظام آخوندی بگذارد و داد بزند «قسم به ولیفقیه میخورم که فیلتر تلگرام کار دولت نیست»!
سرفرازی و بنبستشکنی، مثل تمام دورههای گذشته در سالهای متمادی نبرد برای آزادی و برابری، از آن نسل بیشکست آزادی در ایرانزمین است. فیلتر تلگرام هم یکی از زنگارهای تهمانده در طبلهٔ سرکوب و سانسور نظام آخوندی است؛ اما «زنگار با سنگ مرمر چه تواند کرد؟».