جنگ برای کرسی ریاستجمهوری مضمون کلی تمامی مطالب عنوانهای روزنامههای حکومتی در روز چهارشنبه 20 اردیبهشت است. روزنامههای باند حسن روحانی، علاوه بر اظهارات روحانی در تهران، بر شکاف در باند رقیب و نقل عبارات نفرت انگیز از رئیسی تمرکز دارند:
آرمان:انشعاب مداحان
آرمان: اعلام حمایت هادی خامنهای از روحانی
آرمان: روحانی: زنان به صحنه بیایند پیروز میشویم- حرفهایی را که در جلسات خصوصی میزنید آشکارا بگویید- مگر فشار نیاوردید که اشتغال زنان متوقف شود – گشت ایجاد آرامش نمیکند
آفتاب یزد: حمایت منصور ارضی از ابراهیم رئیسی
ابتکار: رئیسی در حلقه احمدینژادیها
اعتماد: رئیسی:اسلامی نکردن دانشگاهها کشور را با مشکل مواجه میکند
اعتماد: قالیباف: کاندید نشدهام که کنارهگیری کنم
همدلی: با صدور بیانیهیی صورت گرفت: تکذیب حمایت آیتالله جوادی آملی از رئیسی
همدلی: ظریف: پول آن بیلبورد ها از کجا آمد؟ پاسخ صریح به تخریب انتخاباتی برجام
روزنامههای باند علی خامنهای تمرکزشان بر حمله به روحانی است.
جوان:خروج روحانی 96از اعتدال
کیهان: اتاق عملیات افراطیون چه خوابی برای روحانی دیدهاند؟!
کیهان: مدیر مسؤل کیهان: روحانی اگر به آخر خط نرسیده بود به سیم آخر نمیزد
وطن امروز: اعتراض کارگران نتیجه تکبر دولتمردان
حمله روحانی به باند ولیفقیه ارتجاع و رئیسی را تمامی روزنامههای باندش انعکاس دادهاند:
جهان صنعت: به عقب برنمیگردیم
روحانی در سخنانی گفت: مردم ما تحت تاثیر دروغ قرار نخواهند گرفت. مردم کارنامه همه نامزدها را نگاه کنند. کارنامه دولت و کارنامه کسانی که در طول 38سال گذشته پست داشتند را نگاه کنند. آنهایی که 12سال در یک منصب بودند چه کارنامهای دارند؟ شما آقایان؛ همیشه به دانشجو و دانشگاه به چشم تهدید نگاه کردید و میخواستید مراسم 16آذری وجود نداشته باشد. شما میخواستید مردم و جوانها همیشه در حصر و زندان باشند
همان حرفهایی را که در جلسات خصوصی میزنید، بیایید آشکارا به مردم بگویید. مگر نگفته بودید که فضای مجازی بسته و اشتغال زنان متوقف شود؟ به بخشنامههای جنسیتی خودتان نگاه کنید. به احکامی که صادر کردید، نگاه کردید.
ما تبعیض و ظلم جنسیتی را نمیپذیریم. مردم ما راه خود را انتخاب کردهاند. مردم از مسیری که در آن هستند، بازنمیگردند. وی تصریح کرد: شعار ما روشن است. ما آزادی میخواهیم. چه اجتماعی و چه سیاسی. ما آزادی بیان و تفکر میخواهیم. آزادی انتخاب و تفریح برای ساعت فراغت میخواهیم. آزادی برای نوع شغلمان میخواهیم. بهدنبال جامعه امن هستیم و فضای امنیتی نمیخواهیم.
ما نهادهای مستثنا از مالیات نمیخواهیم. خوشحال شدم که شنیدم بعضیها از کلمه مالیات نام بردند. مردم مالیات بدهند خوب است اما شما ندهید؟ روحانی در خصوص توجه به معدنچیان گفت: شما بهدنبال اقتصاد آمدید اما به معدنی که مال شما بود و معدنچیان در آن دفن شدند، سر نزدید
شما دم از اشتغال میزنید اما اشتغال زنان را قبول دارید؟ اگر قبول دارید، پس چرا اشتغال برای زنان درست نکردید؟ 860هزار زن شاغل را شما بیکار کردید.
آیا اشتغال اهل سنت را قبول دارید؟ اشتغال اقوام مختلف ایرانی را قبول دارید؟ افتخار میکنیم در ماههای گذشته که استخدامی آزاد را برگزار کردیم 53 درصد زنان موفق شدند پیروز شوند. بارها گفتیم آزادی و اصلاح را میخواهیم نه افراط را.
در روزنامههای باند روحانی علاوه بر اظهارات وی در مورد چپاولهای باند خامنهای در آستان قدس اظهارات سخنگوی دولتش نیز برجسته شده است:
اعتماد: سخنگوی دولت: آستان قدس باید مالیات بپردازد
سخنگوی دولت در پاسخ به اینکه رئیسی اعلام کرده مالیات آستان قدس رضوی چندین برابر پرداخت میشود، گفت: از این نامزد میخواهم اعلام کنند تاکنون چقدر مالیات پرداخت کردهاند. در قانون برنامه ششم توسعه تصویب شد همه دستگاههایی که معاف از مالیات بودند باید مالیات خود را پرداخت کنند و در این زمینه رهبر معظم انقلاب تأکید فرمودند که در بند ١٦ سیاستهای اقتصاد مقاومتی ترکیب منابع را بهگونهیی تغییر دهیم که سهم مالیات بیشتر شود. این بدان معنی است که دستگاهها و افرادی که قبلاً مالیات پرداخت نمیکردند و فعالیت اقتصادی انجام میدهند یا معاف بودند باید مالیات پرداخت کنند یا حداکثر مالیات آنها با نرخ صفر باشد بنابراین تحریک کردن نامزدها کار درستی به نظر نمیرسد.
در روزنامههای باند روحانی به مضحکه نمایش انتخابات در نظام ولایت اذعان شده و به شکل متناقضی چاره رویارویی با آن را مشارکت گسترده در این نمایش دانسته اند:
جمهوری اسلامی: صیانت از انتخابات
کسانی که بر حضور پرشکوه و مشارکت حداکثری شهروندان تأکید میورزند، دو استدلال دارند: یا میگویند: به این وسیله عظمت و اقتدار نظام را در برابر دشمنان به نمایش میگذاریم، و یا میگویند: با مشارکت بیشتر راه به قدرت رسیدن مجدّد جریانی که حرث و نسل را به هلاکت افکند را مسدود میکنیم.
انتخابات در کشور ما نهادی بهشدت آسیبپذیر است، و برای صیانت از آن چارهای جز حضور بیشتر و قویتر پای صندوقهای رأی نیست و ما برای حفظ صندوقهای رأی در نظام، راهی جز گرد آمدن در اطراف آنها نداریم.
اما چرا انتخابات آسیب پذیر است؟ زیرا:
اولاً بهرغم گذشت حدود چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی و برگزاری دهها انتخابات، هنوز انتخابات بهلحاظ نظری، پایههای استوار خود را در نظام ما پیدا نکرده و بسیاری از علمای نظام، آن را یک عمل تشریفاتی که به اقتضای مصلحت روزگار انجام میشود میشناسند. در نزد آنان، انتخابات نه در حق مردم در اداره کشور، بلکه در صلاحدید حاکم ریشه دارد و رأی مردم با آن اعتبار مییابد.
حتی بسیاری از علمای نظام که گاه از حق مردم در انتخاب کارگزاران سخن میگویند، از نظر آنان، این حق مانند حقوق دیگر شهروندان، در صورتی که مصلحت در محدود کردن و مقید ساختن آن و یا حتی تعطیل موقت و یا کلی آن باشد، شرعاًو قانوناً ، مانعی ندارد. آنان فصل سوم قانون اساسی در «حقوق ملت» را نیز محکوم اصل چهارم و نظر فقهی شورای نگهبان میدانند و همه آن حقوق را قابل تقیید و یا تعطیل میشمارند، در چنین وضعی، مردم فقط با حضور گسترده خود در پای صندوق رأی میتوانند، از نهاد انتخابات و حقوق خویش پاسداری کرده و جلوی سقوط آن را بگیرند.
روشن است که از نظر فقهی این رویّه، قابل مناقشه است
با صرفنظر از همه ایرادهای فقهی و حقوقی انتخابات در کشور ما، برگزاری انتخابات نیاز به سازوکارهای خاص خود از قبیل فعالیت آزاد احزاب مختلف و معرفی کاندیدا و ارائه برنامه از سوی آنان است که هنوز در کشور ما این زمینهها بهصورت کامل تحقق نیافته است، از این رو در وضع ما امکان وزش تند بادهای سیاسی توسط محافل ناشناخته و عناصر پشت پرده و به قدرت رسیدن افراد نکَره وجود دارد.
این یک نقطه ضعف برای ماست که در حالی که میزان مشارکت در شهرهای کوچک حدود 80 درصد است، در شهرهای بزرگ این میزان به کمتر از نصف آن میرسد! فاصله گرفتن اکثر شهروندان این بلاد بزرگ که از سطح بالاتری از دانش و اطلاعات برخوردارند از صندوق رأی، انتخابات را به همان سمت و سویی که پوپولیستها میخواهند و با وعدههای پوچ و واهی تطمیع میکنند، پیش میبرد که نتیجهیی جز تشریفاتی و فرمایشی شدن انتخابات ندارد.
فساد موضوع دیگر حمله روزنامههای باند روحانی به مهرههای باند ولیفقیه ارتجاع است:
شرق: «هبه» آقای ٤درصدی
به راستی «خود قالیباف چند درصدی است؟»
قالیباف در مناظره اول مدعی شد ٩٦ درصد مردم از دریافت وام محروم هستند، در حالیکه مجموعه تحتامر او سالهاست به شبکه بانکی بدهکار است.
حافظی، عضو شورای شهر تهران در نشستی خبری از «هبه» ٣٥٠میلیون تومانی به معاونان شهردار خبر داد که از زمان صدارت قالیباف بر شهرداری (١٢ سال) مرسوم بوده است. هفته پیش خبری آمد که ٣٥٠میلیون تومان تسهیلات چهار درصدی به هر یک از معاونان شهردار پرداخت شده که امروز با توضیحات حافظی معلوم شد از تسهیلات خبری نبوده و آن پولهای کلان هبه بوده است.
هبه ٣٥٠میلیون تومانی به معاونان شهردار، برابر با ٣٧٢ ماه حقوق همان ٩٦ درصدهایی است که سنگ آنها را به سینه میزنید. به عبارت دیگر این هبه برابر با ٣١ سال کار کارگرانی است که دستمزد آنها بر اساس آخرین تصمیمات وزارت کار به ٩٤٠هزار تومان افزایش یافته است. برابر با آمار وزارت مسکن، اگر فردی برای خانهدارشدن کل حقوق ماهانه خود را پسانداز کند، ١٢ ساله خانهدار میشود و اگر یکسوم حقوق خود را پسانداز کند، خانهدارشدن او ٣٦ سال طول میکشد. حالا با هبهای که شهردار به معاونان خود کرده، آنها یکشبه خانهدار خواهند شد. آقای شهردار با این سیاستها میخواهید از ٩٦ درصدیهایی که خود را نگران آنها نشان میدهید، حمایت کنید؟
روزنامههای باند روحانی بهنقل از کارشناسان این باند در مورد وضعیت اقتصادی که کارنامه تمام باندهای حاکم است هشدار دادهاند:
جهان صنعت: حسین راغفر با تأکید بر تداوم دولت یازدهم:
روحانی باید گزارش ویرانیهای دولت قبل را به رهبری تقدیم میکرد
شرایط مملکت بسیار شکنندهتر از دورهای است که دولت نهم وارد کار شد و ما نگران مسایل عمدهتر کشور هستیم که فراتر از اقتصاد است.
باید بگویم همواره در کشور دو دولت حاکم است؛ یک دولت قدرتمند که حداقل 50 درصد اقتصاد را در دست دارد و در سوی دیگر دولتی ضعیف که 50 درصد دیگر اقتصاد در دستش است و دولت پاسخگو متأسفانه همین دولت دوم و ضعیف است. بنابراین بخش عمدهای از مشکلات کنونی اقتصاد کشور توسط 50 درصد اول اتفاق میافتد و هیچکس هم پاسخگو نیست و اینها مشکلات ساختاری کشور است که باید اصلاح شود.
به اعتقاد من دولت در ابتدای کار باید با ارائه گزارشی به رهبری اعلام میکرد ادامه کار با وضع موجود امکانپذیر نیست و از ایشان میخواست که دستور دهند برخی نهادها، سازمانها و ارگانها از اقتصاد خارج شوند.
جهان صنعت: سرمقاله: سایه شوم فروپاشی اقتصادی
در حالی که فرصت چندانی به روز برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نمانده متأسفانه توجه شایستهای از سوی کاندیداها به وضعیت بغرنج و بهشدت شکننده اقتصاد کشور نشده است. آسیبشناسی وضعیت موجود توسط برخی کاندیداها به بیان کلیاتی همچون شدید بودن رکود و خسته شدن مردم از بیکاری تقلیل داده شده و در باب مباحث ایجابی نیز به بیان وعدههای کلی اکتفا شده است. در سوی دیگر، دولت مستقر نیز با تحذیر مردم از خطر جنگ سعی در جذب آرا دارد. اینها همه در حالی است که اقتصاد کشور بسان بیماری اورژانسی، از بحرانها و نارساییهای متعددی رنج میبرد.
بهعنوان نمونه:
بمب نقدینگی به سرعت در حال فربه شدن است. در حال حاضر، طبق آمارهای رسمی حجم نقدینگی به حدود 1300هزار میلیارد تومان رسیده است که البته برآوردی دست پایین بوده و حجم منابع پولی بانکها در صندوقهای سرمایهگذاری آنها در بورس را دربر نمیگیرد. حدود نیمی از این نقدینگی در سه سال اخیر بهدلیل تعلل دولت در اصلاح نظام بانکی خلق شده است
حجم بالای داراییهای منجمد بانکها که طبق برخی تخمینها به هزار هزار میلیارد تومان میرسد، تنگنای شدید مالی را رقم زده است و دست دولت را که برای حفظ دستاورد تورم از به کار بردن پایه پولی در پروژههای عمرانی و بزرگ خودداری میکند، بسته است. نرخ بهره بالا نیز محصول مشترک این وضعیت و ضعف تنظیمگری مناسب بانک مرکزی است.
عادت ساختار ناکارای دولت به جذب بودجه که هزینه جاری 210هزار میلیارد تومانی دولت در سال 95 را به ارمغان آورده است و باعث شده رقم بودجه عمرانی قابل مقایسه با صفر باشد. متعاقب این رخداد، نمیتوان امیدی به تحریک تولید از کانال بودجه عمرانی در صورت تداوم وضعیت موجود داشت.
وضعیت نابسامان صندوقهای بازنشستگی که خطر یونانیزه شدن اقتصاد کشور را مضاعف کرده است. کافی است بدانیم که دولت در سال گذشته رقمی قابل مقایسه با دوسوم ارزش کل یارانههای نقدی فقط به صندوق بازنشستگی کشوری کمک کرده است.
نرخ بیکاری جوانان حتی با لحاظ کردن تعریف سادهگیرانه شغل (اشتغال یک ساعت در هفته) به بیش از 30 درصد رسیده است. بدیهی است که وضعیت واقعی بازار کار بغرنجتر از این آمار است.
این موارد در صورت عدم معالجه فوری و ریشهای، چشمانداز دیگری جز فروپاشی اقتصاد ایران فراروی نگارنده قرار نمیدهد
در روزنامههای باند خامنهای، برای روحانی خط و نشان کشیدهاند:
کیهان:مدیر مسئول کیهان در گفتگو با فارس: روحانی اگر به آخرخط نرسیده بود به سیمآخر نمیزد
حسین شریعتمداری با اشاره به نزدیک شدن به روزهای پایانی تبلیغات، ابراز داشت: هرچه به زمان برگزاری انتخابات نزدیکتر میشویم، این احتمال قوت بیشتری میگیرد که اعضاء اتاق عملیات پشتصحنه آقای روحانی، انتخابات را فقط یک بهانه میدانند و هدف نهایی آنها بیرون از دایره انتخابات تعریف شده است. این نکته از اظهارات ساختارشکنانه آقای روحانی بهوضوح قابلفهم است.
مروری هر چند گذرا بر اظهارات ایشان نشان میدهد که او به بهانه حمله به رقبای انتخاباتی خود، اساس انقلاب و نظام را آماج حملات خویش کرده است و به نظر میرسد که آگاهانه یا ناخودآگاه، دو پیام به ظاهر جداگانه ولی در واقع یکسان را در دو قالب متفاوت برای داخل و خارج ارسال میکند.
مدیرمسئول روزنامه کیهان خاطرنشان کرد: روحانی میداند که این پیام با توجه به کارنامه خالی از دستاورد و پر از خسارت دولت او، خریداری ندارد و مردم این ادعا را بهحساب سایر ادعاهای عاری از واقعیت وی مینویسند. دقیقاً به همین علت است که میکوشد ناکارآمدی این ترفند را با ترفند دیگری جبران کند و از این روی ادعا میکند که کنار گذاشتن وی از قوه اجرایی کشور میتواند خطر جنگ را بهدنبال داشته باشد.
شریعتمداری ادامه داد: این ترفند مصداق همان «اکل میته» در حالت اضطرار است. با این توضیح که میداند اگر مردم این دروغ بزرگ را باور کنند، بهرغم اطلاع از ناکارآمدی دولت وی، بعید نیست به او رأی بدهند چرا که در این حالت بین تندادن به یک دولت خسارتآفرین و جنگ، اولی را انتخاب کرده و میان بد و بدتر و فاجعه و فاجعهبارتر، فاجعه را برگزیدهاند.
روحانی در بخشی از تبلیغات انتخاباتی خود روی نقاطی انگشت میگذارد که ربطی به انتخابات ندارد و درست یا غلط این تلقی را پدید میآورد که انگار برای دشمنان بیرونی پیام میفرستد! و برای تحقق آرزوی دیرینه و بر زمینمانده آنها چراغ سبز نشان میدهد به عنوان مثال روحانی بهخوبی میداند برجام کلاه گشادی است که آمریکاییها بر سر ایران گذاشتهاند و میداند در برجام نه فقط دستاوردی نیاورده است، بلکه امتیازات فراوانی را هم از دست داده است ولی با این حال بر انجام برجامهای 2 و 3 و 4 و... هم اصرار میورزد.
شریعتمداری با طرح این پرسش که آیا این اقدام پیام آمادگی برای فروش ایران به آمریکاییها نیست؟! اظهار داشت: این یعنی دقیقاً همان برداشتی که رادیو فرانسه از نگاه غرب به آقای رئیسجمهور ارائه کرده بود «فروشنده بدهکاری که خود را ناگزیر از فروش منافع ملی کشورش میداند!»
اظهارات سراسر کذب روحانی درباره اهل سنت ایران، سخنان دیروز وی در همدان که اگر من نباشم و رقبای من رئیسجمهور شوند، پیادهروها را دیوار کشیده و زنانه مردانه میکنند! و روزگارتان را سیاه خواهند کرد و یا مردم آنهایی را که در طول 38سال فقط اعدام و زندان بلد بودهاند را نمیخواهند!... اینها دیگر تبلیغ انتخاباتی نیست بلکه مقابله با اساس نظام است. روحانی با این اظهارات سعی دارد جمهوری اسلامی ایران را دقیقاً همانطور که دشمنان میپسندد معرفی کند. روحانی میداند که مردم این دروغهای شاخدار را باور نمیکنند و این نکته را هم میداند که دشمنان بیرونی به این سیاهنماییها علیه اسلام و انقلاب از زبان رئیسجمهور بهشدت نیاز دارند.
اگر قاسم سلیمانی و نیروهایش، امنیت را صددرصدی اجرا میکنند و اگر رزمنده مدافع حرم، سختی جنگ در بلاد غربت را بر تن خود هموار میکند که همه با هر گرایشی، روز انتخابات در نهایت امنیت، رأی خود را درون صندوق بیندازند، چرا اقتصاد، تنها باید به 4 درصد سود برساند؟! آن هم کدام 4 درصد؟! 4 درصدی که از همه بیشتر میخورد و از همه بیشتر مینالد! از همه بیشتر حقوق میگیرد و از همه بیشتر اپوزیسیون است! از همه بیشتر مسافرت میرود و از همه بیشتر شاکی است! از همه بیشتر خرج میکند و از همه بیشتر متوقع است! برجام نباشد؛ با «تحریم» کاسبی میکند! برجام باشد؛ با «توافق» کاسبی میکند! و بعد، شگفتا! با وجود این همه کاسبی دونبش، زبانش هم علیه حافظان امنیت کشور، دراز است! اقتصاد، با زبان دراز مدیران 4 درصدی، درست نمیشود!
آقای روحانی! دنیای 4 درصدیها با دنیای این مردم فرق میکند! نیستی شما در بین مردم که ببینی!
کیهان: قیمت نردبان شیطان (یادداشت روز)
اینکه دشمن برای رسیدن به اهداف پلید خویش به تحریف واقعیت روی میآورد، چندان غیرطبیعی نیست اما اینکه کسانی در داخل ایران وانمود کنند که آنان میتوانند با ادبیات مناسب و پرهیز از درشتگویی علیه غرب، دیوار بیاعتمادی آمریکا و اروپا نسبت به ایران را کوتاه کرده و سرمایههای آنها را در خدمت تولید و سرمایهگذاریهای درازمدت درآورند، عجیب است. کاش این آقایان لیستی از نتایجی که در پیگیری سیاست نزدیکی به غرب بهدست آوردهاند را منتشر میکردند
کاملاً واضح است که ترجیحات تبلیغاتی و رسانهیی غرب هیچ ربطی به نگاه آمریکا به نظام و مردم ایران ندارد بلکه در این تبلیغات، آمریکا دنبال نردبانی برای فایق آمدن بر ملت ظلمستیز ایران است و آنان که اهل مماشات هستند حداکثر در حد نردبان مورد توجه «شیطان بزرگ» قرار میگیرند.
آرمان:انشعاب مداحان
آرمان: اعلام حمایت هادی خامنهای از روحانی
آرمان: روحانی: زنان به صحنه بیایند پیروز میشویم- حرفهایی را که در جلسات خصوصی میزنید آشکارا بگویید- مگر فشار نیاوردید که اشتغال زنان متوقف شود – گشت ایجاد آرامش نمیکند
آفتاب یزد: حمایت منصور ارضی از ابراهیم رئیسی
ابتکار: رئیسی در حلقه احمدینژادیها
اعتماد: رئیسی:اسلامی نکردن دانشگاهها کشور را با مشکل مواجه میکند
اعتماد: قالیباف: کاندید نشدهام که کنارهگیری کنم
همدلی: با صدور بیانیهیی صورت گرفت: تکذیب حمایت آیتالله جوادی آملی از رئیسی
همدلی: ظریف: پول آن بیلبورد ها از کجا آمد؟ پاسخ صریح به تخریب انتخاباتی برجام
روزنامههای باند علی خامنهای تمرکزشان بر حمله به روحانی است.
جوان:خروج روحانی 96از اعتدال
کیهان: اتاق عملیات افراطیون چه خوابی برای روحانی دیدهاند؟!
کیهان: مدیر مسؤل کیهان: روحانی اگر به آخر خط نرسیده بود به سیم آخر نمیزد
وطن امروز: اعتراض کارگران نتیجه تکبر دولتمردان
حمله روحانی به باند ولیفقیه ارتجاع و رئیسی را تمامی روزنامههای باندش انعکاس دادهاند:
جهان صنعت: به عقب برنمیگردیم
روحانی در سخنانی گفت: مردم ما تحت تاثیر دروغ قرار نخواهند گرفت. مردم کارنامه همه نامزدها را نگاه کنند. کارنامه دولت و کارنامه کسانی که در طول 38سال گذشته پست داشتند را نگاه کنند. آنهایی که 12سال در یک منصب بودند چه کارنامهای دارند؟ شما آقایان؛ همیشه به دانشجو و دانشگاه به چشم تهدید نگاه کردید و میخواستید مراسم 16آذری وجود نداشته باشد. شما میخواستید مردم و جوانها همیشه در حصر و زندان باشند
همان حرفهایی را که در جلسات خصوصی میزنید، بیایید آشکارا به مردم بگویید. مگر نگفته بودید که فضای مجازی بسته و اشتغال زنان متوقف شود؟ به بخشنامههای جنسیتی خودتان نگاه کنید. به احکامی که صادر کردید، نگاه کردید.
ما تبعیض و ظلم جنسیتی را نمیپذیریم. مردم ما راه خود را انتخاب کردهاند. مردم از مسیری که در آن هستند، بازنمیگردند. وی تصریح کرد: شعار ما روشن است. ما آزادی میخواهیم. چه اجتماعی و چه سیاسی. ما آزادی بیان و تفکر میخواهیم. آزادی انتخاب و تفریح برای ساعت فراغت میخواهیم. آزادی برای نوع شغلمان میخواهیم. بهدنبال جامعه امن هستیم و فضای امنیتی نمیخواهیم.
ما نهادهای مستثنا از مالیات نمیخواهیم. خوشحال شدم که شنیدم بعضیها از کلمه مالیات نام بردند. مردم مالیات بدهند خوب است اما شما ندهید؟ روحانی در خصوص توجه به معدنچیان گفت: شما بهدنبال اقتصاد آمدید اما به معدنی که مال شما بود و معدنچیان در آن دفن شدند، سر نزدید
شما دم از اشتغال میزنید اما اشتغال زنان را قبول دارید؟ اگر قبول دارید، پس چرا اشتغال برای زنان درست نکردید؟ 860هزار زن شاغل را شما بیکار کردید.
آیا اشتغال اهل سنت را قبول دارید؟ اشتغال اقوام مختلف ایرانی را قبول دارید؟ افتخار میکنیم در ماههای گذشته که استخدامی آزاد را برگزار کردیم 53 درصد زنان موفق شدند پیروز شوند. بارها گفتیم آزادی و اصلاح را میخواهیم نه افراط را.
در روزنامههای باند روحانی علاوه بر اظهارات وی در مورد چپاولهای باند خامنهای در آستان قدس اظهارات سخنگوی دولتش نیز برجسته شده است:
اعتماد: سخنگوی دولت: آستان قدس باید مالیات بپردازد
سخنگوی دولت در پاسخ به اینکه رئیسی اعلام کرده مالیات آستان قدس رضوی چندین برابر پرداخت میشود، گفت: از این نامزد میخواهم اعلام کنند تاکنون چقدر مالیات پرداخت کردهاند. در قانون برنامه ششم توسعه تصویب شد همه دستگاههایی که معاف از مالیات بودند باید مالیات خود را پرداخت کنند و در این زمینه رهبر معظم انقلاب تأکید فرمودند که در بند ١٦ سیاستهای اقتصاد مقاومتی ترکیب منابع را بهگونهیی تغییر دهیم که سهم مالیات بیشتر شود. این بدان معنی است که دستگاهها و افرادی که قبلاً مالیات پرداخت نمیکردند و فعالیت اقتصادی انجام میدهند یا معاف بودند باید مالیات پرداخت کنند یا حداکثر مالیات آنها با نرخ صفر باشد بنابراین تحریک کردن نامزدها کار درستی به نظر نمیرسد.
در روزنامههای باند روحانی به مضحکه نمایش انتخابات در نظام ولایت اذعان شده و به شکل متناقضی چاره رویارویی با آن را مشارکت گسترده در این نمایش دانسته اند:
جمهوری اسلامی: صیانت از انتخابات
کسانی که بر حضور پرشکوه و مشارکت حداکثری شهروندان تأکید میورزند، دو استدلال دارند: یا میگویند: به این وسیله عظمت و اقتدار نظام را در برابر دشمنان به نمایش میگذاریم، و یا میگویند: با مشارکت بیشتر راه به قدرت رسیدن مجدّد جریانی که حرث و نسل را به هلاکت افکند را مسدود میکنیم.
انتخابات در کشور ما نهادی بهشدت آسیبپذیر است، و برای صیانت از آن چارهای جز حضور بیشتر و قویتر پای صندوقهای رأی نیست و ما برای حفظ صندوقهای رأی در نظام، راهی جز گرد آمدن در اطراف آنها نداریم.
اما چرا انتخابات آسیب پذیر است؟ زیرا:
اولاً بهرغم گذشت حدود چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی و برگزاری دهها انتخابات، هنوز انتخابات بهلحاظ نظری، پایههای استوار خود را در نظام ما پیدا نکرده و بسیاری از علمای نظام، آن را یک عمل تشریفاتی که به اقتضای مصلحت روزگار انجام میشود میشناسند. در نزد آنان، انتخابات نه در حق مردم در اداره کشور، بلکه در صلاحدید حاکم ریشه دارد و رأی مردم با آن اعتبار مییابد.
حتی بسیاری از علمای نظام که گاه از حق مردم در انتخاب کارگزاران سخن میگویند، از نظر آنان، این حق مانند حقوق دیگر شهروندان، در صورتی که مصلحت در محدود کردن و مقید ساختن آن و یا حتی تعطیل موقت و یا کلی آن باشد، شرعاًو قانوناً ، مانعی ندارد. آنان فصل سوم قانون اساسی در «حقوق ملت» را نیز محکوم اصل چهارم و نظر فقهی شورای نگهبان میدانند و همه آن حقوق را قابل تقیید و یا تعطیل میشمارند، در چنین وضعی، مردم فقط با حضور گسترده خود در پای صندوق رأی میتوانند، از نهاد انتخابات و حقوق خویش پاسداری کرده و جلوی سقوط آن را بگیرند.
روشن است که از نظر فقهی این رویّه، قابل مناقشه است
با صرفنظر از همه ایرادهای فقهی و حقوقی انتخابات در کشور ما، برگزاری انتخابات نیاز به سازوکارهای خاص خود از قبیل فعالیت آزاد احزاب مختلف و معرفی کاندیدا و ارائه برنامه از سوی آنان است که هنوز در کشور ما این زمینهها بهصورت کامل تحقق نیافته است، از این رو در وضع ما امکان وزش تند بادهای سیاسی توسط محافل ناشناخته و عناصر پشت پرده و به قدرت رسیدن افراد نکَره وجود دارد.
این یک نقطه ضعف برای ماست که در حالی که میزان مشارکت در شهرهای کوچک حدود 80 درصد است، در شهرهای بزرگ این میزان به کمتر از نصف آن میرسد! فاصله گرفتن اکثر شهروندان این بلاد بزرگ که از سطح بالاتری از دانش و اطلاعات برخوردارند از صندوق رأی، انتخابات را به همان سمت و سویی که پوپولیستها میخواهند و با وعدههای پوچ و واهی تطمیع میکنند، پیش میبرد که نتیجهیی جز تشریفاتی و فرمایشی شدن انتخابات ندارد.
فساد موضوع دیگر حمله روزنامههای باند روحانی به مهرههای باند ولیفقیه ارتجاع است:
شرق: «هبه» آقای ٤درصدی
به راستی «خود قالیباف چند درصدی است؟»
قالیباف در مناظره اول مدعی شد ٩٦ درصد مردم از دریافت وام محروم هستند، در حالیکه مجموعه تحتامر او سالهاست به شبکه بانکی بدهکار است.
حافظی، عضو شورای شهر تهران در نشستی خبری از «هبه» ٣٥٠میلیون تومانی به معاونان شهردار خبر داد که از زمان صدارت قالیباف بر شهرداری (١٢ سال) مرسوم بوده است. هفته پیش خبری آمد که ٣٥٠میلیون تومان تسهیلات چهار درصدی به هر یک از معاونان شهردار پرداخت شده که امروز با توضیحات حافظی معلوم شد از تسهیلات خبری نبوده و آن پولهای کلان هبه بوده است.
هبه ٣٥٠میلیون تومانی به معاونان شهردار، برابر با ٣٧٢ ماه حقوق همان ٩٦ درصدهایی است که سنگ آنها را به سینه میزنید. به عبارت دیگر این هبه برابر با ٣١ سال کار کارگرانی است که دستمزد آنها بر اساس آخرین تصمیمات وزارت کار به ٩٤٠هزار تومان افزایش یافته است. برابر با آمار وزارت مسکن، اگر فردی برای خانهدارشدن کل حقوق ماهانه خود را پسانداز کند، ١٢ ساله خانهدار میشود و اگر یکسوم حقوق خود را پسانداز کند، خانهدارشدن او ٣٦ سال طول میکشد. حالا با هبهای که شهردار به معاونان خود کرده، آنها یکشبه خانهدار خواهند شد. آقای شهردار با این سیاستها میخواهید از ٩٦ درصدیهایی که خود را نگران آنها نشان میدهید، حمایت کنید؟
روزنامههای باند روحانی بهنقل از کارشناسان این باند در مورد وضعیت اقتصادی که کارنامه تمام باندهای حاکم است هشدار دادهاند:
جهان صنعت: حسین راغفر با تأکید بر تداوم دولت یازدهم:
روحانی باید گزارش ویرانیهای دولت قبل را به رهبری تقدیم میکرد
شرایط مملکت بسیار شکنندهتر از دورهای است که دولت نهم وارد کار شد و ما نگران مسایل عمدهتر کشور هستیم که فراتر از اقتصاد است.
باید بگویم همواره در کشور دو دولت حاکم است؛ یک دولت قدرتمند که حداقل 50 درصد اقتصاد را در دست دارد و در سوی دیگر دولتی ضعیف که 50 درصد دیگر اقتصاد در دستش است و دولت پاسخگو متأسفانه همین دولت دوم و ضعیف است. بنابراین بخش عمدهای از مشکلات کنونی اقتصاد کشور توسط 50 درصد اول اتفاق میافتد و هیچکس هم پاسخگو نیست و اینها مشکلات ساختاری کشور است که باید اصلاح شود.
به اعتقاد من دولت در ابتدای کار باید با ارائه گزارشی به رهبری اعلام میکرد ادامه کار با وضع موجود امکانپذیر نیست و از ایشان میخواست که دستور دهند برخی نهادها، سازمانها و ارگانها از اقتصاد خارج شوند.
جهان صنعت: سرمقاله: سایه شوم فروپاشی اقتصادی
در حالی که فرصت چندانی به روز برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نمانده متأسفانه توجه شایستهای از سوی کاندیداها به وضعیت بغرنج و بهشدت شکننده اقتصاد کشور نشده است. آسیبشناسی وضعیت موجود توسط برخی کاندیداها به بیان کلیاتی همچون شدید بودن رکود و خسته شدن مردم از بیکاری تقلیل داده شده و در باب مباحث ایجابی نیز به بیان وعدههای کلی اکتفا شده است. در سوی دیگر، دولت مستقر نیز با تحذیر مردم از خطر جنگ سعی در جذب آرا دارد. اینها همه در حالی است که اقتصاد کشور بسان بیماری اورژانسی، از بحرانها و نارساییهای متعددی رنج میبرد.
بهعنوان نمونه:
بمب نقدینگی به سرعت در حال فربه شدن است. در حال حاضر، طبق آمارهای رسمی حجم نقدینگی به حدود 1300هزار میلیارد تومان رسیده است که البته برآوردی دست پایین بوده و حجم منابع پولی بانکها در صندوقهای سرمایهگذاری آنها در بورس را دربر نمیگیرد. حدود نیمی از این نقدینگی در سه سال اخیر بهدلیل تعلل دولت در اصلاح نظام بانکی خلق شده است
حجم بالای داراییهای منجمد بانکها که طبق برخی تخمینها به هزار هزار میلیارد تومان میرسد، تنگنای شدید مالی را رقم زده است و دست دولت را که برای حفظ دستاورد تورم از به کار بردن پایه پولی در پروژههای عمرانی و بزرگ خودداری میکند، بسته است. نرخ بهره بالا نیز محصول مشترک این وضعیت و ضعف تنظیمگری مناسب بانک مرکزی است.
عادت ساختار ناکارای دولت به جذب بودجه که هزینه جاری 210هزار میلیارد تومانی دولت در سال 95 را به ارمغان آورده است و باعث شده رقم بودجه عمرانی قابل مقایسه با صفر باشد. متعاقب این رخداد، نمیتوان امیدی به تحریک تولید از کانال بودجه عمرانی در صورت تداوم وضعیت موجود داشت.
وضعیت نابسامان صندوقهای بازنشستگی که خطر یونانیزه شدن اقتصاد کشور را مضاعف کرده است. کافی است بدانیم که دولت در سال گذشته رقمی قابل مقایسه با دوسوم ارزش کل یارانههای نقدی فقط به صندوق بازنشستگی کشوری کمک کرده است.
نرخ بیکاری جوانان حتی با لحاظ کردن تعریف سادهگیرانه شغل (اشتغال یک ساعت در هفته) به بیش از 30 درصد رسیده است. بدیهی است که وضعیت واقعی بازار کار بغرنجتر از این آمار است.
این موارد در صورت عدم معالجه فوری و ریشهای، چشمانداز دیگری جز فروپاشی اقتصاد ایران فراروی نگارنده قرار نمیدهد
در روزنامههای باند خامنهای، برای روحانی خط و نشان کشیدهاند:
کیهان:مدیر مسئول کیهان در گفتگو با فارس: روحانی اگر به آخرخط نرسیده بود به سیمآخر نمیزد
حسین شریعتمداری با اشاره به نزدیک شدن به روزهای پایانی تبلیغات، ابراز داشت: هرچه به زمان برگزاری انتخابات نزدیکتر میشویم، این احتمال قوت بیشتری میگیرد که اعضاء اتاق عملیات پشتصحنه آقای روحانی، انتخابات را فقط یک بهانه میدانند و هدف نهایی آنها بیرون از دایره انتخابات تعریف شده است. این نکته از اظهارات ساختارشکنانه آقای روحانی بهوضوح قابلفهم است.
مروری هر چند گذرا بر اظهارات ایشان نشان میدهد که او به بهانه حمله به رقبای انتخاباتی خود، اساس انقلاب و نظام را آماج حملات خویش کرده است و به نظر میرسد که آگاهانه یا ناخودآگاه، دو پیام به ظاهر جداگانه ولی در واقع یکسان را در دو قالب متفاوت برای داخل و خارج ارسال میکند.
مدیرمسئول روزنامه کیهان خاطرنشان کرد: روحانی میداند که این پیام با توجه به کارنامه خالی از دستاورد و پر از خسارت دولت او، خریداری ندارد و مردم این ادعا را بهحساب سایر ادعاهای عاری از واقعیت وی مینویسند. دقیقاً به همین علت است که میکوشد ناکارآمدی این ترفند را با ترفند دیگری جبران کند و از این روی ادعا میکند که کنار گذاشتن وی از قوه اجرایی کشور میتواند خطر جنگ را بهدنبال داشته باشد.
شریعتمداری ادامه داد: این ترفند مصداق همان «اکل میته» در حالت اضطرار است. با این توضیح که میداند اگر مردم این دروغ بزرگ را باور کنند، بهرغم اطلاع از ناکارآمدی دولت وی، بعید نیست به او رأی بدهند چرا که در این حالت بین تندادن به یک دولت خسارتآفرین و جنگ، اولی را انتخاب کرده و میان بد و بدتر و فاجعه و فاجعهبارتر، فاجعه را برگزیدهاند.
روحانی در بخشی از تبلیغات انتخاباتی خود روی نقاطی انگشت میگذارد که ربطی به انتخابات ندارد و درست یا غلط این تلقی را پدید میآورد که انگار برای دشمنان بیرونی پیام میفرستد! و برای تحقق آرزوی دیرینه و بر زمینمانده آنها چراغ سبز نشان میدهد به عنوان مثال روحانی بهخوبی میداند برجام کلاه گشادی است که آمریکاییها بر سر ایران گذاشتهاند و میداند در برجام نه فقط دستاوردی نیاورده است، بلکه امتیازات فراوانی را هم از دست داده است ولی با این حال بر انجام برجامهای 2 و 3 و 4 و... هم اصرار میورزد.
شریعتمداری با طرح این پرسش که آیا این اقدام پیام آمادگی برای فروش ایران به آمریکاییها نیست؟! اظهار داشت: این یعنی دقیقاً همان برداشتی که رادیو فرانسه از نگاه غرب به آقای رئیسجمهور ارائه کرده بود «فروشنده بدهکاری که خود را ناگزیر از فروش منافع ملی کشورش میداند!»
اظهارات سراسر کذب روحانی درباره اهل سنت ایران، سخنان دیروز وی در همدان که اگر من نباشم و رقبای من رئیسجمهور شوند، پیادهروها را دیوار کشیده و زنانه مردانه میکنند! و روزگارتان را سیاه خواهند کرد و یا مردم آنهایی را که در طول 38سال فقط اعدام و زندان بلد بودهاند را نمیخواهند!... اینها دیگر تبلیغ انتخاباتی نیست بلکه مقابله با اساس نظام است. روحانی با این اظهارات سعی دارد جمهوری اسلامی ایران را دقیقاً همانطور که دشمنان میپسندد معرفی کند. روحانی میداند که مردم این دروغهای شاخدار را باور نمیکنند و این نکته را هم میداند که دشمنان بیرونی به این سیاهنماییها علیه اسلام و انقلاب از زبان رئیسجمهور بهشدت نیاز دارند.
اگر قاسم سلیمانی و نیروهایش، امنیت را صددرصدی اجرا میکنند و اگر رزمنده مدافع حرم، سختی جنگ در بلاد غربت را بر تن خود هموار میکند که همه با هر گرایشی، روز انتخابات در نهایت امنیت، رأی خود را درون صندوق بیندازند، چرا اقتصاد، تنها باید به 4 درصد سود برساند؟! آن هم کدام 4 درصد؟! 4 درصدی که از همه بیشتر میخورد و از همه بیشتر مینالد! از همه بیشتر حقوق میگیرد و از همه بیشتر اپوزیسیون است! از همه بیشتر مسافرت میرود و از همه بیشتر شاکی است! از همه بیشتر خرج میکند و از همه بیشتر متوقع است! برجام نباشد؛ با «تحریم» کاسبی میکند! برجام باشد؛ با «توافق» کاسبی میکند! و بعد، شگفتا! با وجود این همه کاسبی دونبش، زبانش هم علیه حافظان امنیت کشور، دراز است! اقتصاد، با زبان دراز مدیران 4 درصدی، درست نمیشود!
آقای روحانی! دنیای 4 درصدیها با دنیای این مردم فرق میکند! نیستی شما در بین مردم که ببینی!
کیهان: قیمت نردبان شیطان (یادداشت روز)
اینکه دشمن برای رسیدن به اهداف پلید خویش به تحریف واقعیت روی میآورد، چندان غیرطبیعی نیست اما اینکه کسانی در داخل ایران وانمود کنند که آنان میتوانند با ادبیات مناسب و پرهیز از درشتگویی علیه غرب، دیوار بیاعتمادی آمریکا و اروپا نسبت به ایران را کوتاه کرده و سرمایههای آنها را در خدمت تولید و سرمایهگذاریهای درازمدت درآورند، عجیب است. کاش این آقایان لیستی از نتایجی که در پیگیری سیاست نزدیکی به غرب بهدست آوردهاند را منتشر میکردند
کاملاً واضح است که ترجیحات تبلیغاتی و رسانهیی غرب هیچ ربطی به نگاه آمریکا به نظام و مردم ایران ندارد بلکه در این تبلیغات، آمریکا دنبال نردبانی برای فایق آمدن بر ملت ظلمستیز ایران است و آنان که اهل مماشات هستند حداکثر در حد نردبان مورد توجه «شیطان بزرگ» قرار میگیرند.