728 x 90

عید فطر، اوج شکوفایی و یگانگی با آرمان - محسن صمدی

عید سعید فطر مبارک
عید سعید فطر مبارک
اینک پس از یک ماه طاعت مستمر، رمضان را پشت سر گذاشته‌ایم. خیر! پشت سرنگذاشته‌ایم، بر بال آن سوار شده و به اوج رفته‌ایم. پس ای همه آنهایی که روزه‌دار بوده‌اید و یا قلب و عواطفتان با روزه‌داران و با مجاهدان، همراه و همگام و همدرد بوده است، عید فطر بر شما مبارک باد.

این روز را خدا خودش عید اعلام کرده است. بنابراین حتماً که از ژرفای ویژه‌یی برخوردار است. حتماً که در اعماق هستی و «وجود» ریشه دارد و تا آنجا که بتوان اندیشید، «اصیل» است و می‌توان از برکت‌های آن بهره برد. «فیضان و جوشش خیر و نیکی» که برگردان همان کلمه «برکت» است، در این روز به اوج خود می‌رسد. سزاوار است تلاش کنیم که خودمان را در این همه شکوفایی و یگانگی، غرق و سرشار کنیم.

کلمه «فطر» به‌معنای شکافته شدن است. شکافی که از درون آن حالت و یا شیئی نوین بیرون می‌زند. شیئی نوین که با مدارج عالی‌تر تکاملی در انطباق فعال و راهگشا است. عید فطر را نیز به آن دلیل فطر نامیده‌اند که بعد از یک ماه روزه داری - که طولانی‌ترین عمل عبادی مسلمین است - از واقعیت قبلی فرد روزه‌دار، حقیقت نوینی بیرون کشیده می‌شود که مبتنی بر مبادی و مبانی تکاملی او است. یعنی همان عنصر یگانگی و توحید که محصول و هدف تلاش خستگی‌ناپذیر انسان از زندگی است. این حقیقت در یک ماه روزه‌داری مستمر بارور و بارز شده و در روز عید فطر در هیأت بالغ شده‌اش، ظاهر می‌گردد. به همین دلیل در عید فطر دیگر روزه گرفتن غیرضروری و حرام است. زیرا از اساس هدف نخوردن و نیاشامیدن نبوده، بلکه هدف برطرف کردن موانع وصل و گام گذاشتن در مسیر حرکت آگاهانه و آزادانه انسانی بوده است. حالا، در عید فطر، روزه‌دار، با عبور از یک سرفصل، دیگر انسان قبلی نیست. عنصری است نو با قانونمندیهای نوین!

اینچنین خدا مؤمنانش را به کمال می‌رساند و بازتاب عملشان را در همین جهان به آنان باز می‌گرداند که این سنت خداوندی است. کما این‌که بعد از خواندن هر نماز، همان کسی که در ابتدای نماز طالب هدایت به صراط مستقیم بود، در پایان نماز، شایان «سلام» و درود در زمره بندگان صالح خدا است. به خودش درود می‌فرستد و می‌گوید: «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین»... «سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا!». پس در انتهای ماه رمضان نیز چنین مقامی در انتظار روزه‌داران است.

اما قبل از ادامه بحث و تشریح مقام روزه‌دار در عید فطر، در همین جا لازم به توضیح است که مفاهیم راهگشا و سرشار مکتب توحید را آخوندهای هرزه و ضدبشر حاکم بر میهنمان، آن‌قدر از محتوا تهی کرده‌اند که گاه ادراک و باور به حقایق ناب مکتب محمد، علی و فاطمه، بسا دور از ذهن و سخت و سنگین می‌نماید. حقایقی که هر چند مثل خورشید می‌تابند، اما غبار و دخان سیاه رنگ یک تاریخ تفکر ارتجاعی لایه‌ای سنگین بر روی آن کشیده است. لایه‌ای که بسیار سخت تطهیر می‌شود. سختی به مانند 30سال مبارزه مجاهدین با دجالان دین‌فروش و ضدبشر و پرداخت سنگین‌ترین قیمتها از والاترین گوهرهای انسانی. اما چه باک. این نقشه مسیر مجاهدین، از روز نخست بوده است. از روز شهادت بنیانگذاران مجاهدین، تا امروز و تا فردا...

حالا به بحث ادامه می‌دهیم. همان مفهوم سلام که در نماز خواندن به آن اشاره شد، در پایان رمضان نیز به قوی‌ترین صورت ممکن بیان شده است. این بیان در دعای نماز عید فطر به‌وضوح آمده است.
عید فطر با دو رکعت نماز به درگاه خدا مهر و تثبیت می‌شود. در قنوت این نماز، دعای ویژه‌یی خوانده می‌شود که از امام جعفر صادق نقل شده است. بررسی و ادراک مضامین این دعا، شوق نوینی می‌آفریند و بسیار گیراست.

عید فطر و برگزاری نماز آن مقدماتی دارد. در روز عید قبل از هر چیز بایستی «فطریه» پرداخته شود. مقدار آن برابر با قیمت سه کیلوگرم گندم است. شاید چیز زیادی نباشد؛ اما هدف، بعد از یک ماه روز داری مستمر، دست در جیب کردن و «پرداختن» است. پرداخت به عناصر نیازمند در جامعه. این اولین کار در روز عید فطر است. تأکید شده است که حتی اگر مستمندی را برای دریافت پیدا نکردید، بایستی پول آن را حساب کرده و از سایر اموالتان جدا کنید و کنار بگذارید. حق تصرف در آن ندارید تا به فرد مناسبش برسانید. این عمل سمت و سوی اجتماعی روزه‌داری را به‌طور سمبلیک نشان می‌دهد. بررسی این مضمون عمیق اجتماعی، شایستهٴ بحثی دیگر است. اما همین قدر تأکید لازم است که جامعه انسانی، تنها ظرف ممکن برای بارز شدن و تثبیت و استمرار رشد ایدئولوژیک یک انسان می‌باشد. خارج از این ظرف هرچه هست، انحرافی و عمیقاً حاوی نوعی «خودپرستی» است.

عمل بعدی، نماز عید فطر است. این نماز آداب خاص خود را دارد که باز هم نمایانگر ابعاد اجتماعی آثار روزه‌داری است. این نماز در فضای آزاد و به‌صورت جماعت خوانده می‌شود. روش کار به این صورت است که امام جماعت در جلو حرکت کرده و تکبیر گویان از مسیرهای شهر عبور می‌کند. در مسیر همه به او می‌پیوندند و در حالیکه تکبیر می‌گویند، از شهر خارج شده و در فضای آزاد و بدون سقف، نماز را برگزار می‌کنند. این فرماسیون بیانگر و یادآور یک بسیج عمومی برای حل تضادهای اجتماعی است.

این مسلمانان که امروز این نماز و این دعا را می‌خوانند، همان نفراتی نیستند که روز اول ماه رمضان روزه گرفتن را شروع کرده بودند. همه چیز عوض شده است. آنها انسانهای قبلی نیستند. به‌گونه‌یی دیگر با خدا رابطه برقرار می‌کنند. از مدارهایی عبور کرده‌اند. در جایگاه و مقام جدیدی قرار گرفته‌اند. از یک سرفصل عبور کرده‌اند. دست طلب به سوی خدا دراز کردن، ناشی از درک جایگاه خود از یک طرف و اشعار به مقام خدا از طرف دیگر است. بالا بردن دست به سوی آسمان بیان نیازمندی و درک جایگاه نیازمندانه فرد و فقر مطلق است در مقابل غنای مطلق. حال به مضامین دعا می‌پردازیم:

دعای قنوت در نماز عید فطر
قنوت به‌معنی اظهار طاعت همراه با خضوع است. به زبان دیگر یعنی: بیان آگاهانه و مختارانه نیازمندی به تطبیق تکاملی. در قنوت دعایی که در دو رکعت نماز جمعاً 9 بار تکرار می‌شود، با این مضامین آغاز می‌گردد:
«اللّهمّ اهل الکبریاّء والعظمه واهل الجود والجبروت واهل العفو والرّحمه واهل التّقوی والمغفره»
ابتدا خدا را به صفات خاصی یاد کرده و او را مورد خطاب قرار می‌دهیم:
«ای خدایی که کبریا و عظمت ویژه توست و فقط تو سزاوار و شایسته آن هستی،
«ای خدایی که بخشش و غلبه مختص توست و فقط تو سزاوار آن هست، (جبروت به‌معنای قاهریت و غلبه بدون جایگزین است که خودش را قطعاً تحمیل می‌کند)
ای خدایی که شایسته عفو و گذشت و رحمت هستی، (رحمت به‌معنای لطف و مهربانی ذاتی است)
ای خدایی که فقط تو شایسته آن هستی که به سویت، سمت‌گیری و مرزبندی شود و مغفرت نیز فقط از آن توست. (مغفرت به‌معنای عبور دادن از سرفصل و تغییر وضعیت فرد به جایگاه پاک و بی‌آلایش می‌باشد).

