قسمت هفتم: نقاط برجسته قیام
هفتمین قسمت از سلسله نوشتههای ۴۰سال قیام برای آزادی میپردازد به برخی از مهمترین ویژگیهای قیامی که هنوز هم ادامه دارد و یک واقعیت جاری است.
در شمارههای پیشین این نوشته، مروری بر تاریخچه قیام شد، قیامی که ویژگیهای نهفته بسیاری در خود دارد و در جریان تحقق مراحل آتی، ویژگیهای باز هم بیشتری را از خود بارز خواهد ساخت. گرچه از هماکنون نیز میتوان برخی از خطوط پررنگ آن در آینده را نیز حدس زد.
قیامی که آزادی و عدالت اجتماعی در یک جمهوری دمکراتیک، مهمترین هدف آن است.
سیر تکامل قیام
قیام همانطور که در قسمتهای پیشین این نوشته دیدیم هر قیامی البته ویژگیهای خاص خود را دارد، قیام بزرگ مردم ایران که اکنون به نام قیام دی(نقطه شروع آن نامگذاری شده) نیز ویژگیهایی دارد که منحصربهفرد است.
قیام ابتدا از شهرستانها آغاز شد، سپس به مرکز رسید.
قیام از حرکات ساده صنفی آغاز شد و به فاصله کمتر از ۲۴ساعت به جنبشهای رادیکال سیاسی کشید.
قیام گرچه با مسالمت، حرکت آغاز کرد اما در گام بعد و در مقابله با سرکوب حکومتی، به قهر بالغ شد.
بنا به آمارهای اعلام شده حکومتی، انهدام ۶۰دفتر امامجمعه و ۲۰حوزه آخوندی خود نشاندهنده این است که هدف سیاسی قیام، برای قیامکنندگان کاملا روشن است و هیچ ابهامی در این مورد ندارند.
توصیف قیام از زبان دشمن
بهترین توصیف از پروسه قیام را مقامات رژیم البته با همان بیان و فرهنگ مبتذلشان بهعمل آوردند. در این مورد علی خامنهای گفت:
قرائن و شواهد اطلاعاتی نشان میدهد که این قضایا سازماندهیشده بوده و در شکلگیری آن، یک مثلث فعال بوده است... چند ماه بر روی این طراحی کار کردند و بنای آنها این بود که حرکتها از شهرهای کوچک شروع شود تا به مرکز برسد... رأس سوم... پادوها بودند که مربوط به سازمان آدمکش منافقین هستند و از ماهها قبل آماده بودند... در این فراخوانها، شعار «نه به گرانی» مطرح شده بود که شعاری جذاب بود تا عدهای را بهدنبال خود وارد صحنه کنند... کسی که پادوی منافقین است و آدم میکشد حسابش جداست.(سایت خامنهای روز ۱۶دی ۹۶)
سپر حفاظتی مجاهدین
از لحن خامنهای روشن است که برای سرکوب قیام، قصد یک کشتار اساسی داشته اما نفس حضور مجاهدین در صفوف جلویی و در عمق قیام باعث شده که باز هم مثل همیشه، او ترجیح دهد با تمرکز پاسدارانش روی مجاهدین و کانونهای شورشی و پیگیری و شناسایی آنها، قلب قیام را هدف قرار دهد، امری که میزان خسارتهای مردم را کیفاً کاهش داده است.
این را بعداً پاسدار جعفری به صراحت تمام بر زبان آورد. سرکرده سپاه پاسداران بیهیچ خجالت و رودربایستی رسماً از تاثیر مجاهدین در کاستن از سرکوب مردم، شکوه و شکایت سرداد.
سایت فاشیستی «ذاکر نیوز» بهنقل از پاسدار جعفری سرکرده سپاه پاسداران روز ۱۵اسفند ۱۳۹۶ نوشت: «اگر منافقین دست نیروهای امنیتی و بسیجی را نبسته بودند... شیطنتها بسیار زودتر در نطفه خفه میشد»!
مجاهدین و کانونهای شورشی سپر حفاظتی قیامکنندگان
با اینهمه، خط و نشان کشیدن حکومت برای جوانان لحظهای از رسانههای حکومتی قطع نمیشد.
آخوند بدنام علمالهدی روز ۲۹دی ۹۶ در تلویزیون سراسری خراسان موسوم به تلویزیون آستان قدس رضوی گفت: «با این شبکه اجتماعی، جریانهای تروریستی دارند از جوانهای این مملکت عضوگیری میکنند؛ مغزها رو شستشو میدهند؛ بچههای این مردم رو رودرروی این مردم و مقدسات این مردم قرار میدهند؛ از یک فضای مجازی دشمن داره بهرهبرداری میکند... با تلقینات سوء بر جوانها و نوجوانهای ۱۶ساله و ۱۷ساله، از اینها پیادهنظام برای خودش میسازند و اونها رو به عرصه اغتشاش و آشوب و ویرانی میکشانند».
بازداشت فلهای نوجوانان و جوانان
مقامات قضایی استان مرکز اعلام کردند که نزدیک به ۷۰نفر دانشآموز و نوجوان را در اراک بازداشت کردهاند! نسلی که قرار بود اساساً بویی از شورش و قیام نبرده و اسمی از انقلاب و انقلابیگری بهمعنی حقیقی آن نشنود اما اکنون در صف اول مبارزه با دیکتاتور، جانفشانی کرده، راهی زندان و شکنجهگاه میشود و در هیات یک شورشی، به قهرمانی از قهرمانان تاریخ آزادیخواهی میهن خود تبدیل میگردد!
اهمیت این نکته که یکی از ویژگیهای این قیام است، آنجایی بیشتر روشن میگردد که میبینیم این جوانان با الگوی کانون شورشی فعالیت میکنند! روشن است که جوانان، دشمن را درست تشخیص دادهاند، راه مبارزه با دشمن را نیز درست رفتهاند. راه و روش کانونهای شورشی!
البته از آنسو رژیم هم دشمن خود را اشتباه تشخیص نداده و مستقیماً با مجاهدین و کانونهای شورشی و جوانان شورشی درگیر شده است؛ یعنی با قلب قیام و موتور اصلی جامعه عصیانزده.
کمیت میلیونی دشمنان نظام
نکته مهم بعدی کمیت این نیروهای شورشی است. این، در تعادلقوای فعلی اهمیت بالایی دارد که هر کس بداند کمیت نیروی شورشی در چه حد است؟
کمیت نیروهای شورشی را از حرفها و تبلیغات رژیم میتوان بهطور تخمینی دریافت. در همان شلوغیهای قیام یکی از کانالهای تلویزیونی وزارت اطلاعات در این مورد، عدد و رقمی منتشر کرد که اهمیت بالایی دارد.
با یکی از کارشناسان حکومتی به اسم «وحید جلیلی» روز ۱۲دی ۹۶ در مصاحبه با تلویزیون حکومتی افق گفت: «بیتعارف ضدانقلاب به صحنه آمده و داره تلاش میکنه که به یک معنا بزنه زیر میز... بالاخره در جمهوری اسلامی هم با ۸۰میلیون جمعیت، ممکنه چند میلیون نفر هم رسماً ضدانقلاب باشند... ولی الآن دیگه به حدی رسیدند که با تحریک و برنامهریزی بیرونی به اینجا رسیدند که باید هنجارشکنی کنند و بزنند زیر میز».
چند میلیون! این اعتراف مهمی است که نباید ساده از آن گذشت.
چند میلیون ضدانقلاب و شورشی! در یک مملکت دموکراتیک بلافاصله کار را به انتخابات زودرس و تجدیدنظر در قانون اساسی و تعویض کلی ساختارهای حکومتی میکشاند اما اینجا در ایران آخوندزده، «در» بر پاشنه دیگری میچرخد! جدول زیر نشان میدهد که بر اساس آمار رسمی وزارت کشور آخوندها، که همیشه در آنها تعداد مشارکتکنندگان در نمایش انتخابات آخوندی رقمسازی شده و با ضریبی چند برابر به بیرون عرضه میشود؛ اما حتی بر اساس همین آمار بزرگنمایی شدهٔ مشارکتکنندگان، مردم ایران از همان اولین سال روی کار آمدن این نظام و پس از برافتادن نقاب از چهره خمینی، از بازیهای انتخاباتی او کنار کشیدند و بهطور معمول بین ۲۵ تا ۵۰درصد مردم هرگز در انتخابات او شرکت نکردند. پس تعجبی ندارد هنگامی که کارشناس حکومتی در سال ۹۶ اعتراف میکند که «یک چند میلیونی!؟» هم ضدانقلاب! در این مملکت داریم.
