روز دوشنبه ۵آذر ۹۷ اعتصاب و تظاهرات کارگران گروه ملی فولاد اهواز و کارگران مجتمع نیشکر هفتتپه مانند روزهای قبل ادامه یافت. اگر بخواهیم تظاهرات روز دوشنبه کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد اهواز را در یک جمله خلاصه کنیم همانی میشود که خود کارگران فولاد در انتهای تظاهرات امروزشان با رساترین صدا اعلام کردند.
کارگران گروه ملی فولاد اهواز پس از اتمام تظاهرات اعلام کردند: «باز هم میآییم، باز هم میآییم و باز هم میآییم...»!
عوامل جدید در صحنه اعتصاب کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفتتپه
از عصر روز دوشنبه تا امروز تغییرات زیادی در صحنه این دو اعتصاب کارگری بهوجود آمده که شایان توجه است.
ورود عناصر جدیدی به صحنه تظاهرات، به چشم همگان میآید و کمتر کسی است که عوامل جدیدالورود به صحنه را ندیده باشد.
ورود مدیرعامل نیشکر هفتتپه به صحنه!
اولین عنصر جدیدی که در صحنه دیده شد، اطلاعیهها و مصاحبههای مدیرعامل و مالک فراری مجتمع نیشکر هفتتپه است که هنوز هم روشن نیست کجاست؟ اما از همان محل اختفای! خود کارگران هفتتپه هشدار داد که بهدنبال «گروههای معاند» و افرادی که «آن ور آب هستند» نروند و برای کارگران قهرمان هفتتپه خط و نشان کشید و گفت اگر فردا یعنی دوشنبه ۵آذر هر کارگری بر سر کار نیاید، اخراج میشود، البته کارگران هم صبح روز بعد که دوشنبه ۵آذر باشد سنگتمام گذاشته و همگی سرکار خود یعنی اعتصاب و تظاهرات در شهر و نه در کارخانه حاضر شدند و روی «ژن خوب» نظام را کم کردند!
البته کارگران در فضای مجازی هم حسابی از خجالت مدیریت فراری و بیصلاحیت مجتمع که بنا بهگفته شبکههای اجتماعی متهم به اختلاس هم میباشد، در آمده و پاسخهای دندانشکنی به وی دادند. از آن پاسخها تنها یک مورد اینجا ذکر میشود:
«آقای مهندس هیچوقت کارگران هفتتپه را تهدید نکنید»!
ورود صادق لاریجانی به صحنه
دومین عنصر جدیدی که در صحنه دیده شد، عکس و رجزخوانی صادق لاریجانی، رئیس دزد و فاسد قوه قضاییه جنایتکار آخوندی، بود که پیام رسانهای داده و گفت:
"دشمن در پی سوءاستفاده از برخی مطالبات است و کارگران نباید اجازه دهند که مطالباتشان، بستر و بهانهای برای استفاده ابزاری دشمنان و ایجاد بینظمی در کشور شود. لاریجانی که با ۶۶حساب بانکی آکنده از اموال مسروقه مردم معروفیت جهانی پیدا کرده، در پیامش اضافه کرد:
«بهانه کردن مطالبات کارگران برای برهم زدن نظم کشور، قابلقبول نیست».
به این ترتیب لاریجانی تلاش کرد با این خط و نشان کشیدنها کارگران را از پیمودن مسیرشان برای احقاق حق خود مردد کرده و با غرغره کردن کلمه «دشمان و معاندان»، کارگران معترض و بهجانآمده را «بچهترس» کند. یعنی همان شیوهای که برای مقابله با کامیونداران بهکار بردند و کارگر نیفتاد این بار برای جلوگیری از حرکت اعتراضی کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد اهواز استفاده کند. اما از همان اول صبح دوشنبه ۵آذر حرکت کارگران که اینک با حمایت قابلتوجه زنان و جوانان همشهریشان هم پشتیبانی میشود، پاسخ خود را گرفت و فهمید که با این «گرد و خاک کردنها» نمیتواند کارگران را ترسانده یا از پیگیری مطالبات خود منصرف کند.