در تمام این صفات خدا را به آن دسته از صفاتش می‌خوانیم که تماماً مضمون فزونی و اوج دارد. صفاتی که بیانگر منبع لایزال پرداختگری است که پرداخت‌هایش اساساً با ظرف و ظرفیت دریافت کننده تناسب ندارد؛ یعنی آن‌قدر می‌پردازد که سرریز می‌شود، مالامال می‌کند، سرشار می‌کند و به اوج می‌برد و بقول حافظ:
نیاز من چه وزن آرد بدین ساز
که خورشید غنی شد کیسه پرداز!

ادامه دعا:
«اسئلک بحقّ هذا الیوم الّذی جعلته للمسلمین عیداً »،
«از تو درخواست می‌کنم که به حق امروز، روزی که آن را برای مسلمین عید قرار داده ای»،

این روز هر چند مثل هر روز دیگر است، اما به‌دلیل کارکرد مسلمین صاحب حق شده است. یعنی که در مسیر تکامل انسان و جامعه انسانی، مقام خاص پیدا کرده است و به‌مثابه یک شاخص، یک حامل و عامل تکاملی عمل می‌کند. روزها به‌دلیل عملکردی که در ظرف آنها صورت می‌گیرد، معنا و هویت پیدا می‌کنند. زیرا عظمت آن عملکردها آن‌قدر بزرگ و قوی است که مظروف، هویت و ارزش خود را به ظرف تسری می‌دهد و از بکار بردن نام آن روز، اذهان به محتوای محقق شده در آن روز راه می‌برند. مانند روز عاشورا.

حال حقانیت این روز آن‌قدر قوی و سرشار است که در این دعا، اطلاق نام عید به آن، به خود خدا نسبت داده شده است. یعنی که خدا به این نام برای این روز راضی شده است و خودش به‌دلیل عملکرد مسلمین، چنین نامی را بر آن اطلاق کرده است. از دل 30روز روزه‌داری، حقیقت بزرگی بیرون زده است. این حقیقت که انسانها می‌توانند در مقام و جایگاه حقیقی خودشان در آفرینش قرار بگیرند و بر جبرهای کور غریزی غلبه کنند و آگاهانه و مختارانه، اعمال و اندیشه‌های خود را به سوی کمال مطلق و آرمان یگانگی سمت بدهند، پس قطعاً که برای مسلمین عید است و سزاوار جشن و شادمانی... اما برای محمد (ص) چیز دیگری است!

«ولمحمّدٍ صلّی اللّه علیه و اله ذخراً وشرفاً وکرامتا و مزیداً »
«و برای محمد ذخیره و شرف و کرامت و فزونی است»،
اما اوج قضیه اینجا است که چنین روزی برای محمد (ص) ویژگیهای دیگری دارد.
«ذخرا» به‌معنی ذخیره، یعنی افزون بر نیاز کنونی، یعنی برای نیازهای آینده،
«شرف» به‌معنای تسلط و نگریستن از بالاترین مکان، به‌نحوی که هیچ چیز پنهان نمی‌ماند،
«کرامت» به‌معنای بزرگداشتن، یعنی جایگاه والای یک شی یا یک فرد یا هر چیز دیگر را شناختن و در عمل آن را رعایت کردن و حقش را ادا کردن است،
«مزید» یعنی بیشتر از آنچه که انتظارش را داشتی دریافت کرده باشی، یا به‌دست آورده باشی.

