این موضوع که برای حفظ برجام و مقابله با تحریمهای آمریکا از اروپا آبی برای رژیم گرم نشده و نمیشود را از تداوم ابراز نگرانیها و هشدارها در مورد سرنوشت و آینده رژیم که حتی شدیدتر هم شده میتوان دریافت.
بهخصوص که این هشدارها و دلواپسیها فقط از جانب باند خامنهای نیست بلکه از جانب باند روحانی هم ابراز میشود.
در حال حاضر مهرهها و کارشناسان این باند هم خیلی صریح میگویند و استدلال میکنند که مشکل و بحران ما با اروپا حل نمیشود و باید با خود آمریکا وارد گفتگو و تعامل بشویم و سعی کنیم موانع و مشکلاتی را که بر سر راه این تعامل هست، حل کنیم و از پیش پا برداریم.
عدهیی هم میگویند اگر نمیتوانیم با اروپا به تفاهم برسیم، به برجام موجود بچسبیم زیرا که خطر خروج نظام از آن بهمراتب زیادتر است از ماندن در آن است.
علی بیگدلی، یکی از کارشناسان رژیم از باند روحانی، به صراحت اعتراف میکند: «اروپا اگر چه بهدنبال حفظ و تدوام برجام است اما بهنظر نمیرسد که توان برآورده کردن انتظارات ایران را داشته باشد».
بیگدلی به ۳پیششرط جامزهری اروپا برای رژیم که در زمینه تعدیل «سیاست خارجی و دیپلوماسی منطقهیی، کاهش توان موشکی و پیگیری مسائل حقوقبشری» است، اشاره میکند و میگوید برآورده کردن این شرایط از جانب رژیم آخوندی نیز راهگشا نخواهد بود، مگر اینکه به دامان آمریکا بیاویزد و حتی «برای حل یکباره مشکلات خود مسأله اسراییل را حل کند»!
ملاحظه میشود که این مهره حکومتی تا کجا هوا را پس میداند که یکبهیک لگد به مرزسرخهای نظام هم میزند و توصیههای این چنینی هم میکند!
سایت دیپلوماسی ایرانی ۱۶تیر ۹۷ هم توصیه میکند که نظام در برابر آمریکا کوتاه بیاید زیرا «گزینههای ایران در برابر فشارهای آمریکا زیاد نیست» و در صورت کوتاه نیامدن باید به دوران تحریمها بازگردد و «ادامه این شرایط در داخل کشور سبب خواهد شد تا منابع ناامنی اقتصادی به حوزههای دیگر هم سرایت کند و کشور دچار سرریز بحران شود».
واضح است که منظور از «سرریز بحران» هم همان انفجار اجتماعی است که نویسنده این سایت نه میتواند و نه به مصلحت میداند به صراحت به این امر اعتراف کند.
در وحشت از چنین شرایطی است که حسن بهشتیپور، یکی دیگر از عناصر باند روحانی، میگوید با توجه به اینکه «بهنظر میرسد اروپا نتواند در مقابل تحریمهای ثانویه آمریکا در آبانماه از خود عکسالعملی نشان دهد»، اما نباید خروج عجولانه «از برجام شرایط را برای تهران سخت کند».
سؤال این است که با این همه توسری که رژیم از اروپا و آمریکا دریافت میکند چرا از طرف رسانهها و مهرههای باند روحانی این همه توصیه میشود که در برجام بمانید و حتی از بهاصطلاح مرز سرخها هم کوتاه بیایید؟!
جواب بسیار روشن است؛ در شرایطی که رژیم آخوندی غرق در بحرانهای مختلف داخلی و خارجی است، پایان برجام که بهمعنای بازگشت کلیه تحریمهای اتحادیه اروپا و رفتن مجدد پرونده به شورای امنیت و قرار گرفتن مجدد ذیل فصل ۷ منشور مللمتحد است، رژیم را در وضعیت آچمز کامل قرار میدهد که نتیجهاش قابل پیشبینی است.
برای گریز از چنین وضعیتی است که سران دولت روحانی، رسانهها و مهرههای باند او تأکید میکنند که: «مواجهیی کجدار و مریز با توافق هستهیی که دیگر ایالات متحده جزیی از آن نیست، معقولتر از کنار گذاشتن کامل آن است».(سایت بهار۱۶تیر ۹۷)
علیالقاعده عطف به این واقعیت است که وزیر خارجه فرانسه در گفتگو با رادیو آر.تی.آل گفت مقامات ایرانی «باید تهدید مداوم در مورد نقض تعهد خود به برجام را متوقف کنند».
معنای این حرف این است که رژیم آخوندی بهلحاظ تعادلقوای موجود در موقعیت و جایگاه تهدید قرار ندارد و خوب میداند که خارج شدن از برجام چه عواقب خطرناکی برایش دارد.
بنابراین رژیم بهرغم همه خفت و خواریها و کرنشها، چون در بنبست است و هر راهی را برود در نهایت بازنده خواهد بود، مجبور است مثل همیشه هم چوب را بخورد و هم پیاز را.