سعدی؛ زبان شیرین فارسی را به اوج فصاحت و بلاغت رسانده و با ایجاز و پیراستن کلام از اضافات، آدمی را به سرچشمه بیان صادقانه و زیبای حقیقت رهنمون ساخته است. او با زبان پیراسته و نگارینش، گوهر فضیلتها و درست کرداریها را به ما نشان میدهد. در گلستانش چنین میخوانیم:
«دو چیز طیره عقلست: دم فرو بستن
به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی»
مصداقی از آن شعر، ادب گفتار به موقع و سکوت بهنگام است. این آموزه در روزگار ما در دم فرو نبستن و بیان به موقع در حمایت از راستی و درستی بینش و روش و منش زنان و مردان آگاه و کوشا و از جان گذشتهای است که برای اعتلای مردمان ایرانزمین از هیچ فدایی دریغ نکردند. در مقابل خاموشی گزیدن و بلکه جدایی و دوری و رودررویی با آدم نمایانی است که بساط غارت سرمایههای خلقی را به وسعت یک اقلیم پهن نمودند و با داغ و درفش بر سر فرزندان دلیر خلق تاختند.
مقاومت ایران در هر دو سویه با مواضع اصولی خود توانسته است بسیاری از سیاستهای ضدایرانی را خنثی نماید و در نقطهٔ مقابل از بسیاری فرصتها در راستای اعتلای قیام استفاده نماید.
یکی از این موارد خنثی کردن سیاست مماشات است.
اگر چه سیاست مماشات و چشمپوشی از اقدامات جنگافروزانه و انسان ستیزانه فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران همواره سیاست غالب کشورهای غربی بوده و همچنان بر این روال است ولی مقاومت ایران در این چهل سال بسیاری از طرحهای ضدبشری رژیم آخوندی را افشا کرده است که به نفع صلح و دوستی جهانی است.
با اینکه در این روزها مجدداً شاهد بند و بستهای کدخدای متوهم ینگه دنیا و دوستان خوش خیالشان در امتیازدهی به آخوندهای دغلباز در عرصههای صلح و امنیت و حقوقبشر هستیم اما این تمام واقعیت نیست. اکنون قلبها و ارادههایی در کشورهای مختلف دنیا از برنامهٔ ۱۰مادهای و قیام ایران حمایت میکنند که در نوع خود کمنظیر و گاه بینظیر است.
چنین دستآوردی ریشه در یک مجاهدت طولانی و خستگیناپذیر دارد. بیش از چهل سال است که مقاومت سازمانیافته مردم ایران در برابر استبداد دینی و فاشیسم مذهبی از همه چیز خود مایه گذاشته و از درون اتاقهای شکنجه و چوبههای دار تا فریاد دادخواهی در چهارراههای چهارسوی جهان، مقاومت را تداوم بخشیده است... پس از قیام شکوهمند آغاز قرن پانزدهم خورشیدی هم بر فعالیتهای خویش در برابر نظام منحوس ولایت فقیه شتاب و عمق دیگری بخشید تا آنجا که اکنون در بام بلند جهان با پیکری خون آلود اما ارادهای پولادین ایستاده است و آزادگان جهان سیاست، فرهنگ، هنر و دوستداران رهایی مردم ایران از گشتاپوی آخوندی و حامیان صبور و خستگیناپذیر مقاومت و هواداران و دلشدگان آزادی خلق در زنجیر ایران را به همدلی و همراهی فرامیخواند.
بهدلیل چنین زمینه و پیشینهای است که اکنون در ادامهٔ کهکشان بزرگ مقاومت ایران شاهد حمایتها، همدلیها و پشتیبانی نمایندگان شریف و افتخارآفرینان ملتهای جهان هستیم. در شروع دور جدیدی از این حمایتها شاهد دعوت نمایندگان پارلمان اروپا از خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت برای دوران انتقال حاکمیت از رژیم آخوندی به مردم ایران بودیم.
خانم آنا فوتیگا وزیر خارجه لهستان (۲۰۰۷) و عضو کمیسیون خارجی پارلمان اروپا در کنفرانس «ایران: چشمانداز تغییر و سیاست اتحادیه اروپا» بهنمایندگی از سوی نمایندگان میزبان گفت:
«خانم مریم رجوی عزیز، خوشحالم که شما را اینجا در پارلمان اروپا میبینم. گوش دادن به شما بسیار آموزنده و الهامبخش است. البته من تمام گفتههای همکارانم را تأیید میکنم که از عزم، ثبات و استحکام شما در پایداری در کنار مردم ایران تمجید میکنند. اما اجازه بدهید در مورد چیزی که شنیدم نظر بدهم. من فکر میکنم که چشمانداز دولت آزاد، دموکراتیک با جدایی دین از دولت که شما همین چند لحظه پیش به پارلمان اروپا ارائه کردید، رؤیای دیرینه مردم ایران، بهویژه جوانان، خانوادهها، و کسانی است که ۱۹۸۸ (قتلعام ۶۷) جان باختند و همه کسانی که در تمام این سالها اعتراض کردند. ما در مورد انقلاب کنونی صحبت میکنیم، آنچه را که از سال۲۰۲۲ مشاهده کردهایم، و در حال وقوع است...».
در این کنفرانس شاهد حمایت این نمایندگان از شورای ملی مقاومت و طرح ۱۰ مادهیی خانم رجوی برای آینده ایران بودیم. پس از این دیدار شاهد حمایتهای گسترده و بزرگی از پارلمانهای کشورهای دیگر نیز بودیم شامل: ۲۰۰ نماینده پارلمان فرانسه، در حمایت از طرح ۱۰مادهای خانم رجوی همچنین حمایت اکثریت نمایندگان ژنو، سوئیس، ایرلند شمالی، ولز، اسکاتلند، سنای ایتالیا، اسلوونی، مولداوی، ایسلند، اکثریت دو حزبی مجلس نمایندگان آمریکا از قطعنامه۱۰۰، نروژ، ۵۲۵تن از نمایندگان مجلسین عوام و اعیان انگلستان و دیگر کمیتههای پارلمانی و شخصیتهای برجسته جهانی دارای جایزه نوبل و دیگر دوستداران صلح و آزادی برای مردم ایران...
دولتها و محافل استعماری به امید واهی دست برداشتن جنایتکاران حاکم بر ایران از طرحهای ضدانسانی هستند. ولی ایکاش! سخن سعدی شیراز را میشنیدند که با لطافت و ظرافت زبانش به ایشان سفارش کرده بود که گوهر عقل و درست اندیشی را، به زبونی و سستی و طیرگی نیالایند. صلح، آزادی و همزیستی پایدار تنها و تنها در گرو برقراری یک جمهوری دموکراتیک در ایران آزاد فرداست و لازمهٔ این کار شکستن تمام پلهای ارتباط و مماشات با فاشیسم دینی است.