همه این معانی بیانگر آن است که دست محمد (ص) در پیشگاه خدا پر شده و رو سفید است. مسلمین به این ترتیب تبدیل شده‌اند به اهرمی در دست او که بتواند رو به آینده با دست پر و توانمندی افزون‌تر بتازد و به پیش برود.

توضیح این‌که در تلاشهای تکاملی که یک انسان می‌تواند در این جهان بکند، اوج رشد برای او این است که تبدیل به یک اهرم قوی در دست راهبرش شده تا راهبر او بتواند با او، به کمکش و از طریق او، هرکاری را انجام دهد، هر تضادی را حل کند و هر گرهی را بگشاید. این محصول نهایی سفره‌ای است که خدا در ماه رمضان برای مؤمنینش پهن کرده و آنها را بر سر آن سفره تغذیه کرده است.

«ان تصلّی علی محمّدٍ و آل محمّدٍ »
«خدایا از تو می‌خواهم که به محمد و آل او درود بفرستی»،

درود فرستادن بر حضرت محمد که تحت عنوان «صلوات»، همه با آن آشنا هستند، بیانگر یک تنظیم رابطه با بالاترین و والاترین گوهر انسانی است. ارزشی که بلافصل خدا را در جهان عینی نمایندگی می‌کند. این نمایندگی در اوج خلوص و شفافیت می‌باشد. یعنی که نور هدایت خدا در عبور از محمد (ص) دچار هیچ اعوجاج و شکستی نشده است. اگر به‌معنای صلوات دقت کرده باشید، متوجه می‌شوید که ما مستقیماً به محمد (ص) درود نمی‌فرستیم، بلکه از خدا می‌خواهیم که از جانب ما به او درود بفرستد. پس همان‌گونه که با محمد (ص) تنظیم رابطه کنیم، در حقیقت با خدا کرده‌ایم. طبعاً در این تنظیم، خودمان و هویتمان را نیز تعیین و تعریف کرده‌ایم.

«وان تدخلنی فی کلّ خیرٍ/ ادخلت فیه محمّداً و آل محمّدٍ / وان تخرجنی من کلّ سوّءٍ/ اخرجت منه محمّداً و آل محمّدٍ / صلواتک علیه وعلیهم /اللّهمّ انّی اسئلک خیر ما سئلک منه عبادک الصّالحون/ واعوذ بک ممّا استعاذ منه عبادک المخلصون»

«و درآوری مرا در هر خیری که درآوردی در آن خیر محمد و آل محمد را، و برونم آری از هر بدی و شری که برون آوردی از آن محمد و آل محمد را - که درودهای تو بر او و بر ایشان باد - خدایا از تو می‌خواهم بهترین چیزی را که بندگان شایسته‌ات از تو درخواست کردند و پناه برم به تو از آنچه بندگان شایسته‌ات از آن پناه بردند».

مسلمانانی که اینک در هیأت جمع و در مناسک نماز عید فطر دست طلب به سوی خدا دراز کرده‌اند، دیگر طالب خیرات کوچک فردی نمی‌شوند، بلکه طالب تمامیت خیر هستند. تمامیتی که محدود به شرایط زمانی و مکانی نیست. زیرا سزاوار است که از خدایی که در ابتدای دعا، با آن صفات از او یاد کردیم، حداکثر درخواست را به‌عمل آورد. او در پرداخت دریغ نمی‌کند، ضعف و نقص در ظرفیت ما برای دریافت است.

بکوشیم تا با وارد کردن خودمان در ذخایر و شرافتها و کرامت‌های محمد (ص)، تمام ظرفیت‌مان را بکار بگیریم. اما در هر حال خدا کاری به ظرفیت دریافت کننده ندارد. از کرم و رحمت خودش آغاز می‌کند و بی‌دریغ می‌پردازد. و عنده اجر عظیم ...
و باز هم به قول حافظ:
پیر دردی کش ما گرچه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد
عید به‌معنای بازگشت است و انسان در پایان ماه رمضان با بازگشتی خوش یمن و مبارک، بازگشتی نو با اندیشه و پالایشی نو به سرشت پاکیزه خویش، یعنی رهایی از همه قید و بندها (تقوی) دست می‌یابد و خالص می‌شود.

عید فطر 1436 برابر با تیرماه 1394.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4dafdaf5-c465-4fe8-91fb-f6d0db66f58d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات