بهدنبال شکست مأموریت ظریف در آمریکا که با مانور مذاکره جویی بهدنبال خرید زمان و تست طرف مقابل بود، پیامدهای دو کلان ضربه در لیست رفتن سپاه و منع معافیت خرید نفت آن، بار دیگر طرفداران مذاکره با آمریکا را فعال کرده است این در حالی است که خامنهای در وحشت از پیامدهای دو کلان ضربه درصدد بستن شکاف درون نظام اعلام آرایش جنگی کرده است.
با این حال پس از شکست سفر ظریف به آمریکا، موج جدیدی از طرف مهرهها و رسانههای همسو با آخوند روحانی برای مذاکره با آمریکا به راه افتاده است.
سایت بهار در پاسخ به این سؤال که «چرا پیشنهاد ظریف جدی گرفته نشد؟»، اذعان کرده که در دیکتاتوری ولایت فقیه، ظریف و امثالهم کارهیی نیستند و در دنیا کسی آنها را جدی نمیگیرد. این رسانه همسو با باند روحانی مینویسد:« مطرح کردن چنان پیشنهادی بدون آن که نشانی از تأیید از سوی آن مراکز دیده شود بیشتر به یک ژست دیپلماتیک و رسانهیی میماند تا پیشنهادی جدی».(بهار ۱۳اردیبهشت ۹۸)
درهای مذاکره با آمریکا بسته نشود
حرف جدید مذاکره جویان در این دور این است شرایط حاکمیت بحرانی است و بهرغم زور گویی آمریکا باید به هر ترتیب باب مذاکره را باز گذاشت.
روزنامهٔ جهان صنعت در این مورد نوشت: « اگر چه ممکن است محاجات و ادله این نهادهای موازی در مذاکره با آمریکا معطوف به حقیقت و واقعیت باشد، اما با توجه به تیرگی فزاینده و تزاید بحران در روابط تهران واشنگتن و همچنین شرایطی که کشور در آن قرار دارد، روا نیست و نباید درهای مذاکره با آمریکا را بسته نگه داشت». این روزنامه با اشاره به اوضاع انفجاری جامعه بهخاطر شرایط اقتصادی هشدار داده «وضعیت به هشدار رسیده» و تأکید میکند« مسیر برونرفت از وضعیت موجود از مذاکره میگذرد». (جهان صنعت ۱۳اردیبهشت ۹۸)
علی بیگدلی یک کارشناس دیگر باند روحانی به بیراهحلی رژیم در برابر جامعهٔ جهانی اذعان کرده و میگوید: «اگر چه فشارها و تحریمها اوضاع را سخت کرده اما باب دیپلماسی میتواند همیشه باز بماند».(آرمان ۱۳اردیبهشت ۹۸)
تاریخ مصرف برخی شعارها گذشته
در واکنش به باند روحانی آخوند جنتی رئیس خبرگان ارتجاع و دبیر شورای نگهبان با اشاره به تعمیق شکاف در حاکمیت اذعان کرده و گفت: « بعضی میخواهند بگویند تاریخ مصرف برخی شعارها گذشته است و باید با دشمن کنار آمد. باید به اینها گفت که شما از خدا میترسید یا از آمریکا؟ اگر از آمریکا میترسید، مشرک هستید».(خبرگزاری فارس ۱۴اردیبهشت ۹۸)
مهدی محمدی مهرهٔ امنیتی باند خامنهای عمق شقهٔ درونی بر سر مذاکره را با حمله به رئیس سابق صدا و سیما که گماشتهٔ خامنهای است در کنار ظریف به نمایش گذاشت و در توئیتر نوشت:«در گرفتاری این کشور همین بس که برخی آقایان از وزیر خارجه تا رئیس سابق صدا و سیما هنوز بعد از ۴دهه شاخصی ندارند که بفهمند آمریکا چه زمانی واقعاً میخواهد بجنگد و چه زمانی میخواهد ما فکر کنیم که میخواهد بجنگد». این مهرهٔ باند خامنهای در ادامه افزوده است:«کل داستان جنگ که عدهیی راه انداختهاند برای این است که ایران کاری را که باید بکند یعنی پاسخ قوی بازدارنده به آمریکا، نکند و کاری را که نباید بکند یعنی مذاکره با آمریکا، بکند».
پشتوانه پیشنهاد ظریف
صرفنظر از جدالهای باندی پیشنهاد مذاکره از جانب ظریف در نیویورک تصمیمی نبود که یکشبه از طرف دولت روحانی گرفته شده باشد ودر حاشیه یک جلسه در سازمان ملل ظریف به ناگاه آنرا اعلام کند، علیالقاعده این تصمیمی بوده که خامنهای هم در جریان آن بوده است. زیرا تصمیمات مهم و راهبردی نظیر مذاکره بر سربرجام و... توسط خامنهای وبا اجازه او گرفته میشود.در این تصمیمگیری دولت روحانی و وزیر خارجه آن نقش و وزن جدی نداشتند، و طرف مقابل هم میداند که این خامنهای است که تصمیمات مهم و راهبردی را میگیرد.
در جریان استعفای ظریف مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در پیامی در توئیتر نوشت: «به خبر استعفای ظریف توجه داریم. خواهیم دید که برقرار میماند یا نه. در هر صورت، ظریف و حسن روحانی، فقط ویترین مافیای فاسد دینی هستند. ما میدانیم که این خامنهای است که تصمیمهای نهایی را میگیرد».
شکست رژیم و دو راهی بنبست
پاسخ منفی مقامات دولت آمریکا به پیشنهاد مذاکره ظریف یک شکست برای حکومت آخوندی و در رأس آن علی خامنهای است.
بیدلیل نیست که پس از شکست سفر ظریف به آمریکا و لیستگذاری سپاه توسط آمریکا خامنهای به فکر آرایش جنگی افتاده است.
حکومت آخوندی از یک سو نمیتواند به شرایط آمریکا و مشخصا به ۱۲شرط مایک پمپئو وزیر خارجه این کشور پاسخ مثبت بدهد، زیرا کیان آن به خطر میافتد، واز طرفی نمیتواند با فشارها و تحریم های خفه کننده که مرودات تجاری بسیاری از کشورها و شرکتهای جهانی با رژیم را تحت تاثیر قرارداده مقابله کند
در این بنبست باند روحانی بر مذاکره و کوتاهآمدن در برابر آمریکا اصرار میکند، اما از آنجایی که باند خامنهای میداند که کوتاهآمدن و تسلیم در برابر خواستههای ۱۲گانه بهمثابه رفتن سریعتر به سراشیب سقوط است، عواقب خطرناک آن را گوشزد و با آن مخالفت میکند. اما در مقابل خامنهای و باندش راهحلی برای مقابله ندارند چرا که میدانند تقابل و ایستادن روی مسایل اتمی و موشکی بهخصوص تروریسم که با تحریمهای کشنده و طبعاً نارضایتی دم افزون اجتماعی همراه است نیز راه به پایان نظام خواهد برد.
تمام سردرگمی و مواضع متناقض و درگیریهای درونی رژیم در حالیکه جلوی چشمان خود نارضایتی و نفرت اجتماعی را نیز میبیند ریشه در همین بنبست مرگبار دارد.