728 x 90

گربه شد عابد و مسلمانا!

گربه عابد
گربه عابد

سردمداران، کارگزاران، مهره‌ها و عوامل ریز و درشت نظام جملگی ۴۰سال است که در سایهٔ نعلین و سرنیزه، هست و نیست مردم را به یغما برده‌اند و در سرکوب کمترین صدای اعتراض درنگ و تردید به‌ خود راه نداده‌اند.

عجبا که امروز همین قاتلان و دزدان پیشانی‌سیاه نظام، به مصداق گربه شد عابد و مسلمانا به فکر مردم افتاده‌اند! هر رسانه و تلویزیون و تریبونی را که بنگری آنان را خواهی دید که برای تبری از جرم و جنایت به روی یکدیگر پنجه می‌کشند و برای حقوق مردم سینه چاک می‌دهند! یکی از «حق اعتراض قانونی مردم» دم می‌زند،دیگری داد عدالت خواهی سر داده و درد معیشت ملت گرفته، آن دیگری مطالبهٔ حقوق کارگران را وجهه همت خود قرار داده و آن یک سرکردهٔ جانی سپاه، ریاکارانه به رسیدگی به خانوادهٔ کولبران جان‌باخته توصیه می‌کند!

شگفتا که ولی‌فقیه خون‌ریز بالای دست همهٔ تبهکاران، بر «گاری رأفت» سوار شده و به دلجویی و رسیدگی به خانواده‌های شهدای قیام فرمان‌ می‌دهد! هم او که خود ام‌الفساد و نخستین مسبب قتل‌ها و شکنجه‌ها و تیره‌روزی‌های مردم ماست؛ دیکتاتوری که همگان به چشم دیدند چگونه توده‌های معترض را اشرار خواند و فرمان کشتار آنان را صادر کرد!

 

بگویید اول انقلاب کجا ساکن بودید؟

از جمله اظهارات ریاکارانه و در عین‌حال عبرت‌آموز،‌ سخنان موسوی لارگانی، نمایندهٔ ‌ مجلس ارتجاع، است که در روز ۱دی ۹۸ در صحن مجلس ایراد کرده و به لجن‌مالی رئیس‌جمهور ارتجاع پرداخت و گفت:‌ «جناب آقای روحانی آگاه باشید که مردم خنده‌های مضحک شما در مقابل دوربین‌ها را استهزاء وضعیت نامناسب اقتصادی و معیشتی خود تلقی می‌کنند».

لارگانی که خود سال‌ها شریک دزد و رفیق قافلهٔ بوده، برای مبرا نشان‌ دادن خودش، از روحانی به‌عنوان ریاست قوه مجریه و دومین مقام نظام و علی لاریجانی به‌عنوان ریاست مقننهٔ حسابرسی مالی کرده و پرسید:‌ «آقایان روحانی و لاریجانی شماها بگویید برای برون‌رفت از وضعیت فعلی چه کرده‌اید بگویید اول انقلاب کجا ساکن بودید و اکنون نیز خانه‌هایتان کجاست»؟

وی هم‌چنین برای کارگران اشک تمساح ریخته و به شیخ شیاد روحانی طعنه زد که: «‌آیا خبر دارید حقوق کارگران ما به برکت دولت ژنرالی شما، یک‌دهم حقوق کارگران کشورهای منطقه است».

البته این مهرهٔ رژیم نگفت که از کی علاقمند و حامی حقوق کارگران شده‌ است! وی سپس به تهدید روحانی پرداخته و به او یاد‌آوری کرد: «آیا خبر دارید که امثال حسین فریدون، مهدی جهانگیری، مرجان آل آقا پیوندی یک‌هزاره و دهها مدیر متخلف دیگر که همگی از نزدیکان شما هستند روزبه‌روز در حال تکثیر هستند».

این نمایندهٔ ‌ شیاد هم‌چنین به شکلی کم‌سابقه با بکارگیری کلماتی موهن،‌ روحانی را به دروغگویی و خنده‌های شیطانی متهم کرد و گفت:‌

«آقای روحانی اگر شما به‌عنوان نفر اول اجرایی کشور از زمان افزایش قیمت بنزین بی‌اطلاع بوده‌اید که وا اسفا! و دیگر شایستگی ادامه حضور در سیستم دولت را ندارید و اگر هم برای فریب افکار عمومی دروغ گفتید، آگاه باشید که مردم فریب خنده‌های شیطانی را نخوردند».

 

سفرهٔ پهن و محرومیت تاریخی آخوندها

در نمونهٔ دیگر عماد افروغ، نماینده سابق مجلس رژیم، در اظهاراتی بی‌سابقه روحانیت و آخوندها را شلاق‌کش کرد و آنان را متهم نمود که برای جبران محرومیت تاریخی‌شان به ناحق بر خوان یغمای ملت خیمه زده‌اند. افروغ در ۱دی ۹۸ در مصاحبه با روزنامه حکومتی جوان چنین گفت: «خیلی‌ها که محرومیت تاریخی داشتند دفعتاً احساس کردند اگر امروز به این سفره پهن نچسبند و از لقمه‌های آن بهره‌مند نشوند، فردا دیر است. در حالی که از هر حیث نگاه کنید قرار نبود این‌ها کاره‌ای باشند؛ این است که می‌گویم فقط بحث قوه مجریه نیست».

این اظهارات کسی است که خود جزو عناصر باند خامنه‌ای است و سال‌ها مجیزگو و شریک و مؤید جنایات و مفاسد آخوندها بوده‌ است.

ناگفته پیداست که آنچه از خلال سگ‌دعواهای باندی از پرده برون می‌افتد، نوک کوه یخ جنایتها و خیانت‌های رژیمی است که در اثر توفان سهمگین قیام تعادل خود را از دست داده‌ و عواملش را واداشته‌ که به ناگزیر بخش کوچکی از واقعیات را فاش کنند تا قسمت اعظم آنها هم‌چنان مکتوم باقی بماند. اما همین‌ میزان هم کافی است که بر آتش خشم‌وکین مردم نسبت به نظام ضد‌بشری بیافزاید و عزم آنها را برای نابودی تمامیت این نظام تبهکار جزم‌تر کند.

گفتنی است که مهره‌های رژیم در عین‌حال به‌طور مذبوحانه تلاش می‌کنند چهرهٔ سیاه خامنه‌ای را نیز سفیدسازی کنند. چهره‌ای که همگان همان روز اول قیام سیاهی آن‌را به‌چشم خود دیدند!

 

علت این است، ‌آتش جواب آتش!

به راستی علت چیست که این روزها دژخیمان و جانیان و غارتگران این‌قدر رئوف و مهربان شده‌اند؟ هما‌ن‌ها که طی ۴دهه حکومت ظلم و ستم همکار و همراه و همدست این نظام بوده‌اند! از چه روست که این‌گونه بی‌دنده و ترمز بر سر و روی هم پنجه می‌کشند؟ چرا مرز‌سرخ‌های نظام را درمی‌نوردند و مانند غریقی که برای زنده‌ماندن، دیگری را به‌ زیر می‌کشد تا خود روی آب بماند، پتهٔ یکدیگر را روی آب می‌اندازند؟

پاسخ را باید در خیزش و خروش توفندهٔ خلقی یافت که در ۲۵آبان ۹۸ ضرب‌شصت خود را به سردمداران و عوامل رژیم نشان داد. خلقی که از جنایت و خیانت و فریب به‌ستوه‌ آمده‌اند و برای خون‌خواهی و حسابرسی از همهٔ دست‌اندرکاران نظام عزم جزم کرده‌اند.

پاسخ را باید در خروش قیام‌آفرینان دلیری یافت که به‌گفتهٔ فرماندار مزدور رژیم بی‌هراس از گلوله «سینه‌اش را باز کرد و گفت بزن»‌!

پاسخ را در تغییر فاز ناشی از قیام باید جست. دورانی که دیگر مردم ما در برابر ظلم و جور ساکت نمی‌نشینند و برآنند که «مشت را با مشت و گلوله را با گلوله» جواب دهند. آری پاسخ همین جاست!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4baea068-eb9d-405f-ad96-dfe87979809f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات