یکی از فاکتورهایی که باعث افزایش آهنگ رشد جامعه میگردد، ایجاد فرصتهای برابر برای گسترش و پیشرفت فعالیتهای جامعه میباشد. در جوامعی که چنین فرصتهایی بهطور آزادانه و فارغ از هرگونه تعصب جنسیتی در اختیار زنان و مردان قرار گرفته است، آمارها نشان دادهاند که جامعه مذکور از روند صعودی پیشرفت برخوردار شده است. یکی از اهداف ایجاد جامعه دموکراتیک ایجاد فرصتهای یکسان برای زنان و مردان میباشد که از جمله این امر در جوامع دموکراتیک غربی به خوبی نشان داده شده است. از سویی دیگر در نظام های دیکتاتوری که فرصتهای برابر برای رشد زنان و مردان در کنار هم مهیا نیست، آهنگ رشد جامعه سیری نزولی گرفته و نه تنها جامعه از نظر علمی پیشرفت نمیکند بلکه دچار نوعی عقبماندگی نیز میگردد که به طبع از آن گرایش مردم به افکار متحجرانه قرونوسطایی افزایش و میزان ساعتهای مطالعه افراد جامعه نیز رقمی نزدیک به صفر را نشان میدهد. یکی از فاکتورهایی که به نوبه خود باعث ایجاد سیر نزولی رشد جامعه میگردد، ایجاد تبعیض جنسیتی میان زنان و مردان جامعه میباشد که این امر در نظام دیکتاتوری ایران به خوبی قابل مشاهده است. در این جامعه با ایجاد محدودیتهایی از قبیل تفکیک جنسیتی در دانشگاهها، رشتههای ورزشی، انتخاب شغل و مواردی از این دست سعی بر ایجاد محدودیت علیه زنان میشود و در نتیجه زنان بهعنوان محرک و نیروی تغییر جامعه نه تنها به عقب رانده میشوند، بلکه با ایجاد محدودیتهای حاکم بر جامعه دچار سکون شده و تسلیم شرایط موجود میگردند. شاید بتوان به نقش شبکههای اجتماعی و اینترنت در این مورد نیز اشاره نمود که چگونه حاکمیت با استفاده از رسانههای جمعی سعی در غالب کردن طرز تفکر خود در میان جامعه دارد: خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان متعلق به حاکمیت در تاریخ پنجم آذر ماه 96 با انتشار تیتری در رابطه با "شغلهای پردرآمد برای بانوان" نوشت:
"شناخت نقاط قوت و شرایط روانی خانمها در انتخاب شغل بسیار مهم است زیرا روحیه حساس آنها اجازه انجام هر کاری را نمیدهد"
و سپس ادامه میدهد که " بررسیهای بهعمل آمده نشان میدهد که زنان نسبت به مردان، علاقه کمتری برای تحصیل در رشتههای مرتبط با تکنولوژی و مهندسی دارند. در اتحادیه اروپا و ژاپن حدود ۷۰درصد دانشجویان دختر در رشتههای علوم انسانی و هنر و بقیه در رشته تحصیلی فنی و مهندسی تحصیل میکنند که این آمار تقریباً به آماری که در ایران وجود دارد، نزدیک است. در آلمان، در سال ۲۰۰۰ فقط ۷.۵درصد از دانشجویان رشته مهندسی برق را زنان تشکیل میدادند. در سوئد اشتغال زنان در مشاغل آموزشی مانند معلمی در سه دهه گذشته حدود ۸۰درصد بوده؛ در حالیکه این میزان در رشتههای مهندسی حدود ۲۵درصد است." و شغلهایی مانند تدریس، عکاسی، پزشکی و پرستاری و علوم انسانی را برای خانمها مناسب قلمداد میکند.
سایت اینترنتی فرارو در تاریخ پانزدهم تیر 92 نوشت:
"از سال 88تاکنون 25دانشگاه در ایران تفکیک جنسیتی شده است، دختران یکطرف، پسران یکطرف.» این را وزیر علوم در این آخرین هفتههای کاری دولت دهم با افتخار گفته است.
حتی اگر چند هفته به پایان دولت دهم باقیمانده باشد باز هم کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری از ادامه اسلامی کردن دانشگاهها، آن هم با شدت و حدت بیشتر و از جداسازی دختران و پسران در دانشگاهها میگوید؛ حتی اگر احمدینژاد چندماه پیش گفته باشد با جداسازی جنسیتی در دانشگاهها مخالف است.
خطکشی بین دختران و پسران در دانشگاهها برنامه و رویکردی بود که منتقدان بسیاری داشته؛ اما کامران دانشجو گویا حاضر نیست یک قدم هم پا پس بکشد. او دیروز در همایشی از ادامه طرح تفکیک جنسیتی دانشگاهها سخن گفت و هم مجموعهیی از آمار و ارقامهای باور نکردنی را ارائه کرد. یکی از آنها اینکه در 30سال پس از انقلاب 175هزار مقاله علمی به ثبت رسیده که حدود 103هزار مقاله آن مربوط به چهارسال اخیر است! اما خبر دیگر او نهاییشدن سند «اسلامی کردن دانشگاهها» بود؛ کاری که مسئولیت آن به غلامعلی حداد عادل سپرده شده است.
مسئولان وزارت علوم پیش از این هم اعلام کرده بودند نهتنها سیاست تفکیک جنسیتی در دانشگاهها را پیش میبرند که تأسیس دانشگاههای تکجنسیتی هم از برنامههای این وزارتخانه است؛ برنامهیی که البته در سالهای اخیر در استانها و شهرهای کوچک که مقاومت کمتری در برابر این تغییرات دارند آغاز شده است"
علاوه بر این حاکمیت دائماً سعی در غالب کردن افکار متحجرانه خود در میان مردم دارد و میکوشد تا با به عقب راندن زنان مانع از حضور فعال آنها در رشتههای مورد علاقه خود شوند.
خبرگزاری حکومتی بینالمللی قرآن تاریخ بیست و هشتم فروردین 96:
"حجتالاسلام و المسلمین شمسالله مریجی، جامعهشناس در گفتگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به بایدها و نبایدهایی که در زمینه اشتغال زنان باید مدنظر قرار گیرد اشاره و عنوان کرد: در زمینه اشتغال بانوان پژوهشهای مختلفی صورت گرفته است که برآیند کلی آن مثبت نیست چرا که بانوان بهلحاظ روانی از مشخصههایی برخوردار هستند که برخی مشاغل سنگین با فطرت آنان هماهنگی ندارد و پس از پایان دوره کاری چند ساله رضایتمندی چندانی وجود نداشته و حتی پشیمانی نیز به بار آورده است.
وی با بیان اینکه زنان شاغلی که بیشتر توان خود را صرف کار خارج از منزل که بعضاً غیرمرتبط با روحیات و ویژگیهای فیزیکی آنان است میکنند، دچار نوعی یأس و خستگی در پایان سالهای کاری خود میشوند، اظهار کرد: بهطور مثال برخی زنان در رشتههایی همچون معدن و مکانیک ورود پیدا میکنند در صورتی که این شغل نه تنها با روحیات زنانه آنها هماهنگی ندارد بلکه مردان زیادی در جامعه حضور دارند که میتوانند از پس این وظیفه مردانه برآیند و بهخاطر تصدی زنان بیکار ماندهاند.
حجتالاسلام مریجی بر ضرورت یکسانی شغل انتخابی بانوان با ویژگیهای روحی، روانی و فیزیکی آنان تأکید و تصریح کرد: عرصه آموزش و پرورش و تربیت از جمله ساحتهایی است که در جامعه نیاز به حضور زنان و بهرهمندی از قابلیتهای آنان دارد اما فرهنگ وارداتی در پی آن است که برتری زنان را به حضور آنان در شغلهای مردانه نسبت دهد. حالت عاطفی موجود در زنان اولویت را به آنان برای پیگیری امور تربیتی و آموزشی میبخشد. همچنین در برخی عرصههای پزشکی حضور زنان واجب است اما عدم مدیریت صحیح باعث شده است کمتر تعادلی در زمینه تفکیک مشاغل برای زنان و مردان صورت گیرد.
این جامعه شناس با انتقاد از عدم مدیریت بر تفکیک رشتههای تحصیلی دانشگاهی برای دختران و پسران گفت: وقتی از ابتدا زمینه تحصیل مطابق با فطرت برای دختران و پسران مهیا نشود و آنان بخشی از عمر خود را صرف تحصیل در رشتههایی کنند که با قابلیتهای آنان همخوانی ندارد و یا ضرورتی به حضور آنان بهعنوان یک مرد یا زن در رشتههای خاص وجود ندارد نمیتوان توقع داشت پس از پایان تحصیل در صدد فعالیت در زمینه رشته تحصیلی خود نباشند."
شاید تفکیک جنسیتی را بتوان بهعنوان یکی از هزاران عاملی که باعث ایجاد سیر نزولی پیشرفت در جامعه میشوند، دانست. اما در عینحال نیز باید به عامل اصلی این پسرفت که همان قالب شدن تفکر متحجرانه و دیکتاتور مآب حاکمیت بر جامعه است توجه نمود. عاملی که با ایجاد سیاستهای جنسیتی و اشاعه فرهنگ قرونوسطایی سعی در نگهداشتن افراد جامعه در ناآگاهی، عدم فعالیت و بسته نگهداشتن جامعه مینماید تا بتواند بر آن حکومت کند.
حال این سؤال پیش میآید که آیا با وجود عامل اصلی بازدارنده جامعه از پیشرفت، میتوان انتظار رشد جامعه را داشت یا خیر؟
نویسنده: م. طالبی.
"شناخت نقاط قوت و شرایط روانی خانمها در انتخاب شغل بسیار مهم است زیرا روحیه حساس آنها اجازه انجام هر کاری را نمیدهد"
و سپس ادامه میدهد که " بررسیهای بهعمل آمده نشان میدهد که زنان نسبت به مردان، علاقه کمتری برای تحصیل در رشتههای مرتبط با تکنولوژی و مهندسی دارند. در اتحادیه اروپا و ژاپن حدود ۷۰درصد دانشجویان دختر در رشتههای علوم انسانی و هنر و بقیه در رشته تحصیلی فنی و مهندسی تحصیل میکنند که این آمار تقریباً به آماری که در ایران وجود دارد، نزدیک است. در آلمان، در سال ۲۰۰۰ فقط ۷.۵درصد از دانشجویان رشته مهندسی برق را زنان تشکیل میدادند. در سوئد اشتغال زنان در مشاغل آموزشی مانند معلمی در سه دهه گذشته حدود ۸۰درصد بوده؛ در حالیکه این میزان در رشتههای مهندسی حدود ۲۵درصد است." و شغلهایی مانند تدریس، عکاسی، پزشکی و پرستاری و علوم انسانی را برای خانمها مناسب قلمداد میکند.
سایت اینترنتی فرارو در تاریخ پانزدهم تیر 92 نوشت:
"از سال 88تاکنون 25دانشگاه در ایران تفکیک جنسیتی شده است، دختران یکطرف، پسران یکطرف.» این را وزیر علوم در این آخرین هفتههای کاری دولت دهم با افتخار گفته است.
حتی اگر چند هفته به پایان دولت دهم باقیمانده باشد باز هم کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری از ادامه اسلامی کردن دانشگاهها، آن هم با شدت و حدت بیشتر و از جداسازی دختران و پسران در دانشگاهها میگوید؛ حتی اگر احمدینژاد چندماه پیش گفته باشد با جداسازی جنسیتی در دانشگاهها مخالف است.
خطکشی بین دختران و پسران در دانشگاهها برنامه و رویکردی بود که منتقدان بسیاری داشته؛ اما کامران دانشجو گویا حاضر نیست یک قدم هم پا پس بکشد. او دیروز در همایشی از ادامه طرح تفکیک جنسیتی دانشگاهها سخن گفت و هم مجموعهیی از آمار و ارقامهای باور نکردنی را ارائه کرد. یکی از آنها اینکه در 30سال پس از انقلاب 175هزار مقاله علمی به ثبت رسیده که حدود 103هزار مقاله آن مربوط به چهارسال اخیر است! اما خبر دیگر او نهاییشدن سند «اسلامی کردن دانشگاهها» بود؛ کاری که مسئولیت آن به غلامعلی حداد عادل سپرده شده است.
مسئولان وزارت علوم پیش از این هم اعلام کرده بودند نهتنها سیاست تفکیک جنسیتی در دانشگاهها را پیش میبرند که تأسیس دانشگاههای تکجنسیتی هم از برنامههای این وزارتخانه است؛ برنامهیی که البته در سالهای اخیر در استانها و شهرهای کوچک که مقاومت کمتری در برابر این تغییرات دارند آغاز شده است"
علاوه بر این حاکمیت دائماً سعی در غالب کردن افکار متحجرانه خود در میان مردم دارد و میکوشد تا با به عقب راندن زنان مانع از حضور فعال آنها در رشتههای مورد علاقه خود شوند.
خبرگزاری حکومتی بینالمللی قرآن تاریخ بیست و هشتم فروردین 96:
"حجتالاسلام و المسلمین شمسالله مریجی، جامعهشناس در گفتگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به بایدها و نبایدهایی که در زمینه اشتغال زنان باید مدنظر قرار گیرد اشاره و عنوان کرد: در زمینه اشتغال بانوان پژوهشهای مختلفی صورت گرفته است که برآیند کلی آن مثبت نیست چرا که بانوان بهلحاظ روانی از مشخصههایی برخوردار هستند که برخی مشاغل سنگین با فطرت آنان هماهنگی ندارد و پس از پایان دوره کاری چند ساله رضایتمندی چندانی وجود نداشته و حتی پشیمانی نیز به بار آورده است.
وی با بیان اینکه زنان شاغلی که بیشتر توان خود را صرف کار خارج از منزل که بعضاً غیرمرتبط با روحیات و ویژگیهای فیزیکی آنان است میکنند، دچار نوعی یأس و خستگی در پایان سالهای کاری خود میشوند، اظهار کرد: بهطور مثال برخی زنان در رشتههایی همچون معدن و مکانیک ورود پیدا میکنند در صورتی که این شغل نه تنها با روحیات زنانه آنها هماهنگی ندارد بلکه مردان زیادی در جامعه حضور دارند که میتوانند از پس این وظیفه مردانه برآیند و بهخاطر تصدی زنان بیکار ماندهاند.
حجتالاسلام مریجی بر ضرورت یکسانی شغل انتخابی بانوان با ویژگیهای روحی، روانی و فیزیکی آنان تأکید و تصریح کرد: عرصه آموزش و پرورش و تربیت از جمله ساحتهایی است که در جامعه نیاز به حضور زنان و بهرهمندی از قابلیتهای آنان دارد اما فرهنگ وارداتی در پی آن است که برتری زنان را به حضور آنان در شغلهای مردانه نسبت دهد. حالت عاطفی موجود در زنان اولویت را به آنان برای پیگیری امور تربیتی و آموزشی میبخشد. همچنین در برخی عرصههای پزشکی حضور زنان واجب است اما عدم مدیریت صحیح باعث شده است کمتر تعادلی در زمینه تفکیک مشاغل برای زنان و مردان صورت گیرد.
این جامعه شناس با انتقاد از عدم مدیریت بر تفکیک رشتههای تحصیلی دانشگاهی برای دختران و پسران گفت: وقتی از ابتدا زمینه تحصیل مطابق با فطرت برای دختران و پسران مهیا نشود و آنان بخشی از عمر خود را صرف تحصیل در رشتههایی کنند که با قابلیتهای آنان همخوانی ندارد و یا ضرورتی به حضور آنان بهعنوان یک مرد یا زن در رشتههای خاص وجود ندارد نمیتوان توقع داشت پس از پایان تحصیل در صدد فعالیت در زمینه رشته تحصیلی خود نباشند."
شاید تفکیک جنسیتی را بتوان بهعنوان یکی از هزاران عاملی که باعث ایجاد سیر نزولی پیشرفت در جامعه میشوند، دانست. اما در عینحال نیز باید به عامل اصلی این پسرفت که همان قالب شدن تفکر متحجرانه و دیکتاتور مآب حاکمیت بر جامعه است توجه نمود. عاملی که با ایجاد سیاستهای جنسیتی و اشاعه فرهنگ قرونوسطایی سعی در نگهداشتن افراد جامعه در ناآگاهی، عدم فعالیت و بسته نگهداشتن جامعه مینماید تا بتواند بر آن حکومت کند.
حال این سؤال پیش میآید که آیا با وجود عامل اصلی بازدارنده جامعه از پیشرفت، میتوان انتظار رشد جامعه را داشت یا خیر؟
نویسنده: م. طالبی.