در صفحات اول روزنامههای حکومتی روز چهارشنبه 22فروردین، برخی از از عاجلترین بحرانهای رژیم، همراه با مخاصمات باندی حول آنها دیده میشود:
آرمان: خوش چهره: برخیها بازی خطرناک با نرخ ارز کردند
آرمان: لزوم رسیدگی به گزارشهای نجفی؛ پرونده تخلفات «شهردار سابق» بایگانی نشود
ابرار: نوبخت: اطمینان میدهم که دیگر شوک و نوسان ارزی نداریم!
ابرار اقتصادی: اذعان رئیس کل بانک مرکزی؛ دلار 4200تومانی هم نوسان خواهد داشت، تقصیر افزایش نرخ ارز به گردن تلگرام افتاد!
افکار: ظریف: حملات بیارزش ترامپ علیه ایران منافقانه است
اقتصاد پویا: در آشفته بازار ارز ارقام زیادی از کشور خارج شد
جوان: تأخیر در تدبیر تکراری دلار- سیف: تلگرام و دشمنیهای کشور عربستان و امارات در تعطیلات نوروزی دلار را گران کرد
خراسان: بوی جنگ در مشام شام
رسالت: رئیس مجلس: باید یک صدا از دولت شنیده شود
سیاست روز: آیا سؤال دلاری روحانی را روانه مجلس میکند
صدای اصلاحات: دیدار محرمانه؛ نماینده ویژه پوتین در امور سوریه در جریان سفر غيرمنتظره خود به تهران با شمخانی دیدار و گفتگو کرد.
عصر ایرانیان: دولت روحانی همچنان دلخوش به برجام
کیهان: لجام گسیختگی ارز حاصل بیتدبیری است با بخشنامه حل نمیشود
کیهان: آمریکا: به سوریه حمله میکنیم – بوی جنگ و تهدید علیه سوریه در جلسه مهم شورای امنیت سازمان ملل متحد
همدلی: تلگرام را رها کنید، این مردم را بچسبید
یک روزنامه باند روحانی نسبت به پیامدهای تنفر مردم از نظام تحت عنوان بیاعتمادی هشدار داده است:
ابتکار: شرایط امروز جامعه مانند یک تیغ دو لبه است که اگر از فرصت اعتمادسازی استفاده نشود میتواند یک بحران تمام عیار برای جامعه ایران رقم بزند.
ناگفته پیداست ناامیدی مطلق منجر به هم ریختگی جامعه خواهد شد و هیچ آبی نمیتواند این دلمردگی را در مردم دوباره زنده کند.
برجام موضوع حملات روزنامههای باند ولیفقیه به باند حسن روحانی است. ارگان خامنهای نکات جدیدی از سازشهای دولت حسن روحانی را در جنگ باندی برملا کرده است و ارگان مؤتلفه حساب سازیهای دولت برای لاپوشانی شکستش در برجام را رو کرده است:
چرا باید با افکار عمومی با خطابه و نمایش مواجه شد و حقایق را پنهان کرد!؟ مراد و منظور از هزینهای که آمریکا در نقض عهد باید بپردازد چیست!؟ آیا جز همان شوخی تلخ و بیمایهای نیست که از روز اول،آقایان عراقچی و صالحی و بعدتر شخص رئیسجمهور بیان میکردند مبنی بر اینکه «آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود، زیرا به حیثیتش در سطح جهان لطمه میخورد»!؟ و اکنون نشستهایم تا آمریکا از ترس پرستیژ بینالمللی خود،اقدام تازهیی علیه ما نکند!؟
با مردم صادقانه بگوئید که برجام یگانه دستاورد(!) شماست و میخواهید به هر قیمتی باقی بماند ولو به قیمت نابودی اقتصاد ملی و کاهش چشمگیر ثروت مردم! بقیه ماجراها مثل هزینه دادن آمریکاییها و... در روزگاری که وضع اقتصادی کشور اینچنین است، محلی از اعراب ندارد.