جدول آمار شرکتکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری رژیم از آغاز تاکنون
سند حکومتی که نشان میدهد بین ۲۵ تا حدود ۵۰درصد مردم ایران هرگز در انتخابات آخوندها شرکت نکردهاند و این خود، پایه اجتماعی میلیونها مردم ناراضی است که اینک به شورش و قیام برخاستهاند.
«دیگه تمومه ماجرا» به روایتی دیگر!
یکی دیگر از ویژگیهای این قیام، خالص کردن صفوف مردم معترض و پاک کردن آن از آلودگی عناصر حکومتی بود که با لباس اصلاحطلب و اعتدالی میخواستند خود را اپوزیسیون جا زده و برای روز مبادا، حساب پسانداز باز کنند!
البته دستپاچگی سران اصلاحات در اظهار بندگی به دیکتاتور، چنین فرصتی را از عناصر پاییندستی آنان گرفت چرا که در کنار مقامات رسمی و سران رژیم(مثل خامنهای و روحانی و رئیسی) محمد خاتمی نیز بر ضد قیامکنندگان موضعگیری کرد و تمامی کاسه و کوزه اصلاحطلبان را به هم ریخت.
در جریان قیام ۱۸تیر و ماجرای ۸۸ نیز، دستگاه اپوزیسیونبازی حکومتی به درجاتی به این «بلیه» دچار شده بود! یعنی در حساسترین لحظات قیام، سران هر دو جناح نظام، همگی بر ضد مردم، دور یکدیگر جمع شده و «گعده = شبچره آخوندی» گذاشتند و دست و پای طرفداران جوانترشان را در پوست گردو نهادند!
موتور اصلی قیام
به هر حال مقامات امنیتی هم به میدان آمدند و صحبتهای خامنهای را در مورد ماهیت قیام و سازمان کار، شعارها و اهداف قیام تأیید کردند و به این ترتیب، پازل قیام، موتور محرک و عناصر اصلی آن را رسماً معرفی کردند.
یکی از سایتهای زنجیرهای وزارت اطلاعات به اسم «بهارستانه» درباره قیام نکاتی در همین زمینه در شهریور ۹۷ نوشت که اهمیت دارد:
سایت وزارتی بهارستانه: «منافقین دست به تغییر تاکتیک زدهاند... منافقین... امروز در همه صنوف اعم از کامیونداران، بازاریان، مالباختگان، معلمان، کارگران و… نیز نفوذ کرده و خطدهی میکنند... در دیماه ۹۶ اغتشاگران در یک سردرگمی تشکیلاتی و سازماندهانه بهسر میبردند، نقصان رهبری در صحنه وجود داشت و پیچیدگی لازم را هم نداشتند... (اما اکنون) میتوانند در صورت رویارویی با نیروهای امنیتی، دست به سنگربندی خیابانی بزنند؛ یعنی حاضر بهیراقتر از گذشته شدهاند... در حال حاضر، عنصر تعیینکننده به نسبت اغتشاشات دیماه ۹۶ متشکل شدن اغتشاشگران است، تشکلهایی بهنام کانونهای شورشی درست کردهاند که هم قدرت تکثیر نیرویی دارند و هم از پتانسیل جایگزینی لیدرهای صحنه برخوردار میباشند...».
قیام و رهبری خطدهنده قیام
یکی دیگر از ویژگیهای این قیام، حضور محسوس یک مدیریت متمرکز در آن است. ادامه مطلب را از همان سایت اطلاعاتی دنبال کنیم:
سایت بهارستانه روز ۶شهریور ۹۷ نوشت: «اما کیفیترین تحول صورتگرفته، وصل عقبه این کانونها به رهبری آن است، در حال حاضر، خط دهی اصلی این کانونهای شورشی توسط مسعود رجوی سرکرده منافقین در قالب «پیام به کانونهای شورشی» صورت میگیرد.
