هشت روز است که اهواز و شهرهای خوزستان غرق در ریزگردهاست، مشکل مردم چیست؟ رژیم آخوندی چه میکند؟ و راهکار نهایی چیست؟
در رابطه با این وضعیت فاجعهبار مردم میگویند:
-یک خانم اصلاً نمیتونیم نفس بکشیم بدتر از این وجود داره؟
-یک آقا در حال نشاندادن ماسک: قیمتش روزهای خاکی 2500 تومانه روزهای عادی 500تومان 200 تومانه پس کو ستاد بحران پس چرا یه ماسکی نمیدن به این مردم؟
- یک جوان: قیافهها دیگه مشخص نیست
-یک جوان دیگر: اگه شما جایی رو میبینید ما هم میبینیم، غبار همه جا رو گرفته
گردو غبار با غلظت بیش از 12 و 19 برابر حد مجاز برخی شهرهای خوزستان را فرا گرفت و مردم را خانهنشین کرد.
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان گفت: میزان پدیده گردو غبار بیش از 12 برابر حد مجاز در برخی شهرهای خوزستان اعلام شده است.
این در حالی است که شهرهای خرمشهر و آبادان ذرات گردو غبار 2هزار و 730 میکروگرم بر مترمکعب یعنی 19 برابر حد مجاز را تجربه میکنند.
این وضعیت خطرناک اعتراض و خشم مردم را بر انگیخت:
-یک خانم: همه ماها به این درد مبتلا شدیم دیروز مادرم امروز من فردا نسل آینده، تاکی؟
-یک مادر: ما باید پسانداز کنیم که پول علاج سرطانیها رو بدیم. چون مطمئنیم سرطانی میشیم و خواهیم شد.
-یک مرد: آقا مسؤلان تا کی میخوان جواب ما رو بدن، ما ده ساله این مشکلو داریم..
-یک جوان: «صدای ما به مردم برسه، ما به خدا مظلومیم، داخل اهواز و خوزستان کشور اصلاً هیچی نداریم، از تفریحگاه نداریم، از آب نداریم، از برق نداریم، نفتمون پس کجا میره؟».
این اعتراضات سنگین کارگزاران رژیم را به وحشت از استمرار و عواقب آن انداخته است. تا جایی که روز 30بهمن نیروی سرکوبگر انتظامی هر گونه تجمع در برابر استانداری رژیم در اهواز را ممنوع و غیرقانونی اعلام کرد. با این همه مردم و بهخصوص جوانان ساکت ننشستند و به اعتراضات خود ادامه دادند.
حالا به واقع چی شد که یکمرتبه همه دستگاههای حکومتی خودشان را به اهواز رساندند؟ خبر از حضور 10 وزیر دولت و تشکیل ستاد بحران کشور در آنجا و امثال اینها داده شد؟ آیا اینها دنبال فروخواباندن بحران ریزگردها در خوزستان هستند؟
واقعیت این است که دلیل این حضور سراسیمه ترس رژیم آخوندی از تعمیق و گسترش اعتراضات مردم اهواز بود، در این یک هفته مردم اهواز و ایستادگی آنها و اینکه با همهٴ تلاشی که باندهای حکومتی کردند برای اینکه شعارهای مردم را تخفیف بدهند یا خود را همراه با مردم نشان بدهند اما نتوانستند و شعارها به ”رهبر بیکفایت عدالت عدالت “ کشیده شد، بنابراین اول از همه نیروی انتظامی وحشتزده اعلام کرد که دیگر تظاهرات جلوی استانداری ممنوع است که کاملاً روشن است که این را هم از بالای نظام به آنها گفتهاند. چرا که دریافتند حتی بعد از این اطلاعیه هم جوانها با بسیجیها در نقاط مختلف شهر درگیر میشوند و آنها را گوشمالی میدهند و در و دیوار شهر هم از شعارنویسی علیه رژیم پرشده، لذا اینکه دولت و سپاه خامنهای به خوزستان میروند، اصلاً نه دلشان بهحال مردم خوزستان سوخته و نه مشکلی با ریزگردها دارند چون ساخته و پرداخته حاکمیت و عملکردهای خود آنهاست، مشکل آنها امنیت نظام پوسیده ولایتفقیه است که در اهواز به لرزه در آمده است.
این واقعیت در حرفها و ابراز وحشتهای خودشان، از جمله خود خامنهای که بعد از یک هفته یک مرتبه به صحنه آمد و ابراز همدردی دجالگرانهای کرد، تا آملی لاریجانی رئیس قضاییه رژیم که گفت: بلایای طبیعی نباید ابزار سیاسی علیه دولت شود، تا توضیحات معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی خوزستان که در مورد علت بیانیه ممنوعیت تظاهرات در اهواز گفت: ”جهت جلوگیری از سوءاستفادههای سیاسی و حتی امنیتی برخی افراد از تجمعات روزهای اخیر مردم“ بوده، و از امام جمعه جنایتکار خوزستان که از ”سوء استفاده برخی جریانهای از شرایط به وجودآمده“ ابراز نگرانی کرد، اینها همه نشان میدهد که تا کجا رژیم از تعمیق و خشم مردم اهواز و کل خوزستان وحشتزده است.
آنچه نباید فراموش کرد این است که رژیم اساساً مشکلات و بحرانها را از منظر امنیتی دنبال میکند، لذا ممکن است ظاهراً کارهایی هم با هدف آرام کردن مردم و ممانعت از خشم بیشترآنها انجام دهد ولی واقعیت این است کاملاً روشن است که هیچ اقدام زیربنایی نه میخواهند و نه میتوانند بکنند، چرا که دست سپاه پاسداران ومافیای حکومت آخوندی در همه این خرابکاریهای زیرساختی محیطزیست مشهود است، در خشک کردن تالاب هورالعظیم برای کسب درآمدهای نفتی، در ساختن سدهای غارتگرانه مثل گتوند و شورکردن آب کارون و کرخه، در انتقال و دزدیدن آب کارون، و...
دراین رابطه آش آنقدر شور شده که روز دوم اسفند یک عضو مجلس ارتجاع به اسم پاپی در مجلس گفت: ”هر کدام از مسئولان دولتی که به استان خوزستان سفر میکنند متأسفانه اعلام میکنند این ریزگردها از خارج از کشور وارد کشور میشه و ما نمیتونیم اون رو مداوا کنیم، بهانههای داعش بهانه مربوط به کشور سوریه، اردن، عربستان رو مرتب اعلام میکنند، ما اعلام میکنیم صددرصد مشکلاتی که امروز استان خوزستان در بحث ریزگردها با اون مواجه است ناشی از خشک شدن تالابهای استان خوزستان است“
بنابراین چاقو دسته خودش رو نمیبرد و رژیم نه میخواهد و نه میتواند بحرانهای ریزگردها را حل کند، چون اینها معلول سیاستهای غارتگرانه و سرکوبگرانه رژیم است، که دست برداشتن از آنها راه به تغییر ماهیت رژیم و سرنگونیش میبرد. بنابراین مردم هم در هر جا و در هر فرصتی که پیدا میکنند، فریادهای خودشان را علیه باعث و بانی این بدبختیها که رژیم ولایتفقیه است بلند میکنند.
در رابطه با این وضعیت فاجعهبار مردم میگویند:
-یک خانم اصلاً نمیتونیم نفس بکشیم بدتر از این وجود داره؟
-یک آقا در حال نشاندادن ماسک: قیمتش روزهای خاکی 2500 تومانه روزهای عادی 500تومان 200 تومانه پس کو ستاد بحران پس چرا یه ماسکی نمیدن به این مردم؟
- یک جوان: قیافهها دیگه مشخص نیست
-یک جوان دیگر: اگه شما جایی رو میبینید ما هم میبینیم، غبار همه جا رو گرفته
گردو غبار با غلظت بیش از 12 و 19 برابر حد مجاز برخی شهرهای خوزستان را فرا گرفت و مردم را خانهنشین کرد.
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان گفت: میزان پدیده گردو غبار بیش از 12 برابر حد مجاز در برخی شهرهای خوزستان اعلام شده است.
این در حالی است که شهرهای خرمشهر و آبادان ذرات گردو غبار 2هزار و 730 میکروگرم بر مترمکعب یعنی 19 برابر حد مجاز را تجربه میکنند.
این وضعیت خطرناک اعتراض و خشم مردم را بر انگیخت:
-یک خانم: همه ماها به این درد مبتلا شدیم دیروز مادرم امروز من فردا نسل آینده، تاکی؟
-یک مادر: ما باید پسانداز کنیم که پول علاج سرطانیها رو بدیم. چون مطمئنیم سرطانی میشیم و خواهیم شد.
-یک مرد: آقا مسؤلان تا کی میخوان جواب ما رو بدن، ما ده ساله این مشکلو داریم..
-یک جوان: «صدای ما به مردم برسه، ما به خدا مظلومیم، داخل اهواز و خوزستان کشور اصلاً هیچی نداریم، از تفریحگاه نداریم، از آب نداریم، از برق نداریم، نفتمون پس کجا میره؟».
این اعتراضات سنگین کارگزاران رژیم را به وحشت از استمرار و عواقب آن انداخته است. تا جایی که روز 30بهمن نیروی سرکوبگر انتظامی هر گونه تجمع در برابر استانداری رژیم در اهواز را ممنوع و غیرقانونی اعلام کرد. با این همه مردم و بهخصوص جوانان ساکت ننشستند و به اعتراضات خود ادامه دادند.
حالا به واقع چی شد که یکمرتبه همه دستگاههای حکومتی خودشان را به اهواز رساندند؟ خبر از حضور 10 وزیر دولت و تشکیل ستاد بحران کشور در آنجا و امثال اینها داده شد؟ آیا اینها دنبال فروخواباندن بحران ریزگردها در خوزستان هستند؟
واقعیت این است که دلیل این حضور سراسیمه ترس رژیم آخوندی از تعمیق و گسترش اعتراضات مردم اهواز بود، در این یک هفته مردم اهواز و ایستادگی آنها و اینکه با همهٴ تلاشی که باندهای حکومتی کردند برای اینکه شعارهای مردم را تخفیف بدهند یا خود را همراه با مردم نشان بدهند اما نتوانستند و شعارها به ”رهبر بیکفایت عدالت عدالت “ کشیده شد، بنابراین اول از همه نیروی انتظامی وحشتزده اعلام کرد که دیگر تظاهرات جلوی استانداری ممنوع است که کاملاً روشن است که این را هم از بالای نظام به آنها گفتهاند. چرا که دریافتند حتی بعد از این اطلاعیه هم جوانها با بسیجیها در نقاط مختلف شهر درگیر میشوند و آنها را گوشمالی میدهند و در و دیوار شهر هم از شعارنویسی علیه رژیم پرشده، لذا اینکه دولت و سپاه خامنهای به خوزستان میروند، اصلاً نه دلشان بهحال مردم خوزستان سوخته و نه مشکلی با ریزگردها دارند چون ساخته و پرداخته حاکمیت و عملکردهای خود آنهاست، مشکل آنها امنیت نظام پوسیده ولایتفقیه است که در اهواز به لرزه در آمده است.
این واقعیت در حرفها و ابراز وحشتهای خودشان، از جمله خود خامنهای که بعد از یک هفته یک مرتبه به صحنه آمد و ابراز همدردی دجالگرانهای کرد، تا آملی لاریجانی رئیس قضاییه رژیم که گفت: بلایای طبیعی نباید ابزار سیاسی علیه دولت شود، تا توضیحات معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی خوزستان که در مورد علت بیانیه ممنوعیت تظاهرات در اهواز گفت: ”جهت جلوگیری از سوءاستفادههای سیاسی و حتی امنیتی برخی افراد از تجمعات روزهای اخیر مردم“ بوده، و از امام جمعه جنایتکار خوزستان که از ”سوء استفاده برخی جریانهای از شرایط به وجودآمده“ ابراز نگرانی کرد، اینها همه نشان میدهد که تا کجا رژیم از تعمیق و خشم مردم اهواز و کل خوزستان وحشتزده است.
آنچه نباید فراموش کرد این است که رژیم اساساً مشکلات و بحرانها را از منظر امنیتی دنبال میکند، لذا ممکن است ظاهراً کارهایی هم با هدف آرام کردن مردم و ممانعت از خشم بیشترآنها انجام دهد ولی واقعیت این است کاملاً روشن است که هیچ اقدام زیربنایی نه میخواهند و نه میتوانند بکنند، چرا که دست سپاه پاسداران ومافیای حکومت آخوندی در همه این خرابکاریهای زیرساختی محیطزیست مشهود است، در خشک کردن تالاب هورالعظیم برای کسب درآمدهای نفتی، در ساختن سدهای غارتگرانه مثل گتوند و شورکردن آب کارون و کرخه، در انتقال و دزدیدن آب کارون، و...
دراین رابطه آش آنقدر شور شده که روز دوم اسفند یک عضو مجلس ارتجاع به اسم پاپی در مجلس گفت: ”هر کدام از مسئولان دولتی که به استان خوزستان سفر میکنند متأسفانه اعلام میکنند این ریزگردها از خارج از کشور وارد کشور میشه و ما نمیتونیم اون رو مداوا کنیم، بهانههای داعش بهانه مربوط به کشور سوریه، اردن، عربستان رو مرتب اعلام میکنند، ما اعلام میکنیم صددرصد مشکلاتی که امروز استان خوزستان در بحث ریزگردها با اون مواجه است ناشی از خشک شدن تالابهای استان خوزستان است“
بنابراین چاقو دسته خودش رو نمیبرد و رژیم نه میخواهد و نه میتواند بحرانهای ریزگردها را حل کند، چون اینها معلول سیاستهای غارتگرانه و سرکوبگرانه رژیم است، که دست برداشتن از آنها راه به تغییر ماهیت رژیم و سرنگونیش میبرد. بنابراین مردم هم در هر جا و در هر فرصتی که پیدا میکنند، فریادهای خودشان را علیه باعث و بانی این بدبختیها که رژیم ولایتفقیه است بلند میکنند.