خوب است به یاد بیاوریم که همه وضع امروزی کاملاً قابل پیشبینی بود و از همان روزهای مذاکرات، بارها و بارها دلسوزانه گفته شد،اما هول وصل به کدخدا چنان بالا بود که هیچ چیز دیده نشد به این دو نمونه توجه کنید:
الف: «اینارا» 2ماه قبل از برجام در آمریکا تصویب شد اما تیم مذاکرهکننده ما آن را ندید! یعنی نخواست که ببینید! خوب است مردم عزیز بدانند که در خرداد ۹۴یعنی حدود دو ماه قبل از تصویب برجام، کنگره آمریکا قانون اینارا را به تصویب کرد تا اگر توافقی بین ایران و غرب منعقد شد، باز هم رئیسجمهور آمریکا اجازه داشته باشد هر۱۲۰روز یک بار تصمیم بگیرد تحریمهای تعلیق شده در توافق هستهیی با ایران را برای ۴ماه دیگر تمدید کند و یا دوباره آنها را بازگرداند! معنی این حرف یعنی اعتبار برجام به امضا رئیسجمهور آمریکا بستگی دارد، آیا جز این است!؟ اکنون باید پرسید آیا چشم بستن به آن قانون در مذاکرات، به این دلیل نبود که میخواستید به هر قیمتی شده،کاغذی بهعنوان دستاورد(!) به کشور بیاورید
آیا جز این است که بخش مهمی از مشکلات امروز اقتصادی، بهخاطر همان یک قانون است و شما در برجام حتی اسم آن را هم نیاوردید!؟
ب: وزیر اقتصاد دولت یازدهم، برخلاف قانون اساسی راساً و در جریان یک سفر کاری FATF را پذیرفت و کشور را زیر بار تعهدی عظیم برد! این قانون بهرغم وعدههای خلاف واقع، بهطور تمام و کمال در حال اجراست. به زبان ساده، این قانونی است که در آن متعهد شدهایم برای برطرف کردن شک و شبهه غربیها به خودمان،همه هست و نیست نظام بانکی و مالیمان را با دست خود تقدیم چشمهای نظارتی غرب کنیم و اجازه بدهیم آنها از همه فعل و انفعال مالی ما خبر داشته باشند! بهخاطر همین تعهد است که مقامات بانکی کشورمان مجبورند به سبک دوره قاجار به اروپا بروند و آموزش ببینند که چطور همه چیز را بدون عیب و نقص پیشکش آنها کنند تا مبادا شبههای بماند که ما به گروههای تروریست(!) کمک میکنیم! دولتیها دلخوش بودند که این قانون، ایران را در وضعیت سفید مبادلات بانکی قرار دهد، اما نه تنها چنین نشد، بلکه نخستین نتیجه اجرایی شدن FATF بسته شدن کانالهای مالی با چین و ترکیه شد و بعد از آنها هم دوبی! تعارف نباید کرد که بحران ارزی امروز، نتیجه تندادن به آن پیمان است...
کیهان: آمریکا با نقض برجام بار دیگر درباره تجارت با ایران هشدار داد
ایالات متحده آمریکا روز سهشنبه در اقدامی ناقض بندهای توافق هستهیی ایران و گروه ۱+۵(برجام) درباره مخاطرات تجارت با ایران را هشدار داد و از اقدام اتحادیه اروپا برای بررسی اعمال تحریمهای جدید علیه تهران استقبال کرد.
رسالت: سرمقاله: نقد برجامی یک مصوبه دولت
دسترسی به پول نفت، افزایش صادرات نفت، وصول و ایصال ارز حاصل از فروش نفت، در تبلیغات دولت و حامیان آن از دستاوردهای برجام ذکر میشود. تا روی سرانجام بیحاصل برجام که از باب اتلاف بیت المال و نابودی بخشی از توان هستهیی کشور مانور داده و لاپوشانی گردد.
