728 x 90

کولبران و آرزوهای بر باد رفته!

کولبران زحمتکش کرد
کولبران زحمتکش کرد

در چند روز گذشته اخبار و آماری از جنایات رژیم علیه کولبران زحمتکش در فضای مجازی منتشر شده است.

در دیماه گذشته ۱۸کولبر کشته و مجروح شدند و روز ۶ بهمن ۹۹ نیز جسد سه کولبر در مناطق مرزی ارومیه کشف شد، این کولبران چند روز پیش به همراه دو کولبر دیگر بر اثر سقوط بهمن مفقود شده بودند که روز ۷ بهمن جسد آنها نیز کشف شد.

در هر سفر کولبران محروم به مرز امکان هدف قرار گرفتن آنها توسط پاسداران وجود دارد، و یا این‌که حوادث مسیر نظیر سقوط از ارتفاع و یا سقوط بهمن بر سرشان سفر آنها را به سفری بی‌بازگشت تبدیل می‌کند.

انسان‌هایی که برای امرار معاش و قوت لایموت در کوه‌های سربه فلک کشیده و پوشیده از برف جانشان را از دست می‌دهند.

کولبر واژه‌ای است که مظلومیت را در ذهن و ضمیر مردم ایران تداعی می‌کند، هموطنانی که ناچار برای خالی نماندن سفره خانواده‌شان، جان خود را کف دست گذاشته و راهی مسیری می‌شوند که از هرسو خطر در کمین آنها است.

دریک ویدئو کلیپ که در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده یک هموطن کولبر از شقاوت پاسداران و کمیته‌چیها می‌گوید: «در جریان این کولبری حتی نفر ۱۴ساله با من زخمی شده است. در این شغل حتی پسر خودم گلوله به یک سمت گردنش خورد و از طرف مقابل درآمد باور کنید به بچه ۱۰ساله هم رحم نمی‌کنند».

 

در شرایطی کولبران تن به کار مشقت‌بار کولبری می‌دهند که بنا بر آمار رسمی ارایه شده توسط کارگزاران و رسانه‌های حکومتی، دهها میلیارد دلار قاچاق کالا انجام می‌گیرد آن هم از مبادی رسمی متعلق به سپاه پاسداران.

۸۰ اسکله غیرمجاز در استانهای هرمزگان، بوشهر، سیستان و بلوچستان، خوزستان و مازندران فاش شده است، و استان هرمزگان با داشتن ۴۰ اسکله غیرمجاز بیشترین سهم این آمار را دارد.

سپاه پاسداران از این اسکله‌ها به‌عنوان مکانی برای صادرات و واردات غیرمجاز یعنی قاچاق و تولید پولهای کثیف استفاده می‌کند.

اما عبور کالای اندک یک کولبر آن هم با مشقت بسیار انهدام اقتصاد و ضربه به آن محسوب شده و مجازات آن مرگ است. در منطق و در بیداد نظام آخوندی اصل بر سرکوب کولبران است، و مهم این نیست کولبر باری اندک با خود حمل می‌کند یا کمی بیشتر.

 

کولبری که هدف تیر پاسداران قرار گرفته و زخمی شده، در زمینه مشقت و سختی کار کولبری و جنایات پاسداران در حق کولبران زحمتکش می‌گوید: «نزدیک به۴سال پیش به اتفاق چند کولبر دیگر رفتیم برای کولبری که در نزدیکی مرز و هنگ مرزی به ما اجازه ندادند برویم. ما برگشتیم و در نزدیکی روستا بدون این‌که ما جنسی داشته باشیم هنگ مرزی به ما شلیک کرد که در جریان این تیراندازی من تیر خوردم و از ناحیه گردن به پایین دچار آسیب نخاعی و قطع نخاع شدم»

یک نوجوان کولبر از آرزوهای خود می‌گوید که در حاکمیت آخوندها دست‌نیافتنی است «می‌خواهم زن و بچه داشته باشم، ماشین و خانه و زندگی خودم را داشته باشم. از خدا می‌خواهم به همه کمک کند پولدار شوند تا گرسنگی نکشند».

کولبر جوان دیگری در مورد شغل کولبری و مشقت آن می‌گوید: «کولبری مثل یک پاک‌کن می‌ماند که همه آرزوهایت را پاک می‌کند. یعنی هر چیزی که در دلت یا زندگیت باشد پاک می‌کند و به صفر می‌رساند. من بزرگترین آرزویم این است که دیگر هیچ وقت کولبری نکنم»

دختری از رنج و مشقت پدرش می‌گوید که در تلاش است تا حداقل‌های معیشت زندگی را برای او، خواهر و برادرش از راه کولبری تأمین کند، پدری که همواره دست‌های او پینه بسته و پاهای او تاول زده است.

