فاشیسم فرتوت دینی به بهانهٔ «حجاب اجباری» به موج جدیدی از حمله به زنان و دختران میهنمان روی آورده است. در این زمینه شاهد مواضع مختلف [و البته با مضمون یکسان] از سوی قضاییهٔ خونآشام، دولت دستنشانده، مجلس فرمایشی و گوشبهفرمان، دستگاههای دولتی و نیز امامان جمعه در شهرهای مختلف هستیم.
در پی این پروپاگاندا، شاهد پلمبشدن شماری از مغازهها، مراکز گردشگری، رستورانها و کافهها و حتی داروخانهها و مطب پزشکان در شهرهای مختلف کشور از جمله قم، شیراز، خواف، نور، بابلسر، خرمآباد، میانه، ورزنه، دزفول و... بودیم که بهزعم سردمداران رژیم به زنان بیحجاب خدماتی ارائه کرده بودند.
وزارتخانههای علوم، آموزش و پرورش و بهداشت آخوندی نیز در اطلاعیههای جداگانهای دانشجویان و دانشآموزانی که حجاب را رعایت نمیکنند، تهدید کردند.
همزمان با تعرض لفظی و رذیلانهٔ عملهٔ ارتجاع به زنان میهنمان با اتهامهایی مانند «فساد اخلاقی»، «هنجارشکنی» و «ترویج اباحهگری» خامنهای نیز در ۱۶فروردین ۱۴۰۱ حجاب اجباری را «محدودیت شرعی و قانونی» اسمگذاری کرد و آنچه را که «کشف حجاب» مینامید، «حرام شرعی و حرام سیاسی» خواند. او در عینحال در هراس از پیامدهای سیاسی ـ اجتماعی اعمال محدودیت بیشتر علیه زنان و انفجار جامعه، خواهان «برنامه و نقشه»! برای سرکوب شد و آتشبهاختیارهایش را از «کارهای بیقاعده و بدون برنامه»! پرهیز داد.
معنای این قبیل اقدامات و زمینهسازیها این است که اگر زنان و دختران ایرانی به منویات آخوندی و حجاب اجباری تن ندهند بهمعنای واقعی کلمه حق حیات و برخورداری از خدمات اجتماعی ندارند. بهعبارت گویاتر همانگونه که در فاشیسم هیتلری، یهودیان بهدلیل سیاست ضدنژادی هیتلر حق حیات نداشتند، در فاشیسم دینی نیز زنان در گام اول حق برخورداری از خدمات اجتماعی ندارند و در گامهای بعدی امنیت اجتماعی آنان در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
علت اوجگیری مجدد اقدامات زنستیزانهٔ حکومت چیزی جز این نمیتواند باشد که فاشیسم دینی از نقش زن ایرانی، در روند قیام بهشدت هراسان است. برای مقابله با این نقش پیشتازانه تنها راه را در افرایش سرکوب و محدودیت میبیند.
در این راستا رسانهها و مهرههای حکومتی به این تلقی دامن میزنند که حجاب از یک مقولهٔ فردی و اخلاقی فراتر رفته و بار سیاسی و حتی امنیتی به خود گرفته است. این مهمترین اعتراف آنان در تحمیل حجاب اجباری به زنان است.
یکی از پاسداران قلم بهدست و نوچهٔ خامنهای در تشریح «حرام سیاسی» بودن بهقول خودش «کشف حجاب»! نکاتی نوشته است که این معنا را برجسته میکند:
«کشف حجاب اگر در محیط خصوصی و خانوادگی قرار بگیرد، گناه شرعی محسوب میشود ولی محل دخالت حاکمیت قرار نمیگیرد. همین گناه وقتی به عرصه اجتماعی میآید و تبعات آن به عموم جامعه برمیگردد، بهصورت تکلیف آور و بهعنوان وظیفه ذاتی، محل ورود و دخالت حاکمیت اسلامی میشود. اما گاه کشف حجاب از یک گناه شرعی و ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی نیز فراتر میرود و اثر سیاسی از خود باقی میگذارد و تبعاتش فراتر از یک ناهنجاری، حتی نظم و آرامش جامعه و به نوعی امنیت مردم و کشور را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین حرام سیاسی خواندن کشف حجاب از این منظر اهمیت خودش را بیشتر از یک حرام شرعی و فردی نشان میدهد» (مشرقنیوز بهنقل از تلگرام مهدی جهانتیغی. ۱۶فروردین ۱۴۰۲).
«امنیت مردم و کشور»، اسم مستعار امنیت فاشیسم دینی است. از این منظر است که میتوان دریافت چرا وزارت کشور این رژیم حجاب اجباری را «از اصول عملی جمهوری اسلامی» میخواند و قاضیالقضات خامنهای، تن ندادن به آن را «دشمنی با نظام و ارزشهای آن» میخواند و ناقضانش را تهدید به مجازات میکند.
آری، دغدغهٔ حکومت هرگز و هیچگاه عفت و حرمت و کرامت و حجاب زنان نبوده است. «حجاب اجباری» بستری برای اعمال سرکوب بر بالندهترین قشر جامعه یعنی زنان است. بنا به تجربه و سوابق پیشین، این رژیم وقتی در برابر قیامهای رو به گسترش قافیه را میبازد، سرکوب زنان را شدت میبخشد تا از این طریق جامعهٔ جوشان و خروشان را مهار نماید.
از سرگیری مسموم کردن دختران دانشآموز نیز در این راستا قابل تحلیل است.
بدیهی است که حجاب اجباری و تشدید سرکوب زنان به این بهانه در ماه رمضان همانگونه که خانم مریم رجوی در یکی از توئیتهای خود نوشته است: «هیچ ربطی به اسلام ندارد. باید در برابر آن مقاومت کرد. هر چیز که مخالف آزادی و انتخاب آزادانه انسان باشد، هیچ اعتباری ندارد».
***
زنان و دختران شریف و آزاده میهنمان، به یمن برخورداری از پشتوانهٔ مبارزاتی و تجربه سالیان خواهران پیشتاز خود در ارتش آزادیبخش ملی ایران، مقهور پروپاگاندا و روشهای فاشیستی این رژیم پابهگور نشده و به مبارزه خود را برای رسیدن به آزادی و برابری خواهند افزود. آنها با شرکت در قیام سراسری و ایفای نقش پیشتاز در آن، مبارزه خود را نه تنها در مبارزه با حجاب اجباری، بلکه به گونه بنیادی در مبارزه با دین اجباری و حکومت اجباری نیز میدانند. این مبارزهیی است تا پیروزی.