ویژگی اصلیِ گردهمایی روز ۲۰ بهمن در پاریس بهمناسبت گرامیداشت سالگرد انقلاب ۱۳۵۷ چه بود؟
این گردهمایی چه تفاوت مهم سیاسی با نمونههای پیشین در ماهها و سالهای گذشته داشت؟
آیا آثار سیاسی و اجتماعیِ این گردهمایی میتواند موجب تغییر تعادلقوا در صحنهٔ سیاسی ایران شود؟
این پرسشها از این واقعیت برآمدهاند که این گردهمایی برای اولین بار در سطح داخلی و بینالمللی، مرزبندی میان جبههٔ نه شاه ـ نه شیخ و جبههٔ مقابل آن را در صحنهٔ سیاسیِ ایران برجسته نمود و بازتاب گستردهٔ رسانهیی یافت.
این گردهمایی از بابت تنوع و میزان جمعیت با نمونههای پیشین متفاوت بود. استقبال و حضور گستردهٔ نسل جوان ترقیخواه و تحولخواه، از ویژگیهای دیگر این گردهمایی بود.
این گردهمایی بر زدودن گرد و غبار ارتجاع آخوندی و همسویان شاهپرستیِ آن از ساحت هدف و خواستهٔ اصلیِ انقلاب ۱۳۵۷ متمرکز بود؛ یعنی برجسته نمودن آزادی و دموکراسی که خواستهٔ ۱۲۰ ساله در مقابل دیکتاتوریهای موروثیِ شاهی و شیخی بوده است.
این گردهمایی متمرکز بر پالایش صحنهٔ سیاسی ایران از آلودگیهای ارتجاعی، استعماری و بازیچههای آنها بود؛ آلودگیهایی که بهطور خاص در قیام ۱۴۰۱ تلاش داشتهاند فضای سیاسی ایران را مشوش، گنگ و مردد کنند و اپوزیسیون اصیل ضد هر گونه دیکتاتوری را در فضای مغشوش، به محاق ببرند. گردهمایی روز ۲۰ بهمن در پاریس، در سطحی گسترده توانست دربارهٔ ابعاد همسوییِ ارتجاع آخوندی، وارثان ساواک، نایاکیها، اصلاحاتیها و رسانههای همسویشان روشنگری کند.
این گردهمایی توانست در حضور گستردهٔ ایرانیان خارج کشور، راهحل اصولی و نتیجهبخش سرنگونیِ حاکمیت آخوندی ــ یعنی سازشناپذیری، قاطعیت، کانونهای شورشی و نفی هر گونه دیکتاتوری ــ را تشریح و معرفی نماید و بهعنوان مانیفست راهنما و عملیِ مقاومت برای آزادی تثبیت نماید.
این گردهمایی توانست در منظر سیاست بینالمللی اصلیترین و اصولیترین مقاومت سازمانیافته را بهعنوان مشروعترین و کاراترین هماورد دیکتاتوری ملایان معرفی نماید.
این گردهمایی با این ویژگیها، همچون اکسیژنی مهارناپذیر از پنجرههای خانههای ایرانیان به درون رفت و بیشتر خواهد رفت. حال بگذار برخی رسانهها در همسویی با نافیان استقلال و آزادی و دموکراسی در ایران، واقعیت بزرگ و اخبار متنوع این گردهمایی را سانسور نمایند. بگذار تلاش کنند سانسور رسانهییشان را چندقفله کنند تا جلو نفوذ هوا از پنجرهها را بگیرند!
آنچه در روز ۲۰ بهمن در گردهمایی پاریس رخ داد، بسیار شبیه گردهمایی مجاهدین خلق ایران در امجدیه تهران در ۲۲ خرداد ۱۳۵۹ با عنوان «چه باید کرد» بود. آثار گستردهٔ سیاسی و اجتماعیِ آن گردهمایی آنقدر نافذ و رقمزنندهٔ تغییر تعادلقوا علیه ارتجاع و بهنفع آزادی بود که خمینی تاب نیاورد و خودش به صحنه آمد تا علیه مجاهدین، شبهفتوای سیاسی ـ مذهبی بدهد. اما حاصل چه شد؟ دو سه ماه بعد، نشریهٔ نیمهمخفیِ مجاهد با روزی ۶۰۰هزار فروش، به بالاترین تیراژ در تاریخ مطبوعات ایران رسید.
در هر دو مورد از سانسور آن و این گردهمایی، این اصل قانونمند مثل تمام ادوار تاریخ مبارزه برای آزادی بهاثبات رسید و خواهد رسید که: «زنگار با سنگ مرمر چه تواند کرد؟»
آری، از پس گردهمایی ۲۰ بهمن در پاریس، دو قطب اصلیِ هماورد در صحنهٔ سیاسی ایران، بیش از پیش آشکار و برجسته شدند: نمایندگان واقعی و میدانیِ آزادی با پرداخت بهای آن و نمایندگان هر گونه دیکتاتوری اعم از شیخی و شاهی. از این پس بهمیزانی که آثار این نبرد در جامعهٔ ایران ــ چه داخل و چه خارج کشور ــ گسترش یابد، هم فضای سیاسی ایران پالایش خواهد یافت و هم مسیر نبرد نهایی با راهحل قاطع سرنگونیِ حاکمیت آخوندی، شتاب بسا پیش از پیش خواهد گرفت. چنین است موقعیت و مختصات صحنهٔ سیاسی ایران از ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ به بعد.