چهارشنبه سوری و سایه آتش سرخ آن آنقدر بر جان علی خامنهای ولیفقیه ارتجاع وحشت انداخته که نهتنها او وادار به اعتراف از ترس خود از چهارشنبه سوری شد، بلکه شعله چهارشنبه سوری به نمایشهای جمعه رژیم آخوندی هم راه پیدا کرد و امامجمعههای خامنهای خیلی صریح و روشن آن را به سرنوشت نظام ربط دادند. حال سؤال اینجاست که چه ربطی بین چهارشنبه سوری و سرنوشت نظام هست که اینطور ولیفقیه ارتجاع و ائمه جمعه او در نمایشهای جمعه درباره آن صحبت میکردند.
واقعیت این است که اگر کسی هم تا کنون متوجه این ربط نبود، با حرفهایی که این روزها سرکردگان رژیم درباره چهارشنبه سوری میزنند، خیلی مشخص و روشن شده و واقعاً جای سؤال پیش میآید که چه ربطی وجود دارد بین سرنوشت نظام و چهارشنبه سوری، آنطور که کارگزاران این رژیم پابهگور از آن دم میزنند. از قضا از روی همین حرفها میشود فهمید که فرصت، فرصت مغتنم و مهمی است. چرا که این موضوع در بعد از قیام مردم ایران در دیماه است که روی میز رژیم آخوندی قرار دارد. قیامی که بعد از آن دیگر هیچ معادلهیی در رابطه با دیکتاتوری آخوندی مثل قبل نیست و تمام عوامل دستاندرکاری که سرنوشت این رژیم پوسیده را رقم میزنند، بهکلی تغییر کرده است. بنابراین فرصتها، فرصتهای مغتنمی است در اختیار جوانان و قیامآفرینان که در پی هدف اصلی خود که همان رسیدن به آزادی است، از آن استفاده کنند. هدفی که ۹۵٪ مردم ایران از آن حمایت میکنند.
سردمداران رژیم در طول سالیان پیوسته تلاش میکردند تا هر گونه ارتباط بین سرنوشت رژیم و تحولات اجتماعی که پیش میآمد را کاملاً بیربط از همدیگر نشان بدهند. اما اکنون که سردمداران رژیم ولایت میآیند و چهارشنبه سوری و آنچه که در چشمانداز است را اینطور به سرنوشت نظام ربط میدهند، آنهم بهطور خیلی مستقیم که واقعاً برای ناظرانی که مسائل رژیم را دنبال میکنند، سؤال برمیانگیزد، این نشان میدهد که خطر برایشان خیلی جدی شده است و میخواهند نیروهای خودشان و کل نظام و بدنه نظام را در همین حالت آمادهباش نگهدارند.
این خطر به حدی برایشان جدی است که بالاترین نقطه رژیم یعنی ولیفقیه ارتجاع که تا کنون سابقه نداشته است، در مورد چهارشنبه سوری خودش مستقیماًًً وارد صحنه شد و بهصورت کاملاً روشن از ارتباط بین کارزار چهارشنبه سوری و وضعیت و سرنوشت رژیم ارتجاعیاش دم زد و گفت:
در همین چند ماه قبل از این، به قول خودشان در اتاق فکر -یعنی گروههای فکری ویژه- دُور هم نشستند، بحث کردند، تلاش کردند، برای جمهوری اسلامی برنامهریزی کردند، زمان هم معیّن کردند، دیماه، بهمنماه، اسفندماه -یعنی همین ایّامی که من و شما در آن هستیم- که در دیماه این کار را میکنیم، در بهمن این کار را میکنیم، در اسفند هم این کار را میکنیم، تا آخر سال هم بساط جمهوری اسلامی را جمع میکنیم». (سایت خامنهای - ۱۷اسفند ۹۶)
البته ولیفقیه ارتجاع واژه چهارشنبه سوری را به روی خود نیاورد اما فردای سخنرانی خامنهای، نمایندههای او در نمایشهای جمعه، مثل همین آخوند صدیقی خیلی رو و عیان و مستقیم بهصراحت گفتند که بحث، بحث چهارشنبه سوری است.