کدام اتلاف؟ اتلاف اکسیدکردن 200کیلو گرم اورانیوم 20درصد غنی شده به ارزش حداقل 18میلیارد دلار؛ اسقاط حدود 14هزار سانتریفوژ که برای طراحی و ساخت و راهاندازی آن میلیاردها دلار هزینه شده است. خروج صدها تن آب سنگین و کیک زرد که برای تولید آن میلیاردها ریال بودجه مصرف شده، بتنریزی قلب رآکتور اراک که دستاورد صدها تکنسین، مهندس و دهها دانشمند هستهیی کشورمان بود.حامیان برجام میگویند عوضش در سایه برجام ما قادر شدیم نفتمان را بفروشیم و پولش را دریافت کنیم. کدام پول؟ آیا عواید حاصل از نفتی را که بهلحاظ تناژ چندین برابر دوران قبل از برجام است، کفاف آنچه را که در لایحه دولت در قانون بودجه کل کشور آمده و پیشبینی شده را میدهد؟...مگر ادعا نمیکنیم که به پول نفت دسترسی داریم و آن را از برکت امضای برجام میدانیم؟ پس چطور 105هزار میلیارد تومان از عواید نفت به حیطه وصول و ایصال در نیامده است؟
آگاهان میدانند مبلغ یاد شده با نرخ هر دلار 5000هزار تومان فعلی میشود 21میلیارد دلار. به عبارت سادهتر مصوبه دولت مقّر و معترف است به اینکه در سال 96 مبلغ 21میلیارد دلار از درآمد نفتی حاصل از فروش نفت، میعانات گازی و گاز به حیطه وصول درنیامده وبا اتکاء به قانون بودجه دست نیاز به سوی ذخایر، اندوختههای حساب ذخیره ارزی دراز نموده است.
سوال اینجاست آیا حساب ذخیره ارزی این مقدار ارز بخوانید دلار موجودی دارد تا بانک مرکزی آن را طبق دستور مصوبه به ریال تبدیل کند؟
پاسخ این پرسش مستلزم جوابگویی به این سؤال است که بدانیم ارز نفت کجاست؟ مگر قرار نبود با امضای برجام به آن دسترسی داشته باشیم، چرا نداریم تا برای جبران آن دست نیاز به سوی حساب ذخیره ارزی دراز نماییم؟ این یک روایت مستند و مستدل از نقد به برجام است که راوی آن مصوبه هیئت محترم وزیران به ماهو دولت است نه نگارنده دلواپس.
یک روزنامه همسو با باند روحانی «فضای باز سیاسی» را راهحل برونرفت نظام از بحرانها توصیه کرده است:
شرق: فضای باز سیاسی برای مقابله با خطرات
این واقعیت را باید پذیرفت که سیاست خارجی ایران ارتباط تنگاتنگی با مسائل داخلی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد. پرهیز از نگاه به سیاست خارجی برای مصرف داخلی و واردکردن آن به کشمکش با دولت مستقر، شاید در ارزیابیهای کوتاهمدت یک جناح، قابل بهرهبرداری به نظر برسد اما حتماً آثار مخربی در درازمدت برای منافع ملی خواهد داشت. در ماجرای مذاکرات هستهیی منجر به برجام و بعد از آن، یک جناح داخلی سعی کرده تا از موضعگیریهای طرف آمریکایی یا کشورهای اتحادیه اروپا برای مقاصد کوتاهمدت و تحکیم موضع خود استفاده کند. همین فشارها و تهدید ارکان دستگاه دیپلوماسی سبب شده در یک سال گذشته فرصتهایی که برای ایران قابل استفاده بود و تا حدودی نیز استفاده از آنها به نفع ما بود، نهتنها از دست برود بلکه در جهت خلاف آن سوق داده شد، بهگونهیی که با وجود تلاش دولت روحانی و وزیر خارجه برای تنشزدایی، امروز در سیاست خارجی، حداقل با دنیای غرب در شرایط مطلوبی قرار نداریم... برای ازبینبردن زمینه دخالت دیگران و بهانهندادن به دست قدرتهای خارجی باید آنچه خواست مردم بوده، جامه عمل بپوشد؛ نه اینکه برخی همه تلاش خود را برای ناامیدکردن مردم از مشارکت سیاسی به کار بگیرند. در سوی مقابل، در سیاست خارجی ما
بر اساس مصالح و منافع ملی یک سیاست منسجم، هماهنگ و واحد وجود ندارد و این در اظهارنظر مقامات و عملکرد دستگاههای دیگر هم خود را نشان میدهد. اگر ایران بخواهد از مشکلات متعدد اقتصادی، دیپلماسی، سرمایهگذاری و... رها شود، راهبرد تنشزدایی بهویژه با قدرتهای نافذ البته بر اساس منافع متقابل، قابل پیادهسازی است... نباید موضعگیریهای یکطرفه جایگزین راهحلهای حقوقی شود. در این بین میان آمریکا و اروپا نیز اختلافاتی وجود دارد اما نباید فراموش کرد که تحریمهای آمریکا یکجانبه و مضاعف است. به این معنا که اگر شرکتها یا دولتهایی با آمریکا همسو نباشند، دچار تحریم خواهند شد. بنابراین شرکتهای اروپایی بهدلیل مصالح و منافع و همینطور برخلاف میل خود، برای سرمایهگذاری و انتقال تکنولوژی علاقهمندی نشان نمیدهند. اتحادیه اروپا ضمن اینکه مایل است روابط گستردهیی با ایران داشته باشد اما در پرتو شرایط و تبلیغات و تهدیدات آمریکا ناچارا باید شروطی را بهویژه برای توسعه روابط رعایت کند؛ چرا که پیچیدگی تعاملات آنها با آمریکا، این مسأله را ایجاب میکند...