در میان کولبران کودکان و نوجوانان بسیاری هستند که در پی لقمه نانی در عنفوان نوجوانی مانند فرهاد و آزاد خسروی به ناگزیر مرگ را در آغوش می‌گیرند. علت روی آوردن مردم منطقه غرب کشور به کولبری و به جان خریدن مشقات این کار چیزی نیست جز این‌که اقتصاد منطقه نابود شده و مردم آن بیکارند.

خبرگزاری تسنیم ۲۶دی ۹۹ با اعتراف به این‌که نرخ بیکاری در این استانها بالا است نوشت: «بالاترین نرخ بیکاری جمعیت فارغ‌التحصیلان و یا در حال تحصیل دوره‌های عالی به ترتیب استانهای کرمانشاه ۲۸.۵درصد، کردستان ۲۵.۵درصد.

بسیاری از این فارغ‌التحصیلان به ناچار به کولبری روی می‌آورند زیرا امکان استخدام و کسب درآمد ثابت در این مناطق بسیار کم است».

خبرگزاری فارس ۳۰آذر ۹۹ ضمن اعتراف به وضعیت وخیم اشتغال استانهای نوار مرزی نوشت: «در استانهای مرزی ۶۰درصد شاغلان غیررسمی‌اند.

گفته شد طی سال ۹۹ در کل کشور حدود ۳۰درصد از شاغلان یعنی ۷ میلیون و ۸۹ هزار نفر فاقد بیمه و حمایت‌های اجتماعی و در یک کلمه شاغل بخش غیررسمی اند. اما توزیع استانی این ۷ میلیون و ۸۹ هزار شاغل بخش غیررسمی نیز جالب توجه و قابل تأمل است.

آمارها نشان می‌دهد میانگین نرخ ۳۰درصدی شاغلان در کشور در حالی است که در استانهای آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان حدوداً ۵۸ درصد از کل شاغلان در بخش غیررسمی فعال‌اند، و در کردستان و کرمانشاه این نرخ برای هر کدام حدود ۵۱درصد است».

روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی ۱۷ آبان ۹۹ نوشت «بیکاری و مهاجرت دو روی سکه مشکلات سردشت است».

سایت وابسته به جهاد دانشگاهی رژیم هم نوشت: «تبعیض و نابرابری در بهره‌مندی از فرصت‌های شغلی یکی از مهمترین ‌چالشهایی است که بیشتر شهرهای مرزنشین گرفتار آن هستند».

خبرگزاری مجلس رژیم هم نبود زیرساخت‌های لازم برای تولید و اشتغال در مناطق مرزی کشور را علت بیکاری مردم در این مناطق می‌داند (خبرگزاری مجلس ۲۸ دی ۹۹).

یک عضو مجلس ارتجاع هم در جنگ باندی با ریختن اشک تمساح برای مردم خطاب به آخوند روحانی می‌گوید: «مردم محروم استان کردستان و شهرستان بیجار از سختی معیشت و دیگر مشکلات به ستوه آمده‌اند و از وعده‌های مکرر عملی نشده مسئولان و دولت مردان ناامید و مایوس شده‌اند. چه دستهایی در کار هست که باعث بیکاری و فرار مردم شده است» (رادیو فرهنگ ۲ آذر ۹۹).

 

آری علت فقر مردم و روی آوردن آنها به کولبری در غرب کشور و سوخت‌بری در شرق کشور، چیزی جز غارت سرمایه‌های مردم ایران توسط نظام آخوندی نیست.

بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، ایران در رتبه هفتاد و سوم قدرت خرید سرانه در جهان قرار دارد، در حالی که جزو ۲۰ کشور اول غنی جهان از نظر منابع طبیعی هستیم (روزنامه اقتصاد سرآمد ۲۹ دی ۹۹).

اما آیا این غارت عظیم دارایی‌های مردم ایران و به فقر و بیکاری نشاندن د‌هها میلیون نفر از مردم می‌تواند دوام بیاورد.

قیام آبان ۹۸ روی دیگر سکه که همانا خشم و کینه مردم فقیر نسبت رژیم آخوندی را نشان داد.

مردمی که راه را برون‌رفت خود از فقر مفرط در این نظام را در سرنگونی ‌آن می‌دانند.

سرانجامی که چپاولگران و جانیان حاکم را از آن گریزی ندارند، سرانجامی محتوم در روزی که فرزندان این میهن نظام غارت و چپاول آخوندی را برای همیشه جمع کرده و به زباله‌دان تاریخ بیاندازند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e2a93961-2b61-4985-9c47-5800fe611bb6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات