بر طبق روانشناسی نوین هر یک از رنگها تأثیر خاصی در روح و جسم انسان باقی میگذارد؛ رنگها دارای معنی و تاثیر خاصی در سراسر جهان هستند. بهعنوان نمونه رنگهایی که در طیف قرمز قرار دارند بهعنوان رنگهای گرم شناخته میشوند که این طیف دامنهاش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است.
وضعیت قرمز در ایران
قرمز در ایران تحت سلطه نظام ولایت فقیه آنگونه نیست که در روانشناسی رنگها از آن یادشده است. قرمز در این زمانه رنگ انفجار کرونا در سراسر ایران مصیبتزده است تا جایی که فرزندانمان در مدارس آن را لمس میکنند و در تختهای بیمارستانی با آن در جنگاند. قرمز کرونایی بیش از صد هزار تن از مردم ایران را به قربانگاه فرستاد.
معنای دیگر رنگ قرمز، گرانی اجناس و مواد غذایی است که دیگر در سفرهها جایشان خالی است.
مفهوم دیگر رنگ قرمز در ایران تحت حاکمیت آخوندی وضعیت تابلوی بازار سهامی است که آخوند روحانی آن را وسیلهای برای تأمین کسری بودجه قرار داده است تا شکم عوامل سرکوبگر داخلی و گماشتههای خارجی را سیر کند! اینک تقابل این قرمزها نمایانگر حال و روز کنونی مردم ایران است.
وضعیت قرمز در تورم و بیکاری و ...
مختصات این دوره از اقتصاد ایران چیزی نیست جز، تورم بالا، بیکاری گسترده و تولید بیرمق. واقعیتهایی که روزبهروز از درآمد مردم کاسته است. رشد منفی اقتصادی چنان است که صادرات و واردات به رکود افتاده است.
هر چند دولت حسن روحانی با وعده رشد اقتصادی و تورم تکرقمی و افزایش سطح رفاه بر سرِ کار آمد تا وضع زندگی مردم بهتر شود اما در عمل آنچه قدرت خرید مردم بهعکس نهتنها افزایش نیافته که سقوط هم کرده چنان که توان جایگزینی آن را هم ندارند.
«مسعود خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی تهران مینویسد:
«درآمد ملی سرانه واقعی کشور در سال۱۳۹۸ به ۴.۷میلیون تومان رسید که کمترین رقم از سال۱۳۸۳ تاکنون است. اگر رشد اقتصادی تا پایان سال منفی بماند، باز هم درآمد سرانه واقعی افت خواهد کرد». (کسب و کار. ۲۹شهریور۹۹)
اقتصاددانان حکومتی، سقوط نرخ رشد اقتصادی از میانگین بلندمدت و نوسانیبودن همین رشد را دو ویژگی اقتصادی دهه۱۳۹۰ میدانند. با در نظر گرفتن متوسط نرخ رشد جمعیت (۲۴.۱درصد) در این بازه زمانی، این دو ویژگی درآمد سرانه ایرانیان را بهطور قابلملاحظهای کاهش داده است.
عباس علوی راد از کارشناسان اقتصادی درون رژیم میگوید:
«از سال۱۳۹۶ به بعد اقتصاد ایران بهلحاظ رشد اقتصادی در تنگنای جدیتری قرار گرفته است. طبق گزارشهای مرکز آمار ایران، نرخ رشد اقتصادی در سالهای ۹۷ و ۹۸ به ترتیب منفی ۴ و ۷درصد بوده است. این پدیده رکود تورمی منتهی به کاهش بیشتر رفاه ایرانیان طی این سالها را به شکل نگرانکنندهتری روایت میکند». (یزد رسا. ۲۹شهریور۹۹)
بر اساس پیشبینیهای نهادهای معتبر بینالمللی و بهویژه گزارش اخیر مرکز آمار رژیم پیرامون نرخ رشد اقتصادی منفی ۳.۵درصد در سهماهه اول سال۱۳۹۹ بیانگر کاهش باز هم بیشتر درآمد سرانه مردم و به تبع آن، کاهش جدی رفاه عمومی است. بررسیها نشان میدهد ضریب جینی (یکی از معیارهای تعیین فاصله طبقاتی) از سال۱۳۹۲ تا سال۱۳۹۷ بهطور متناوب افزایش یافته است. از یکسو درآمد سرانه مردم کاهش یافته و از سوی دیگر شکل توزیع درآمد، نابرابری بیشتر پیدا کرده است.
خط فقر در وضعیت قرمز
خط فقر در اردیبهشت ماه۹۸ هشت میلیون تومان اعلام شده بود. امروز نسبت به مدت مشابه سال گذشته برای یک خانواده ۴نفره به مرز ۹میلیون تومان نزدیک شده است.
«بر اساس بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس، نرخ تورم بالا در سالهای اخیر منجر به رشد قابل توجه خط فقر در شهر تهران و سایر نقاط کشور شده است. این موضوع در کنار کاهش قابل توجه درآمد سرانه منجر به رشد نرخ فقر در این سالها شده است و شواهد موجود نشان از روند فزاینده این متغیر در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ دارد». (شهرآرانیوز. ۲۹خرداد۹۹)
گزارش بانک جهانی از رتبه ایران در شاخص توسعه انسانی
بانک جهانی در گزارش جدید خود از وضعیت شاخص توسعه انسانی اعلام کرد کشورهای آفریقا و جنوب آسیا بدترین وضعیت و اروپا و آمریکای شمالی بهترین وضعیت را دارند. شاخص توسعه انسانی میزان سرمایهای که یک کودک تا ۱۸سالگی بهدست خواهد آورد را اندازه میگیرد که از اجزای مهم این شاخص میتوان به ریسک آموزشی، ریسک سلامتی، بازدهی اقتصادی نظام آموزش و درمان اشاره کرد. شاخص توسعه انسانی بر حسب عددی بین صفر تا یک بیان میشود که صفر بدترین وضعیت و یک بهترین وضعیت است. رتبهبندی توسعه انسانی کشورها تحت عنوانهای زیر صورت میگیرد:
کشورهای با توسعه انسانی بسیار بالا
کشورهای با توسعه انسانی بالا:
کشورهای با توسعه انسانی متوسط رو به بالا:
کشورهای با توسعه انسانی متوسط رو به پایین: ایران آخوندها در این محور دستهبندی شده است.
تغییر وضعیتهای قرمز با ... .
واقعیت این است که خامنهای و نظامش قرمز گرم و جوشان را برای مردم ما تبدیل به رنگ سرمای فقر و بدبختی و بیخانمانی و... کردهاند. اما از آنجا که مردم و جوانان شورشی ایرانزمین نشان دادهاند که این نظام را بر نمیتابند و در جنگ با آخوندها بر سر شرافت و حریت کوتاه نمیآیند، بر آنند تا تمامی وضعیتهای قرمز را با سرخی و گرمای خونشان مانند پرچم شیر و خورشیدنشان ایران به سبزی و سرخی و سپیدی تبدیل کنند. قیامهای سالهای اخیر بهخصوص قیام آبان۹۸ و ۱۵۰۰شهید سرفراز آن بیانگر همین واقعیت است.