در روزنامههای حکومتی شنبه ۱۹مرداد مسائل فرعی تیترهای اصلی را اشغال کردهاند. اما بنبست برجام و ضدو نقیض گویی در مورد مذاکره با آمریکا بهمثابه بحران اصلی رژیم در روزنامههای هر دو باند حاکم دیده میشود:
رسالت: همانگونه که از شواهد و مستندات موجود بر میآید، رئیسجمهور فرانسه دقیقاً مانند ترامپ خواستار تمدید محدودیتهای زمانی برنامه هستهیی ایران پس از سال ۲۰۲۵، دسترسی به اماکن نظامی ایران توسط آژانس و اعمال محدودیت بر سر برنامه موشکی کشور مان است
رسالت: کوشکی معتقد است: «آمریکاییها برخلاف اروپاییها نگاهشان آن است تا ایران را بهاجبار وادار به پذیرش برجامهای ۲و ۳کند، اروپاییها نیز بهدنبال تحمیل برجام ۲و ۳به ایران هستند اما اختلافنظرشان با آمریکا بر سر حفظ برجام ۱در کنار برجامهای ۲و ۳است؛ این موضوع در صورتی است که آمریکاییها میگویند برجام ۱اتفاق افتاده و باید بهسوی مراحل بعدی برجام حرکت کرد.
جمهوری اسلامی: مسئولان نظام با هیچ فشاری به پای میز مذاکره با آمریکا نخواهند رفت. دولتمردان آمریکایی اگر خواهان مذاکره هستند باید تمام تحریمها را بردارند و متعهد شوند که خواستههای غیرمنطقی و زیادهخواهانه خود را تکرار نخواهند کرد.
همدلی: مهدی مطهرنیا: با وجود افزایش سطح اصطکاک بین ایران و آمریکا در این سال، تمایل به مذاکرات محرمانه بین ایران و آمریکا به وجود خواهد آمد. اما اینکه ایران به این امر تن میدهد یا خیر، باید در شرایط فعلی مسکوت بماند. چون این بار دیگر زمان گرفتن یک تصمیم بزرگ خواهد بود که کنترل پیامدهای آن بسیار سختتر است.
بحرانهای رژیم در تیترهای فرعی دیده میشوند. بیشترین حجم به بحرانهای اقتصادی اجتماعی اختصاص دارد:
ابرار: جهانگیری: یارانههای پنهان به جای قشر ضعیف به ثروتمندترین افراد میرسد
عصر ایرانیان: دانشآموزان فقیر قربانی نظام طبقاتی آموزش کشور
اعتماد: مافیای دارو و سکوت سی ساله
ابرار اقتصادی: ایران در رده شاخص شکنندگی اقتصادی قرار گرفت؛ اقتصاد ایران در وضعیت «هشدار بالا»
شروع: شکاف طبقاتی حاصل رانت اقتصادی
مردمسالاری: با مستمری معلولان فقط میشود آب معدنی تهیه کرد
جهان صنعت: گزارش تازه بنیاد صلح، ایران را در بین کشورهای در وضعیت هشدار بالا از منظر شاخص «شکنندگی اقتصادی» قرار داده است. بررسیها نشان میدهد که هیچیک از شاخصهای کلان اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارند و هیچیک از سیاستهای دولت نیز به بهبود رتبه کشور در هیچیک از این شاخصها معطوف نشده است. در بین زیرشاخههای اقتصادی شاخص شکنندگی اقتصادی، وضعیت کشور از منظر شاخصهایی چون تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری، نرخ تورم و حجم تجارت خارجی و شکاف طبقاتی کاملاً روشن است.
یک روزنامهٔ حکومتی اقتصاد بحران زدهٔ رژیم را در پیوند با دیدگاههای قرونوسطایی نظام و بحرانهای سیاسی بررسی کرده است.
جهان صنعت: توسعه یافتگی با رنگ و بوی فئودالی: تجربه ۴۰ساله ایران نشان میدهد که دولت از فقدان دانش برنامهریزی رنج میبرد،
از دست دادن الگوی توسعهمحور موجب آن شده که در کنار مصائب تحریمی، انسجامهای جامعه مدنی از دست رود و به سقوط صنایع منتهی شود.