حرکت زنان و جوانان اهوازی، پاسخ بسیار بهموقع و شایستهای بود به «هارت و پورت»های لاریجانی و ولیفقیهش که از شعارهای کارگران بینصیب نماند هنگامی که کارگران شعار میدادند: «ای رهبر آزاده، مافیا آزاده»!
یا هنگامی که کارگران شعار میدادند: «نه حاکم، نه دولت، نیستند به فکر ملت!» و به این ترتیب تمامی اجزا و باندهای حاکمیت را با یک چوب زدند!
مدیرعامل متواری هفتتپه در حرفهای خودش خطاب به کارگران اعتصابی گفته بود: «به کانالهای معاند و افراد معاند نظام که با نظام و مملکتمون مشکل دارند گوش ندهید، این افراد به غیر از سودجویی و به غیر از اینکه به اهداف سیاسی خودشان میخواهند برسند هیچ هدف دیگری را دنبال نمیکنند باید همه ما بدانیم کسانی که آنور آب نشستهاند نه شما برای نانی خواهند آورد و نه برای ما اعتبار و عزت!» به هر حال پاسخ تمامی حرفهای این حضرات را کارگران و جوانان اهوازی و هفتتپهای با شعارهایشان بهروشنی و با صدای بلند در خیابانهای شهرهایشان دادند و نیازی به تحلیل و تفسیر ندارد.
ورود زنان و جوانان خوزستان به صحنه
اما سومین و شاید مهمترین عامل جدید در روز دوشنبه ۵آذر ۹۷، ورود زنان و جوانان اهوازی به صحنه خیابان در حمایت از کارگران اعتصابی بود که تعادلقوای موجود در کف خیابان را بیشازپیش به نفع کارگران تغییر داد.
بیشک ایران در روزهای آینده شاهد صحنههای دیگری از تعمیق و گسترش اعتراضهای کارگران بهجان آمدهاش خواهد بود، صحنههایی که جلوه متکاملتری از قیام بزرگ مردم ایران بر ضد ستم و استثمار آخوندی است.
ضرورت کار دوشیفته کارگران اعتصابی
یادآوری تجاربی در این زمینه
اکنون بهنظر میرسد کارگران اعتصابی برای نیل به موفقیت باید دوشیفته کار کنند!
دوشیفته یعنی چه؟
منظور از دوشیفته کارکردن این است که کارگران اعتصابی برای تغییر توازن قوای موجود بین خود و رژیم باید نیروهای جدیدی وارد صحنه کنند.
این نیروها کیستند و چه کسی آنها را وارد صحنه میکند؟
منظور از نیروهای جدید، در گام اول خانواده و دوستان و خویشان کارگران اعتصابی هستند. و در گام دوم دانشآموزان و دانشجویان و دیگر کارگرانی که فردا یا پسفردا همین شتر در خانه آنها هم خواهد خوابید.
برای تفهیم خطیربودن شرایط و آنچه که دیر یا زود بهسر آنها هم خواهد آمد، ضروری است کارگران، ابتدا خانواده و دانشآموزان و دانشجویان نزدیک به خود را توجیه کرده و ضرورت ورود آنها به صحنه تظاهرات را توضیح دهند. و سپس آنها را برای توجیه دیگر اقشار اجتماعی روانه سایر بخشهای جامعه کنند.
برای اینکار ضروری است کارگران در ابتدای کار، نیمی از روز را به اعتصاب بپردازند و نیمی دیگر را به کار توضیحی در میان بستگان و نزدیکان و آشنایان خود اختصاص دهند.
در گام دوم از همان دوستان و نزدیکان و خویشان و آشنایانشان بخواهند که آنها نیز چند ساعتی در روز را به توضیح ضرورت حمایت از کارگران اعتصابی برای دیگر دوستان و نزدیکان خود بپردازند. و به این ترتیب یک پشتجبههٔ قوی برای خود ایجاد کنند که در اسرع وقت وارد تظاهرات شده و به حمایت از کارگران بپردازند.
این، مفهوم دوشیفته کار کردن کارگران است.
استفاده از تجارب انقلابیون
بسیاری از کارگران با توجه به تجارب پیشین و تجربه فعالیت سیاسی سالهای قبل احتمالاً به یاد دارند که فرضا مجاهدین خلق در سیاهترین سالهای اختناق خمینی که نه موبایلی وجود داشت و نه شبکه مجازی و اینترنت و... توانستند بدون سر و صدا تظاهراتهایی در ابعاد چندصدهزار نفری در تهران برپا کنند. تظاهرات ۷اردیبهشت سال ۶۰ مادران در تهران و تظاهرات نیممیلیون نفره مجاهدین در ۳۰خرداد ۶۰ در تهران بدون اینکه آخوندها حتی روحشان هم خبردار شود تماماً با همین شیوههای سازماندهی و دعوت شد!
اکنون نیز ضروری است کارگران برای کمکردن مدت اعتصاب و مجبور کردن رژیم به عقبنشینی و احقاق حقوقشان تا آنجا که میتوانند مردم دیگر را به صحنه وارد کنند.
یعنی همانطور که گفته شد، کارگران میتوانند صبح تا ظهر اعتصاب و تظاهراتشان را پیش ببرند و بعدازظهرها ضروری است که با بسیج خانواده و دوستان خود و انجام کار توضیحی روی دیگر اقوام، بستگان و نزدیکان خویش و دیگر همشهریانشان، و دعوت آنها به شرکت در تظاهرات اعتصابی کارگران، کار تعادلقوا را با رژیم یکسره کرده و اکثریت تودههای خوزستانی را به صحنه بکشانند. این مهمترین و بهترین ضامن پیروزی در این دور است.
فرزندان کارگران نیز در این هنگامه میتوانند با دعوت همکلاسیهای خود به حمایت ازکارگران و با کشاندن مدارس به اعتصاب حمایتی از کارگران، به پشتیبانی عملی از والدین خود برخیزند.
یادی از یک تجربه عملی مجاهدین
در سالروز تأسیس میلیشیای مردمی مجاهدین این یادآوری بسیار بهموقع و مفید است.
قدیمیترها بهیاد دارند که مجاهدین در بهار سال ۵۸ با همین شیوه موفق شدند مدارس کل کشور را در برابر زورگوییهای خمینی وارد صحنه کرده و با یک اعتصاب سراسری در حمایت از پدر طالقانی، خمینی را ناگزیر از عقبنشینی در برابر ایشان کنند. در آن روزها هواداران مجاهدین که میلیشیا خوانده میشدند(یعنی رزمنده و فعال سیاسی نیمهوقت) بخشی از روز را به کارهای خودشان میپرداختند و بخشی دیگر را به کار سیاسی فعال برای بسیج تودهها در برابر دیکتاتوری خمینی و روشهای سرکوبگرانهاشان اختصاص میدادند. آنها با آن شیوهها توانستند اکثریت جامعه را با مشکلات سیاسی موجود و تهدیدهای دیکتاتوری آشنا کرده و در خطی واحد، بخشهای عظیمی از جامعه را به میدان مبارزه با دیکتاتوری وارد کنند و تیغ خمینی برای سرکوب را تا حداقل ۲سال، در غلافش قفل کنند!
وظایف خانوداهها و جوانان آگاه و عاصی از ستم آخوندی
اکنون خانوداهها و اقوام کارگران و دوستان و آشنایان آنها به اضافه جوانان و دانشجویان آگاه و میهنپرست و انقلابی بهترین فرصت را نه در خوزستان بلکه در سراسر ایران بهدست آوردهاند تا بتوانند با سازماندادن شوراهای مقاومت و کانونهای شورشی، به مقابله با ارتجاع حاکم برخیزند و چه بهتر که این حرکت خود را با حرکت پیروزمند کارگران قهرمان و آگاه نیشکر هفتتپه و فولاد اهواز گره بزنند تا قدرت بیشتری در برابر دیکتاتوری فاسد آخوندها بهوجود بیاورند.
اکنون بهترین روزهای انقلاب و دگرگونی و مغتنمترین فرصت برای ساختن ایران آزاد فرداست، ایرانی پاکیزه از دیکتاتوری شاه و شیخ.