در روزنامههای چهارشنبه تناقضگویی در مورد فیلتر تلگرام دیده میشود:
شرق: با موضوع فیلترینگ تلگرام برگزار شد؛ جلسه فراکسیون ولایی و اطلاعات سپاه: فضای مجازی در خدمت آمریکا و رژیم صهیونیستی است؛ باید مردم را از چنگ آنها نجات داد
جهان صنعت: جهان صنعت: فیلترینگ تلگرام در وضعیت کنونی همان سرنوشت فیسبوک را تکرار خواهد کرد و کاربران آن با استفاده از فیلترشکنها به آن دسترسی خواهند یافت که خطر امنیتی به مراتب بیشتری دارد. با توجه به محبوبیت بینظیر تلگرام
بدون تردید گروههای اجتماعی زیادی نیز در آن بهوجود آمده و خواهند آمد که ویژگی انکارناپذیر آنها، همفکری گروهی است. باید بسترهایی فراهم شود که این گروهها بتوانند خواستههای خود را بهصورت مسالمتآمیز در جامعه بیان کنند. در شرایطی که هنوز امکان برگزاری تجمعهای اعتراضی وجود ندارد، بهحال خود رها کردن این موضوع، تهدیدهای جبرانناپذیری را به همراه خواهد داشت.
ابراز نگرانی از تحولات منطقه موضوع مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است:
اعتماد: لزوم اجتناب از تنش بین کشورها در قلمرو سوریه
در این میان نقش روسیه نیز بسیار مهم است. این کشور مایل به حفظ روابط دوستانه با ایران و اسراییل است و تاکنون در این مورد موفق نیز بوده است. اما این امر هزینههایی برای ایران داشته است. در حالی که روسیه بر فضای سوریه در غرب فرات کنترل و اشراف کامل دارد و از جمله ترکیه و آمريکا نیز بدون هماهنگی با روسیه قادر بهعملیات هوایی در این منطقه نیستند، اسراییل امکان داشته تا مکرراً در این فضا عملیات انجام دهد؛ عملیاتی که نمیتواند بدون موافقت روسیه صورت گیرد.
که اکنون دیگر شماری از کشورها شامل ایران، آمريکا، روسیه و اسراییل در قلمرو سوریه با تکیه بر امکانات و نیروی انسانی خود مستقیماً درگیر نوعی جنگ هستند. در این رابطه تهدید اخیر ترامپ، مبنی بر اقدام علیه روسیه و متحدان آن در ارتباط با حمله شیمیایی ادعایی را نیز باید در نظر گرفت. در حالی که بسیار بعید است که آمريکا علیه امکانات روسیه در سوریه دست به اقدام نظامی بزند، اما چنین اقداماتی علیه نیروهای مورد حمایت ایران در آن کشور محتمل است و مدتی است که از وجود طرحهایی در این رابطه سخن میرود.
هر چند حمله احتمالی آمريکا به اهدافی در سوریه در غیاب یک استراتژی جامع بیشتر به درد راضی کردن خود و افکار عمومی میخورد، اما چنین حملهیی میتواند ابعاد بینالمللی بحران سوریه را تشدید و برجستهتر کند. در چنین شرایطی، مقامات ذیربط ایرانی باید بکوشند تا مانع بالا گرفتن منازعات در قلمرو سوریه شوند و بهخاطر داشته باشند که با توجه به بسیاری عوامل مانند دوری پشت جبهه، یعنی قلمرو ایران، امکان اخلال در خطوط تدارکاتی، حضور قوی آمريکا در مدیترانه، ناروشن بودن نوع برخورد روسیه و بسیاری عوامل دیگر لازم است از برخورد نظامی دامنهدار در قلمرو سوریه اجتناب شود.
حمایت: رصد تحرکات میدانی و سیاسی مثلث غربی، عربی و عبری
حاکی از آن است که روزها و ماههای آینده، آبستن رویدادهایی است که آینده منطقه را تا حد زیادی تحت تأثیر خود قرار خواهد داد... رصد تحرکات میدانی و سیاسی مثلث غربی، عربی و عبری
حاکی از آن است که روزها و ماههای آینده، آبستن رویدادهایی است که آینده منطقه را تا حد زیادی تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.
در این میان، تحولات سوریه، خیز آل سعود برای محو کردن آرمان فلسطین از تارک جهان اسلام، ترافیک سنگین رایزنی سعودیها و غرب در مسیر بغداد – بیروت و اعلام رسمی مشارکت واشینگتن در برنامهریزی جنگ یمن، المانهایی هستند که بوی تنش و باروت از آنها به مشام میرسد و از «تقابل گرم» و ورود به فاز درگیری نظامی بیشتر نشاندارد.
با افزایش احتمال رویارویی نظامی بین آمریکا و متحدانش با روسیه و کشورهای همپیمان به بهانه کذایی عبور سوریه از خط قرمز کاربرد تسلیحاتی شیمیایی در شهر «دوما»، کاخ سفید اعلام کرد که علاوه بر فرانسه و انگلستان، احتمالاً برخی کشورهای همپیمان با آمریکا در خاورمیانه نیز در عملیات نظامی علیه دولت سوریه شرکت خواهند کرد و بهاینترتیب، واشینگتن بنا دارد تا ائتلافی از کشورهای مخالف بشار اسد در جریان این مداخله نظامی را بهمنظور مشروعیت بخشی به این اقدام غیرقانونی با خود همراه کند... نکته اینجاست که با نزدیک شدن به انتخابات پارلمانی عراق، جریانهای سیاسی این کشور، از تقلای عربستان و آمریکا برای یارگیری از احزاب این کشور و مهندسی انتخابات آتی خبر میدهند
در طول چند ماه گذشته، خبرهای استمزاجی مانند آمادگی عربستان برای کمک به بازسازی موصل و همچنین سفر بن سلمان به عراق، منتشر شدند
ترفند لابی سیاسی و خریدن برخی از سیاسیون عراقی در راستای تکمیل پازل موردنظر عربستان، در دستور کار قرار گرفت تا بلکه بتوانند مهره موردنظر خود را در رأس پارلمان، ریاستجمهوری و حتی نخستوزیری قرار دهند.
نسخه مشابه این رویکرد قارونهای عربستان را اکنون در لبنان شاهدیم. روزنامه «الدیار» لبنان، با انتشار گزارشی در اسفندماه سال گذشته به دخالتهای پیدا و پنهان سعودیها در روند انتخابات پارلمانی ۲۰۱۸لبنان اشاره کرد
یک روزنامه باند روحانی در مورد پیآمد بلوغ شکاف در رأس نظام خبر داده است:
اکنون مسأله حاکمیت دوگانه که گاه در قالب مفهوم دولت در سایه ابراز میشود به جاهای باریکی کشیده شده است. باور به سازوکارهای دموکراتیک کمتر شده و گروهها آشکارا در کار کنار زدن فیزیکی رقیب هستند. در مورد بسیاری از مسایل همچون اعتراضات دیماه و مسأله ارز، از دستهای دولت پنهان سخن گفته میشود؛ فعالیتهایی که روزبهروز جنبه عینیتری به خود میگیرند. همه اینها نشانگانی است از نظم و آرایشی که نمیتواند در درازمدت پایدار بماند. یا یکی از این نیروها تفوق مییابد یا مشکلات ناشی از حاکمیت دوگانه تشدید میشود. ایدههایی چون گفتگو یا آشتی ملی هنوز هم بسیار خام هستند و هم از جانب گروهها بهویژه گروه با قدرت بیشتر پذیرفته نشدهاند.