728 x 90

وحشت رژیم از گسترش تحولات سوریه به عراق

سخن روز
سخن روز

در سالگرد هلاکت دژخیم قاسم سلیمانی، هم جنایات او در سوریه و عراق وهم به زیر کشیدن تصاویر این جلاد با فریادهای لعنت بر سلیمانی در این دو کشور، برجسته شده است؛ آن‌هم در شرایطی که زلزلهٔ سهمگین روز ۱۸آذر۱۴۰۳در سوریه و سقوط خاندان منفور اسد، منشأ تحولات زنجیره‌یی شگرفی شده که آثار آن در منطقه و به‌خصوص در عراق به‌وضوح قابل رؤیت است.

سرنگونی دیکتاتوری سوریه، به‌عنوان یک شکست مهلک و استراتژیک برای خامنه‌ای، تعادل قدرت را در عراق به‌زیان رژیم به‌هم زده و حشدالشعبی، بازوی نیروی تروریستی قدس در عراق، اکنون در معرض انحلال قرار گرفته است. ابراهیم صمیدعی، مشاور سیاسی نخست‌وزیر عراق، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «عراق نمی‌تواند پس از سقوط نظام اسد و تضعیف حزب‌الله در لبنان، هم‌چنان به‌عنوان شمشیر محور مقاومت باقی بماند. اکنون، از منظر مسئولیت خود، باید با همکاری گروه‌های مسلح، به موضوع انحلال آنها و ادغامشان در ساختار سیاسی کشور فکر کنیم» (الشرق‌الاوسط ـ ۲۸آذر).

این اظهارات می‌تواند پاسخی به ادعای خامنه‌ای و ایادی او باشد که تلاش می‌کنند با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارند و وانمود کنند که گویا اتفاق مهمی نیفتاده و «مقاومت» (بخوانید سیاست جنگ‌افروزی و صدور تروریسم رژیم در منطقه) ضربه نخورده است.

خامنه‌ای در دیدار با مداحان ولایت (در روز ۳دی) از «مردان باایمانی که در یمن و عراق و لبنان و فلسطین و در آینده نزدیک در سوریه حضور دارند و حضور خواهند داشت» دم زد که می‌توانند اوضاع را برگردانند. گماشتهٔ او آخوند احمد خاتمی هم می‌گفت: «مقاومت مانده و خواهد ماند و تا بیرون راندن آمریکا در منطقه ادامه خواهد داشت» (فرارو ـ ۲۷ آذر ۱۴۰۳).

اما واقعیت به‌کلی چیز دیگری است. سخنگوی یکی از دستجات متشکلهٔ حشدالشعبی به نام کتائب، اذعان کرد: «شرایط تعیین‌کننده و شکل‌دهندهٔ مواضع گروهها هستند. این مسأله دیگر به شجاعت یا بی‌پروایی مربوط نیست» (الشرق‌الأوسط، ۲ دی ۱۴۰۲).

آن چه الشرق‌الأوسط از قول سخنگوی کتائب و از قول مشاور نخست‌وزیر عراق نوشته است، نشان‌دهندهٔ وضعیت متزلزل نیروهای وابسته به رژیم آخوندی است که حتی درون عراق نیز قادر به ادامهٔ نقش گذشته خود نیستند. به‌خصوص که نیروهای نیابتی رژیم در عراق، عامل فساد و سرکوب و کشتار، مورد نفرت مردم عراق هستند و اکنون که رژیم به‌شدت تضعیف شده، موجودیت آنها زیر سؤال قرار گرفته است.

به‌گفتهٔ سردستهٔ گروه «نجبا» از دستجات تحت‌امر رژیم در عراق، توافقی میان گروه‌های شبه‌نظامی با نخست‌وزیر عراق صورت گرفته که بر اساس آن، این گروهها عملیات نظامی علیه اسراییل را متوقف و در برابر تغییر در سوریه سکوت اختیار می‌کنند. وی افزود «ایران آزادی تصمیم‌گیری در خصوص مسائل سوریه را به ما داده است» (انتخاب ۳دی).

اظهارات بقایی سخنگوی وزارت‌خارجهٔ رژیم در روز۳دی مبنی براین‌که «برای انحلال حشدالشعبی فشار بی‌امانی را دارند به دولت عراق وارد می‌کنند» و «تصمیم‌گیری دربارهٔ حشدالشعبی به عراقیها مربوط است»، بیانگر تضعیف موقعیت رژیم در عراق است؛ به‌طوری که قادر به حمایت از مزدوران خود نیست و تنها می‌تواند به برخی از آنها که از عراق فرار کرده‌اند، مانند آخوند جنایتکار قیس خزعلی سرکردهٔ گروه «عصائب» پناه بدهد. به گفتهٔ سخنگوی این گروه، نامبرده مدتی است که در ایران به سر می‌برد و برای «ادامهٔ تحصیل در حوزه» به قم رفته است (الشرق‌الأوسط ـ ۲دی).

از دست رفتن نفوذ رژیم در عراق، فاجعه‌یی غیرقابل جبران برای خامنه‌ای محسوب می‌شود؛ چرا که او بارها بر حیاتی بودن «عمق راهبردی» نظام تأکید ورزیده و از جمله گفته است: «عمق راهبردی گاهی اوقات از واجب‌ترین واجبات کشور هم لازم‌تر است» (سایت خامنه‌ای، ۱۰مهر ۱۳۹۸).

این «واجب‌ترین واجبات» در سوریه فرو ریخته و با رسیدن موج این زلزلهٔ زیر و رو کننده به عراق، خلیفهٔ شکست‌خورده، سرنوشت تاریکی را انتظار می‌کشد.

رهبر مقاومت در پیامش پس از هلاکت جلاد سلیمانی گفت: «اخراج و پایان رژیم در عراق، در حکم پایان ولایت فقیه است. موتور ژئوپلیتیک روشن شده و آتشفشان قیام، با خمینی و خامنه‌ای و رژیم آخوندی و سرکردگان و دست نشاندگانش سر سازگاری ندارد» (۱۳دی ۱۳۹۸).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bda2c55d-6038-48c8-a692-50c27eed3296"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات