در جریان سه روز اعتراضات سراسری معلمان اعتراضات گستردهیی صورت گرفت که به گزارش روزنامه اعتماد ۲۳آذر۱۴۰۰ «۲۰۰ ناحیه کشور صحنه اعتراضات گسترده معلمان بود».
معلمان اضافه بر این خواسته خود که حقوقشان باید بر اساس طرح رتبهبندی افزایش پیدا کند، به برخوردهای سرکوبگرانه و توهینآمیز نیروهای سرکوب با آنها، بازداشت و زندانی شدن تعداد زیادی از همکارانشان و... اعتراض کردند.
در تعدادی از این تجمعهای اعتراضی دانشآموزان نیز معلمان خود را همراهی و خواستههای آنها را مورد تأکید و تأیید خود قرار دادند.
اعتراض سه روزه و گسترده معلمان گستردهترین واکنش آنها نسبت به پایمال شدن حقوق صنفی و سیاسی خود توسط حاکمیت آخوندی طی دو دهه گذشته بود.
اعتراض وسیع و شعارهای رادیکال معلمان باعث شد که آخوند احمد فلاحی عضو مجلس ارتجاع به صحنه بیاید و نسبت به «شعارهای ساختار شکنانه» در این تجمعها فغان برآورد که «در بسیاری از تجمعها از جمله تجمعی که مقابل ساختمان مجلس داشتند، شعارهای ساختارشکن سردادند» (خبرگزاری ایلنا ۲۲آذر۱۴۰۰).
این اعتراضات باعث شد که تعدادی از رسانههای وابسته به دو باند حکومتی نسبت به آن ابراز نگرانی کنند.
روزنامه اعتماد وابسته به باند مغلوب ضمن اذعان به گستردگی اعتراضات نوشت: «نیروهای اداری که هرگز در تجمعات شرکت نمیکردند، اکنون بهراحتی در تجمعات شرکت میکنند. حراست ادارات، تنها درخواستی که دارند تعداد شرکتکنندگان در تحصنهاست و از مدیران مدارس، مصداقها را طلب نمیکنند (اعتماد ۲۴آذر۱۴۰۰).
اعتراضات دیگر اقشار مردم و خصوصاً شعارهایی که در تظاهرات خود میدهند، نیز موجب ایجاد موجی از وحشت در میان رسانههای هر دو باند شده است.
مقالهنویس روزنامه آفتاب یزد نگران اعتراضاتی است که «این روزها درجای جای کشور مشاهده» میشود
اما ترس اصلی او این است که «دشمن از این اعتراضات» بهویژه معلمان استفاده کند و بهقول آن عضو مجلس ارتجاع شعارهای ساختار شکنانه در اعتراضات مطرح شود: «دشمنان انقلاب از اعتراضات اخیر میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند و اقدام به سناریوهای مختلف میکنند تا به اهداف شوم خود برسند» (آفتاب یزد ۲۴آذر۱۴۰۰).
کیهان خامنهای در هراس از سمت و سو پیدا کردن تجمعات و اعتراضات به سمت براندازی و «انحراف این تجمعات» است که «هزینههای هنگفت از جیب ملت ایران (بخوانید نظام منحوس ولایت) پرداخت شود».
این روزنامه وابسته به باند خامنهای اعتراف کرده که: «حجم گستردهیی از تجمعات به بهانههای مختلف، ساماندهی و تحریک و تشویق میشود و سپس... . تبدیل به اغتشاش و ناامنی میشود» (کیهان ۲۴آذر۱۴۰۰).
سایر مهرههای حکومتی نیز صدای ضربان خیزش و قیام را از هر حرکت اعتراضی مردم میشنوند آنچنانکه فردی که عنوان مدرس دانشگاه دارد به نام علیرضا شجاعی زند در گفتگو با تلویزیون شبکه چهار گفت: «این پدیده اینجا دو ساعت یک اعتراض صنفی همان صنفی نمیماند بلافاصله میآیند توی آن و تبدیلش میکنند به یک اعتراض سیاسی شب که آنوقت اصلاً تبدیل میشه به یک پدیده براندازی».
در مورد وجود شرایط عینی برای اعتراض و خیزش و فضای انفجاری جامعه یک دانشجوی بسیجی هم در این برنامه گفت: «فوری یک اتفاقی تقی به توقی میخورد فوری میریزد کف خیابان اعتراض میکند. فضای عمومی اینقدر بعضاً رادیکال است که ما تشکلها هم میگوییم اوه اوه اینقدر من اصلاً نمیتوانم این را نمایندگی بکنم. تحلیلم این است که بعضاً چرا نمیتوانند نمایندگی بکنند چون میبینند از بس رادیکال است از بس خشن است اصلاً ولش کن... به نظرم فضای عمومی خیلی رادیکال است» (تلویزیون شبکه چهار ۱۷آذر۱۴۰۰).
واقعیت این است این ابراز هراسها دردی از دردهای بیدرمان حاکمیت را درمان نمیکند. کار از کار گذشته و در مصاف نهایی، سرانجام این مردم برانداز ایران هستند که پیروز میدان هستند.
شرایط فعلی یادآور قیام آبان سال۹۸ است که جرقه گران کردن بنزین جامعه را مانند آتشفشانی فعال کرد و تبدیل به طوفانی شد که سرتا پای رژیم را در نوردید.
در حال حاضر نیز عوامل و زمینههایی که باعث فروزان شدن شعله خشم مردم بر پیکره نظام ولایت در قیام آبان ماه ۹۸ شد، نه تنها باقی است بلکه بیشتر هم شده و در عینحال
دست رژیم نسبت به گذشته برای سرکوب مردم بستهتر است.
در حالی که خامنهای خامخیالانه فکر میکرد با در پیش گرفتن سیاست انقباضی علیه مردم و روی کارآوردن دولت جلادان میتواند حکومتش را در مقابل اعتراضات و خیزشهای مردمی مصون نگاه دارد، اما اعتراضات ۴ماهه اخیر مردم در دوران دولت رئیسی جلاد بیانگر این است که این صدا از هر زمان دیگری بلندتر و قویتر شده است.
گسترش فعالیت جوانان و کانونهای شورشی و رزم جانانه آنها در کف خیابانها مؤید دیگری بر این واقعیت است.