روز ۱۶شهریور۹۷رؤسای جمهور کشورهای ترکیه و روسیه به تهران آمدند تا به نوشته رسانههای حکومتی در مورد حمایت از دیکتاتور سوریه و حمله به ادلب همآهنگ شوند. همزمان روز جمعه شورای امنیت سازمان ملل تشکیل جلسه داد و اعضای این شورا به غیر از روسیه به اتفاق دبیرکل ملل متحد و کشورهای اروپایی و کانادا نسبت به این حمله هشدار دادند.
سازمانهای حقوقبشری مثل عفو بینالملل نسبت به این حمله و عواقب آن هشدار دادند. کمیسیون امنیت شورای ملی مقاومت ایران هم با جزییات طرح حکومت آخوندی را فاش کرد. مقاومت ایران از شورای امنیت ملل متحد و کشورهای عضو خواست از جنگافروزی آن در ادلب که به یک فاجعه انسانی منجر خواهد شد جلوگیری کنند.
اما رژیم درمانده و غرقه در بحران تلاش کرد از نمد برگزاری این اجلاس در تهران کلاهی برای خود دست و پا کند و به نیروهای در حال ریزش داخلی و برون مرزیش روحیه بدهد.
رسانههای ۱۷شهریور۹۷با آب و تاب از حضور رؤسای جمهور ترکیه و روسیه در تهران خبر دادند. کیهان خامنهای با درج عکسهای خامنهای و پوتین وتیتر« آمریکا یک خطر برای بشریت است میتوان آنرا مهار کرد» تلاش کرد نقشه قتلعام در ادلب را لاپوشانی کند.
یک روزنامه باند خامنهای موسوم به صدای اصلاحات نوشت: «ریش سفیدی ایران برای صلح منطقه، دنیا اقتدار ایران را دید». روزنامه شرق از باند روحانی نیز با تیتر« دیدار پوتین و اردوغان با رهبری، گرهگشایی در غیاب آمریکا» به این اجلاس آب و تاب داد.
این دود و دمها در حالی است که در همان روز ۱۶شهریور بلافاصله بعد از پایان این اجلاس رویتر گزارش داد: «روسیه ترکیه و ایران در رسیدن به توافق آتشبس برای ادلب سوریه، شکست خوردند».
به فاصله کمی بعد رسانهها و مهرههایی از آن به واقعیت شکست این اجلاس بر سر توافق آتشبس در ادلب اعتراف کردند.
روزنامه همدلی نوشت: «ایران، ترکیه و روسیه بر سر مقابله با تروریستهای ادلب در نهایت به نتیجه مشخصی نرسیدند». (همدلی ۱۷شهریور۹۷)
افشار سلیمانی سفیر سابق در جمهوری آذربایجان در مورد ادعای نقش تعیینکننده این اجلاس نوشت: «دور از ذهن است که اجلاس تهران آخرین محل ممکن برای بررسیهای نهایی» باشد. وی خاطرنشان کرد: «نباید این موضوع را فراموش کرد که بهطور قطع مسائلی پشت پرده وجود دارد که برای رسانهها و افکار عمومی روشن نمیشود. این موضوع از آن حیث مورد توجه و اهمیت قرار دارد که تصمیمات ژنو، آمریکا و اتحادیه اروپا نیز اهمیتی جدی داشته و در تصمیمگیری نهایی بهطور قطع دخیل خواهد بود».(رونامه جهان صنعت ۱۷شهریور۹۷)
روزنامه جهان صنعت وابسته به باند روحانی نیز در مطلب خود با عنوان: «چشم انداز نشست تهران» ادعاهای بعضی از منابع را در مورد اتحاد سه کشور و بهخصوص همسویی پوتین با حاکمیت آخوندی را به چالش کشید و نوشت: « بغرنج بودن حضور روسیه آنجاست که او با چراغ سبزهای تلآویو اجازه داده زمینه برای خروج ایران از جنوب سوریه فراهم شود».
