خامنهای از سال گذشته خیز دولت جوان حزباللهی و یکپایه کردن حاکمیت را برداشت، و در راستای این راهبرد باند رقیب را توسط شورای نگهبان قلع و قمع کرد و تقریباً مجلس یکدستی از باند خودش درست کرد.
اما این مجلس یکدست هنوز ماه عسلش طی نشده بود که اختلاف و جنگوجدال در آن اوج گرفت.
اکثریت اعضای آن در نظر داشتند روحانی را استیضاح کنند، اما خامنهای جلو آنها پیچید و نگذاشت جریان استیضاح پیش برود.
خامنهای در روز ۲۲تیر۹۹ در برابر خیز مجلس برای استیضاح و عزل روحانی به صحنه آمد و گفت دولت تا روز آخر باید وظایف خود را انجام دهد.
در ادامه این سیاست بود که اعضای مجلس را مکلف کرد رزمحسینی را بهعنوان وزیر صمت دولت روحانی تأیید کنند.
با وجود حمایت عملی خامنهای از روحانی در برابر مجلس و جلوگیری از استیضاح او، اما سرریز شدن بحرانهای داخلی و خارجی باعث شد تا در کوران جنگ باندها، مجلس زودتر از حد انتظار، خامنهای و حمایتهای عملی او از روحانی و دولتش را دور زده و خیز مجدد برای حذف روحانی و باندش را بردارد.
در جلسه رأیگیری برای وزارت رزمحسینی اردشیر مطهری خطاب به روحانی گفت: «آقای رئیسجمهور میدانی مردم شهر چه میگویند، بیا برو ببین چه میگویند، میگویند خدا لعنت کند روحانی را این جملهای است که در کشور گفته میشود. مردم به شما سرسوزنی اعتماد ندارند چه برسد به وزیر پیشنهادی که در دو دهه خارج از کشور بوده».
شدت بحران به حدی است که مهرههای جدید ولیفقیه در مجلس برای به زیر کشیدن روحانی رو در روی قالیباف و هیأترئیسه دستنشانده آن ایستادهاند.
در همین جلسه اردشیر مطهری خطاب به قالیباف هم گفت: «عملکر ضعیف و مصلحت اندیشیهای بیجای هیأترئیسه مجلس سبب آن شد نه استیضاح رئیسجمهور انجام شود و نه سؤال قریب به دویست نفر از نمایندگان از رئیسجمهور و نه استیضاح حتی یک وزیر. این عملکرد هیأترئیسه منجر به تضعیف مجلس و بیاعتنایی وزرا شده است». (خبرگزاری مجلس ۸مهر۹۹)
البته شدت بحران درونی بهحدی است که هیأترئیسه مجلس هم در پیروی از حرف خامنهای برای حمایت از روحانی یکدست نیست.
در جلسه روز ۹مهر محسن دهنوی یک عضو هیأترئیسه مجلس خطاب به روحانی اظهار داشت: «آقای رئیسجمهور امروز بازار چه وضعیتی دارد. مرغ کیلویی ۲۲هزار تومان، تخممرغ شانهای ۳۸هزار تومان. سیب زمینی کیلویی ۴هزار تومان آقای رئیسجمهور این هم تقصیر آمریکا است؟».
برخی هم به بهانه حاضر نشدن روحانی در روز معرفی مهرهاش برای وزارت صمت فرصت را غنیمت شمرده تا دوباره موضوع استیضاح روحانی را پیش بکشند.
از جمله آنها آخوند موسوی لارگانی گفت: «من خودم تذکری دارم ماده۲۲ بند۱۱ اگر ما سؤالی که از رئیسجمهور شده بود و ۱۹۶نفر هم از نمایندگان امضا کردند و در دستور کار مجلس قرار داده بودیم رئیسجمهور اینطور بیاحترامی به مجلس و نمایندگان مجلس که اینها طبق فرمایش مقام معظمی عصاره فضایل ملت هستند اینطور توهین نمیکردند».
برخی هم در وحشت از وضعیت جامعه و در بردن خامنهای که مسبب اصلی همه بحرانهاست روحانی را متهم کردند که اراده ولیفقیه را اجرا نمیکند و نظام از هم گسیخته است. در این زمینه مصطفی طاهری اظهار داشت: «چرا اراده ولایت فقیه در ساختار سیاسی و اقتصادی جامعه اجرایی و عملیاتی نمیشود. چرا این وضع پیش آمده شاید ریشهدارترین مشکل ما امروز این است که دولت ما رأس ندارد. ول شده، نخ تسبیح پاره شده و دانههای تسبیح هم که تلاش میکنند در راستای منظم و هماهنگی نیست این ناهماهنگی دودش به چشم مردم میرود». (خبرگزاری مجلس ۹مهر۹۹)
این وضعیت از درهم ریختگی و دررفتن سرشته امور، چیزی نیست جز بنبست نظام و رسیدن آن به آخر خط، چنانچه اعضای مجلس ارتجاع که خود را در خط خامنهای میدانند، عملاً به توصیههای او در حمایت از دولت روحانی وقعی نمیگذارند و پشیزی برای آن قایل نیستند.
واقعیت این است که این جنگ و جدالها در اصل بازتاب بحران نفرت انفجاری جامعه است که این طور باندها را در وحشت از آینده سیاهشان به جان هم انداخته است. نفرتی که جا بهجا رسانهها و مهرههای نظام روی آن دست میگذارند و هشدار میدهند.
واقعیتی که روزنامه حکومتی همدلی از آن بهعنوان «اعتمادزدایی میان دولت و مردم» نام میبرد و آنرا مصیبتی بزرگ میداند و در ادامه مینویسد: «شکل حادی از این بیاعتمادی در سالهای اخیر در میان مردم و نهادهای قدرت در ایران تشدید و تقویت شده است. بیاعتمادی را نباید صرفاً از دریچه یک خلق و خوی رفتاری ذاتانگارانه دید، بلکه این موضوع در عرصه عمومی نتیجه و برآیند تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی در چندین دهه است که اینک بهمثابه ابزار کنشگری در جامعه در آستانه انفجار عمل میکند». (همدلی ۱۳مهر۹۹)
این نگرانی روزنامه آرمان ۲۷شهریور۹۹ که «افزایش گسل بین ملت و مسئولان در طول ۴۰سال گذشته بیسابقه است»، و سایر ابراز نگرانیهایی از این قبیل نیز به این معناست که نه تنها نخ تسبیح دولت روحانی پاره شده بلکه این وارفتگی و ازهم گسیختگی مربوط به تمامیت آخوندی است.
به اعتراف یک رسانههای حکومتی خشم و نفرت مردم نسبت به رژیم روزبهروز قویتر میشود. این واقعیتی است که امروزه میتوان آن را در کف خیابانها به عینه دید، در خروش مردم و رزم جوانان و کانونهای شورشی. این همان واقعیتی است که رسانهها و نمایندگان مجلس ارتجاع و سایر مهرههای حکومتی را به وحشت انداخته است.