وی در ۱۱مردادماه سال جاری در پیامی تحت عنوان «مشت در برابر مشت، حمله در برابر حمله، آتش جواب آتش» برای تقویت روحیه اغتشاشگران، به آنان وعده داده که این اغتشاشات ادامه خواهد داشت و روزبهروز گسترش مییابد، وی اغتشاشات را سازمانیافتهتر از گذشته قلمداد کرد و مدعی شد که نظام توان مقابله با آنان را ندارد! حال، وقتی دشمن با چنین عقبهای برای رویارویی آماده شده است میبایست اذعان داشت که همه در یک کشتی نشستهایم».
مهمترین ویژگی قیام
برخی ناظران اخبار ایران معتقدند:
نکاتی که در مورد هدفداری قیام، شعارهای قیام و سازمانیافتگی قیام از قول مقامات و رسانههای حکومتی مطرح میگردد، نه فقط مهمترین ویژگی قیام بلکه شاید مهمترین سرفصل قیام هم باشد. سرفصلی که یک قیام با اهداف مشخص را از یک حرکت خودجوش و بیسمت و سو جدا میکند.
اتاق فکر استراتژیک رژیم، موسوم به «اندیشکده راهبردی تبیین» در گزارشی به خامنهای اعلام کرد که: «نقش مجاهدین در تحقق راهبرد براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ارتقاء پیدا کرده و باید علیه مجاهدین اقدام جدیتری بهعمل آورد».
نفس چنین اعترافی از نظر سیاسی از عبور از یک سرفصل خبر میدهد؛ سرفصلی در تاریخچه انقلاب ایران پس از سالها آشفتگی خمینیساخته در صحنه سیاسی ایران.
در قسمتهای پیشین این نوشته به تماس روحانی با رئیسجمهور فرانسه در همان اولین روزهای قیام اشاره شد و یادآوری گردید که درخواست وی از یک کشور خارجی برای محدود کردن مجاهدین(امری که فارغ از دجالگری و رذالت سیاسی نهفته در آن) نشانه جالبی از اهمیت نقش رهبریکننده مجاهدین در قیام دارد.
گواهی رسانههای حکومتی
چنین حرکاتی از آن نکاتی هستند که برای هر ناظری، مفهوم سیاسی مشخصی دارد. اما مشابه چنین نکاتی در رسانههای حکومتی نیز یافت میشود.
روزنامه حکومتی وطن امروز در مقاله «منافقین در میانه میدان» به تاریخ: ۱۲تیر ۹۷ نوشت:
«یک تحلیل کوتاه و چندبندی... درباره ریشه درگیریهای خشونتآمیز ۶ماه گذشته که به سازمان مجاهدین خلق منسوب میشود... التهابات سیاسی- امنیتی در کشور بالا گرفته است و روی مطالبات مردمی برنامهریزیهای گستردهای برای اغتشاش شده است.
۱- سازمان تا سال ۸۸ اعتقاد داشت اول باید ارتش آزادیبخش و چریکها وارد عمل شوند و بعد قیام و جنبش به وجود آید. بعد از اینکه دید سال ۸۸ اول جنبش بهوجود آمد و سازمان در ابتدای کار نقشی نداشت، نظریهاش را عوض کرد و تقدم جنبش بر ارتش را مطرح و تصویب کرد.
۲- سازمان اعتقاد دارد ۲مسأله میتواند سبب ایجاد جنبش علیه نظام شود:
الف- دعوای جناحی داخل حاکمیت مثل سال ۸۸
ب- اعتراضات اقتصادی»
طبعا این نکات و چنین جمعبندیای، تلقی و برداشت تغییر نما دادهشده نویسنده اطلاعاتی حکومت است از خط و خطوط و استراتژی مجاهدین که از سالها پیش از جانب مجاهدین بهروشنی اعلام شده است. پس از درهمشکستن سیاست ارتجاعی و استعماری نامگذاری تروریستی، مجاهدین در یک مسیر روشن استراتژیکی اعلام کردند بعد از برداشته شدن این راهبند استعماری ارتش قیام و ارتش آزادیبخش ملی ایران یک پدیده هستند.