این مقاله تلویحاً خاطرنشان میکند که پوتین و نتانیاهو در مورد بیرون رفتن نیروهای رژیم از سوریه همداستانند.(جهان صنعت ۱۷شهریور۹۷)
سایت دیپلوماسی ایرانی با عنوان «از نشست سه جانبه تهران توقع زیادی نداشته باشیم» بهنقل از یک مهره وابسته به باند روحانی این نشست را: «یک شو سیاسی و دورهمی دیپلماتیک» ارزیابی کرد و افزود: «اختلافنظرات سران سه کشور در خصوص راهحل سوریه سبب شده است تا نتوان به یک راهکار واحد در این رابطه رسید».
سایت دیپلوماسی ایرانی با اشاره به بیخاصیتی این اجلاس نوشت: « بهنظر میرسد که مسکو علاقه دارد اگر تصمیم مهم و راهکاری عملیاتی قرار است از دل این نشستها بیرون بیاید، این اتفاقات مهم دیپلماتیک در خاک روسیه باشد». (دپلماسی ایرانی ۱۷شهریور۹۷)
به این ترتیب بهرغم آن دود و دم اولیه، این اجلاس سهجانبه هیچ دستاوردی جز چند عکس یادگاری دستاوردی برای نظام نداشته است.
سؤال این است که بهرغم اینکه رسانهها و مهرههای حکومتی به بیانهای مختلف به بینتیجه بودن این اجلاس اذعان میکنند، چرا رژیم برای این اجلاس شکست خورده و دیدار سران روسیه و ترکیه با خامنهای دود و دم راه انداخته است درصورتی که کشورهای ترکیه و روسیه بیاعتنا به منافع آن دنبال منافع خود بودند؟
واقعیت این است که یک وجه دود و دم، دود استتار برای پوشش آن «واقعیت پشت پرده» است، یعنی پنهان کردن بینتیجه بودن اجلاس که آن مهره وابسته به باند روحانی (افشارسلیمانی) میگوید «برای رسانهها و افکار عمومی روشن نمیشود».
البته شکست این اجلاس برای نظام آنقدر مفتضح و بزرگ است که آن سایت (دیپلماسی ایرانی) با لحن تمسخر آمیزی و با بیان « شوی سیاسی دورهمی» به بینتیجه بودن آن اعتراف کرد.
یک وجه دیگر دود و دم در مورد این اجلاس بزرگنمایی نقش رژیم در سوریه است، بهرغم اینکه رسانهها و مهرهای حکومتی هم اعتراف میکنند که روسیه عذر نیروی آن و نیروهای تروریستی وابسته به آن را در جنوب سوریه و مناطق دیگری از این کشور را خواسته است.
رژیمی که نیروهایش در طول جنگ سوریه عملاً نقش نیروی پیاده روسیه را ایفا کردند، وقتی کارآییشان را در این زمینه از دست دادند و منافع روسیه در سوریه با منافع آن در تضاد قرار گرفت، روسیه عذر نیروهایش را خواست.
این در شرایطی است که به اعتراف سرمداران حاکمیت از جمله علی خامنهای و پاسدار شمخانی، این حاکمیت برای جلوگیری از جنگ مردم ایران با نظام آخوندی در شهرهای کشور، در جنگ سوریه بهعنوان عمق استراتژیک رژیم دخالت کرد.
در این دخالت تجاوزکارانه میلیاردها دلار از اموال مردم را به حلقوم نظام بشار اسد ریخت و بسیاری از نیروهایش راهم به کشتن داد.
اما دست آخر نه تنها نتوانست از خروش و قیام مردم جلوگیری کند بلکه روزانه شاهد هستیم که مردم با قیام و خیزشهایشان بحران سرنگونی را به رژیم تحمیل کردهاند.
همچنین در شرایطی که مردم در شهرهای ایران با نظام ولایت در ستیز و جنگ هستند، در سوریه نیز تیر رژیم به سنگ خورده است.