«انقلاب» کلید‌واژه‌یی است که دگرگونی عمیق بنیادها را نوید می‌دهد. رو به آینده دارد، در حافظهٔ تاریخی ملت ما یادآور به‌زیر کشیده‌شدن تندیس‌های فرعونی شاه در روزهای توفانی ۲۱و ۲۲ بهمن است. انقلاب آرزوی هر ایرانی است که زندگی مرارتبار در زیر نعلین آخوندها را برنمی‌تابد و برای روز بزرگ آزادی لحظه‌شماری می‌کند. اگر انقلاب را در میهن ما به ستیغ آفتاب‌نوش دماوند تشبیه کنیم، قیامهای سراسری علیه نظام ولایت فقیه، از ۹۶تا ۱۴۰۱سلسله جبال آن هستند. امتداد رو به اوج هر کدام از آنان رسیدن به این قلهٔ بالابلند را نوید می‌دهد. آری به تعبیر زیبای مریم رجوی در سخنرانی ۲۱بهمن ۱۴۰۲:
«مردم ایران اراده کرده‌اند که انقلابی دیگر را در افق تاریخ ایران رقم بزنند.
سالگشت انقلاب بهمن، خروش مجاهدان و مبارزان، شورشگران و شیفتگان آزادی را به اوج می‌رساند که زنده باد انقلاب!
صدای‌شان از همیشه پرطنین‌تر است که برهم زدن نظم کهنه و ارتجاعی و برپایی یک جامعه عادلانه و دموکراتیک حق است، واقعی است و امروز از هر زمان دیگر ضروری‌تر است.»
انقلاب دموکراتیک، ادامهٔ انقلاب ۵۷
این «انقلاب دیگر» که نام آن «انقلاب دموکراتیک» است، ادامهٔ انقلاب بهمن۵۷ است؛ همان انقلابی است که مسعود رجوی گفت: «نه مرده، نه خاکستر شده و نه از بین رفته است. بلکه هم‌چنان سرسخت و شعله‌ور و فروزان در رگ‌های نسل انقلابی ما جریان دارد.»
ادامه‌داری و زنده بودن آن انقلاب را در ادامه‌داری مقاومتی می‌توان دید که به‌قول خانم رجوی: «از قیام ۳۰خرداد، نبردهای مجاهدین در دهه ۶۰، نبردهای درخشان ارتش آزادی، فروغ جاویدان، سلسله قیامهای بزرگ دهه ۷۰، پایداری ۱۴ساله اشرف، قیام ۸۸ و سلسله قیامهای ظفرنمون از سال ۹۶ تا امروز هیچ جایی برای بقایای شاه و ریزشی‌های شیخ باقی نگذاشته است».
بلوغ جامعهٔ ایران
جامعهٔ ایران با عبور از آلترناتیوتراشی‌های فیک و گزینه‌های پذیرش وضع موجود یا بازگشت به گذشته، اکنون بیش‌از‌پیش به این ضرورت راه برده است که تنها گزینهٔ ممکن، شرافتمند و رو به آینده، برشوریدن بر وضع موجود و سرنگون کردن استبداد دینی است. فراگیر شدن شعار «مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه، چه رهبر»، نمود عینی بلوغ جامعهٔ ایران است.
با سوختن برگ اصلاحات قلابی، بت‌ساختن از بچهٔ شاه در دستور کار وزارت بدنام قرار گرفت. در قیام ۱۴۰۱ کانون‌های شورشی این بت را برافکندند و مرزبندهای جنبش و ضدجنبش و جبهه خلق و ضدخلق به‌روشنی ترسیم شد. بنابراین در چهل‌و پنجمین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی با یقین باید گفت جامعه بیش‌از‌پیش آمادهٔ برخاستن است.
اعتراض‌ها و اعتصاب‌هایی که روزانه از سراسر ایران می‌جوشند، در پیوند با فعالیت‌ها و عملیات کانون‌های قهرمان شورشی از مهم‌ترین برآمدهای آمادگی انقلابی جامعه ایران هستند.
به‌دلیل احساس خطر از این آمادگی انفجاری است که خامنه‌ای تنها راه چاره را در جنگ‌افروزی و صدور بحران به خارج از مرزهای ایران دید و به‌موازات آن در ابعادی جنون‌آمیز به اعدام‌های پی‌درپی و حتی چشم‌درآوردن متوسل شد تا شاید این آمادگی انقلابی را در هم بشکند؛ به‌راستی که آب در هاون می‌کوبد.
نشانه‌های شکست سیاست مماشات
اگر تا دیروز، سیاست مماشات برای خنثی کردن آلترناتیو دموکراتیک صحبت از وجود جناح‌های میانه‌رو و مدره در داخل رژیم می‌کرد و چشم به اصلاحات این رژیم دوخته بود، اکنون قدم به قدم ناگزیر است به جنگ‌طلبی این رژیم و اصلاح‌ناپذیری آن اعتراف کند.
آری، با دیپلماسی انقلابی مقاومت ایران اکنون سیاست مماشات با فاشیسم دینی نیز در سطح بین‌المللی شکست‌خورده است. بیانیهٔ مشترک ۵۰۰ نمایندهٔ پارلمان در آلمان از جمله ۱۸۰ نمایندهٔ پارلمان آلمان بخشی از دستاوردهای این بیداری جهانی است که اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا را درنوردیده و خود را به شکل حمایت ۴هزار پارلمانتر از ۴۱کشور جهان، از یک جمهوری دموکراتیک و برنامهٔ ۱۰ماده‌یی مریم رجوی نشان داده است.
در تظاهرات بزرگ برلین شاهد سخنرانی شماری از این صاحبان وجدانهای بیدار بودیم. آنها یک‌صدا سیاست مماشات در کشور خود و دیگر کشورها را به چالش کشیدند.
توماس هارمس، معاون اسقف کلیسای پروتستان برلین، تأسف خود را از این‌که کشورهای غربی سیاست مماشات در پیش گرفته و مقاومت ایران را برای خوشایند فاشیسم دینی در لیست‌های تروریستی گذاشتند، ابراز کرد، اما تأکید نمود که روز سرنگونی این رژیم فرا رسیده است.
کریستف دفریس، نمایندهٔ مجلس فدرال آلمان، خواستار بسته شدن «مرکز اسلامی هامبورگ» شد و گفت نباید اجازه دهیم که اعضای اپوزیسیون که به‌خاطر تهدیدات رژیم در آلمان مورد تهدید واقع بشوند. رژیم ایران یک تهدید جهانی و بزرگ‌ترین سازمان‌دهنده و تامین‌کننده مالی تروریسم در جهان است.
مارچین شوینجیسکی، شهردار ورشو و وزیر پیشین اقتصاد بین‌الملل لهستان، به صراحت گفت که ۴۵سال مماشات با این رژیم به سرانجام نرسیده و زمان آن فرا رسیده است که دولتهای غربی از مردم ایران حمایت کنند. او شورای ملی مقاومت را به رهبری خانم مریم رجوی، یک جایگزین معتبر برای رژیم آخوندی دانست و برنامهٔ ۱۰ماده‌یی وی را برای برقراری یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین از دولت، شرط آزادی ایران و صلح و ثبات منطقه عنوان کرد.
تجدید عهد برای پیروزی
وقتی همهٔ این مؤلفه‌ها را در کنار هم قرار می‌دهیم. با یقینی الهام گرفته از قاطعیت سخنان خانم رجوی باید گفت: «آتشفشان انقلاب ایران در آستانه فوران است؛ انقلاب در راه است.»
«در سالگرد انقلاب ضدسلطنتی، همه خون‌ها و رنج‌های ۴۵ساله را با تجدید سوگندهایمان بر سر این پیمان مقدس گرامی می‌داریم که انقلاب دموکراتیک مردم ایران را به هر قیمت ممکن به پیروزی خواهیم رساند.»