و سپس در شرایط جدیدی که از یک سو راهبند لیست تروریستی در مسیر پیشروی مقاومت ایران درهمشکسته شده بود و از سوی دیگر رژیم در سراشیب سرکشیدن جامزهر اتمی افتاده بود، مجاهدین استراتژی «هزار اشرف» و «هزار کانون شورشی» را اعلام کردند. مسعود رجوی در پیام شماره ۱۱ ارتش آزادیبخش ملی ایران به تاریخ ۱۲آبان ۹۷ گفت: «کانونهای شورشی بهعنوان جرقه و آتشزنهٔ قیامها وارد کار میشوند. این نوک هرم قیامها و معینعمل، سمتدهنده و راهنماست. عامل استمرار و تضمین پیشرفت و پیروزی است. از تثبیت و تکثیر و ترکیب آنها با یکدیگر در شهرهای شورشی یکانهای ارتش آزادی پدید میآید».
بنابراین تئوریبافیهای نویسنده اطلاعاتی از خط و خطوط اعلام شده مجاهدین اهمیتی ندارد، اما آنچه که در نوشتههای این رسانه اهمیت دارد، این است که به هر حال بازتاب قیام در اعماق رژیم را نشان میدهد. ضروری است ادامه تحلیل این رسانه مشخص را هم بخوانیم!
روزنامه حکومتی وطن امروز مقاله «منافقین در میانه میدان:
۳- سازمان، متخصصترین گروه در دنیا در تخلیه تلفنی است و از سال ۹۰-۸۹ تخلیه تلفنهایش را به سمت فعالان اجتماعی و سیاسی کف، برده و مشغول جمعآوری اطلاعات است.
۴- سازمان از (ابتدا) روی شبکههای اجتماعی سوار است و البته بدون اسم.
سازمان فعالان سیاسی اپوزیسیون در کف و مردم عادی را تور میکند و آنها به منابع سازمان تبدیل میشوند.
۵- بیش از ۷۰درصد فراخوانهای اعتراض و فیلمهای اغتشاش... از کانالهای مربوط به سازمان است. مسعود رجوی از دیماه تاکنون ۵پیام برای این اغتشاشات و درگیریها فرستاده که در این سالها بینظیر است.
۶- نفرات سازمان، شهرها را بین خودشان تقسیم کردهاند و در یک فرآیند چند ساله نخبگان و معترضان کف را در گروههای تلگرامی سازماندهی کردهاند و مثلاً در یک شهر کوچک بیش از ۵هزار عضو در گروههای مختلف هستند که زمینه هماهنگی درباره مکان و ساعت تجمع را آنجا اعلام میکنند.
۷- خشونت، نحوه رفتار و شعارها همه مربوط به سازمان است. مثلاً شعار اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم شد ماجرا، فقط در دانشگاه تهران یا مرگ بر روحانی فقط در مشهد سر داده شد ولی شعارهای مستقیم مربوط به براندازی، در همه جا بود و مرتباً تکرار میشد».
مهمترین ویژگی قیام
اینک و پس از مرور تمامی دادههای موجود و بازتابهای رژیم و فارغ از صحتوسقم تحلیلهای رژیم و غیررژیم، باید گفت مهمترین سرفصل قیام در واقع وصل شدن بدنه قیام به سر آن و به رهبری قیام است.
در چنین شرایطی جاری کردن شعار واحد با خط مشی واحد در سراسر کشور با همه پراکندگی جغرافیایی و مشکل کار علنی و ارتباطات مطمئن، بیتردید یک شاهکار است که نشان از بلوغ قیام دارد و عبور آن از یک سرفصل کیفی. اهمیت این نکته هنگامی بیشتر درک میگردد که به یاد آوریم عناصر نفوذی دشمن با شکل و شمایل غلطانداز پیوسته در فعالیت هستند تا قیام و شعارها و اهداف آن را به کورهراههای انحرافی سوق دهند.
اینهمه یکپارچگی و یگانگی در شعارها، فارغ از هر تحلیل و تفسیری، شاید بزرگترین ویژگی قیام باشد، یا شاید هم سرفصل سرفصلهای قیام که در گامهای بعدی تاثیر خود را بیشتر نشان خواهد داد.
ادامه این نوشته در شماره آینده به نظرتان خواهد رسید.
مقالات مرتبط:
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۱)
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۲)
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۳)
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۴)
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۵)
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۶)
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۷)
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۸)
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۹)
- ۴۰سال قیام برای آزادی (۱۰)