چهارشنبه سوری و آخوند صدیقی
به نوشته خبرگزاری حکومتی فارس در 18اسفند 1396:
امامجمعه موقت تهران همچنین با اشاره به مراسم چهارشنبه آخر سال گفت: «اسلام هیچگاه با سنتهای ملی مقابله نکرده ولی تهدیدها را به فرصتها تبدیل کرده است. آنچه دشمن برای ما خط و نشان میکشند این است که برای دیماه آن شورش را بپاکردند، برای بهمن نقشه کشیدند و برای اسفند هم نقشه دیگری کشیده بودن... وی خطاب به کسانی که در برپاکردن مراسم چهارشنبه آخر سال نقش دارند، گفت: افرادی که به ناآرامی دست میزنند بدانند هم امنیت روانی جامعه را بههم میزنند و هم جان و سلامتی خود را از دست میدهند».
به این ترتیب او (همراه با دیگر ائمه جمعه خامنهای) دارد میگوید که سرنوشت ما با این فرصتهایی که برای قیام پیش میآید، گره خورده است و قیام هم برای رژیم آخوندی مساوی است با سرنوشت نظام. فرصت برای قیام در دست جوانان و قیامآفرینان و مردم ایران یعنی فرصت برای رقمزدن سرنوشت نهایی نظام آخوندی. هر فرصتی که پیشرو باشد و ملت ایران از آن استفاده کند.
بنابراین کارگزاران و سردمداران رژیم دارند از همین چشمانداز ابراز وحشت میکنند و آنقدر هم خطر جدی است که رأس نظام متعفن ولایت یعنی خامنهای باید وارد شود و رژیم خود را بسیج چنین آمادهباشی بکند. اما در مقابل این فرصت چهارشنبه سوری که اینچنین دیکتاتوری آخوندی را هراسناک کرده است تا این حد برایشان خطر جدی است، فرصت مغتنمی است برای قیامآفرینان و مردم قهرمان.
معمولا چهارشنبه سوری در نظام آخوندی عبارت ممنوعه است و از کلمه چهارشنبه آخر سال استفاده میکنند، اما جای تعجب است که آخوند صدیقی در بازار جمعه تهران ۲بار از کلمه چهارشنبه سوری استفاده کرد که البته آگاهانه و عمدی بود، اگر چه رسانههای حکومتی به این واژه اشارهیی نکردند. او در همین نمایش جمعه گفت که ما با سنتهای ملی هیچ مخالفتی نداریم و از این قبیل حرفها که به نظر میرسد یک تغییراتی در برنامه دجالگری خود دادهاند که همین موضوع نشاندهنده یک نوع عقبنشینی در تعادلقوای بین مردم و رژیم آخوندی است. درست مثل همان معذرتخواهیهای خامنهای که گفت: من معذرت میخواهم بهخاطر عدالت و یا آخوند حسن روحانی و دجالگریهای او درباره زنان و یا اینکه اگر ما صدای مردم و صدای نصیحت را نشنویم، صدای انقلاب دیر است؛ که همه اینها را باید در کادر وضعیت رژیم آخوندی بعد از قیام مردم ایران دید که ضعیف و ضعیفتر شده است و ناتوان از مقابله با خیزش مردم.
چهارشنبه سوری و قیام برای جشن آزادی
بنابراین روحیه از جانب رژیم آخوندی بسیار پایین و از طرف مردم و مقاومت و کانونهای شورشی مقاومت و جوانان و قیامآفرینان بهغایت بالا، عزمها بهغایت جزم، اهداف روشن و ایمانها بسیار قوی است. همین قیام کشاورزان ورزنه در روزهای اخیر و پشتیبانی آن توسط مردم و جوانان غیور اصفهان و سایر نقاط، این روحیه جنگنده و این تهاجم چیزی نیست که فقط در یک نقطه و در یک منطقه شاهدش باشیم، بلکه اکنون این تبدیل به یک روحیه عمومی در جامعه امروز ایران شده است.
بنابراین امسال در چهارشنبه سوری، دیکتاتوری آخوندی از هر سال دیگر ناتوانتر و شکستخوردهتر خواهد بود و همه صحنهها گواه این حقیقت است.