لازم است تأکید شود که تکیه بر مسیر صلحآمیز ضروری است، چه آن که خوابیدن روی موشک غیرممکن است.
راست افراطی که ۴۰سال است بر برنامه اقتصاد دولتها حاکم است، به تغییر اندیشههای سیاستیاش روی نمیآورد و در طول چهار دهه گذشته تنها به تکرار تفکر آزادسازی قیمتها میاندیشد؛ موضوعی که حتی در دورههای فئودالی نیز وجود داشته است.
با خرد محدود و مبتذلی که بر تدبیر اقتصادی دولت حاکم است نمیتوان در جهان پیچیده کنونی موفق بود.
جهان صنعت: شرایط کنونی، ایران را در وضعیتی قرار داده که نه رغبتی به مذاکره با کشورهای غربی دارد و نه طالب جنگ است. در این شرایط باید پرسید این سیکل معیوب تا کجا ادامه خواهد داشت؟ به این ترتیب روند دیپلماسی کشور و روند تجارت خارجی و دسترسی پایین دولت به منابع حاصل از فروش نفت از بحران جدید اقتصادی خبر میدهد.
بحرانها و بنبستهای نظام در حمله به دولت روحانی در عرصههای مختلف توسط روزنامههای باند خامنهای دیده میشوند:
کیهان: حسرت بر فرصتهای گذشته، که با رخوت و فترت و کوتاهی و کاهلی از جانب دولتی پیر سالار و خسته حاصل شده است. دولتی که شوربختانه با قرار دادن تمامی تخممرغها در سبد برجام و وانهادن عرصه داخلی به امان بخت و اقبال، انفعال و روزمرگی را در پیش گرفت. عدم پایبندی به اصول علم اقتصاد در کنار تحریمهای دولت آمریکا و انفعال دیگر بخشهای مدیریتی کشور همچون مجلس و فرصتطلبی اقشاری دلالپرور و تولیدگریز، در نهایت، جز موج تورمی شدید، ورشکستگی بنگاههای اقتصادی، نابودی بنیانهای اقتصادی کشور، افزایش بیکاری، آب رفتن سفرههای حداقلی مردم، به اوج رسیدن ارتفاع خط فقر، تضعیف طبقه متوسط، رواج بیشازپیش حاشیهنشینی و نزول پول ملی کشور، نتیجهیی به همراه نداشت.
جوان: روحانی در مقام رئیسجمهور این روزها ترجیح میدهد مدام از خاطرات قدیمیاش بگوید، دلیل آن میتواند روشن باشد؛ دست دولت برای تشریح دستاوردها خالی است و راهی جز آویختن بهخاطرات گذشته ندارد، حتی اگر از آن اتفاقات و آثارش دیگر چیزی برای ملت باقی نمانده باشد. آنچه هم که در مورد آینده گفته میشود، باز حول کلیدواژههای «مذاکره» و «برجام» است. آیا دست دولت برای آینده هم خالی است؟
دعوای ناکارآمدی نظام موضوع بررسی روزنامههای حکومتی است. هر یک دیگری را مقصر میداند. یک نمونه را ببینیم:
همدلی: واقعیت این است که اکثریت جامعه شرایط نگرانکننده فعلی را از چشم اصلاحطلبان میبینند، چون توقعی که آنها از مجلس و دولت و بهویژه اصلاحطلبان داشتند به هیچوجه برآورده نشد... نمیتوان از این واقعیت چشمپوشی کرد که مجلس کارآیی گذشته را از دست داده است و اصولاً دولتها هم خیلی صاحباختیار نیستند و با وجود اینکه مردم همه مصایب را از چشم دولت میبینند، دولتیها در پارهای از موارد اختیار لازم را ندارند که باید اذعان داشت، دلیل خیلی از مشکلاتی که در ایران با آن روبهرو هستیم، همین بیاختیاری دستگاههایی است که با وجود رأی گرفتن از مردم با محدودیتهایی غیرلازم مواجه هستند.