رسانهها و مهرههای رژیم ضمن طرح این ادعای پوشالی که قیام ایران تمام شده است، بوق و کرنا کردهاند که این امر ناشی از ”هوشیاری عوامل امنیتی و اطلاعاتی“ نظام بوده است. اما بهرغم این ادعا و هو و جنجال نمیتوانند هراسشان را از قیام و اینکه بهمثابه ”آتش زیر خاکستر“ عمل میکند پنهان کنند.
البته این ادعای رژیم که قیام تمام شده است حرف واهی بیش نیست و همچنان قیام و قیام آفرینان بهمثابه خطر یک کوه آتشفشان در کمین نظام ولایتفقیه هستند.
با توجه به این خطر است که مهرهها و رسانههای رژیم قیام را بهمثابه ”آتش زیرخاکستر“ تلقی میکنند و نمیتوانند وحشتشان را نسبت به آن ابراز نکنند.
دراین رابطه آخوند علوی وزیر اطلاعات دولت آخوند حسن روحانی میگوید ”اگر چه این مسأله (قیام) در کف خیابان خاتمه یافته؛ اما باید مراقب تبعات و التهابات موجود در جامعه بود“.
بر عکس آخوند علوی که ادعا کرده این ”مسأله (قیام) خاتمه یافته“ اما قاسم میرزایی نیکو عضو مجلس ارتجاع اذعان میکند ”اعتراضات مردمی ادامه خواهد داشت“.
سایت حکومتی بهار 17دی 96 ضمن اشاره به حرفهایی که در زمینه تمام شدن قیام در میان مهرهها و رسانههای رژیم در جریان است، در تحلیل شرایط کنونی از وضعیت رژیم و مردم، پیشبینی میکند: ”در زمانی دیگر دوباره همین زخم سر باز کند“
مصطفی تاجزاده از باند موسوم به اصلاحطلبان و از حامیان روحانی اعتراف میکند ”معترضان از این دولت عبور کردند و کلیت نظام را نشانه گرفتند و اعتراض خود را به این شکل نشان میدهند“.
وی در ادامه ابراز امیدواری میکند که نظام و سردمداران آن فکر نکنند که ”این (قیام) یک مسأله کوتاهمدت بوده و با آرام کردن تجمعات و شرایط فراموش کنند که این جامعه ملتهب است“
صادق زیبا کلام یکی دیگر از مهرههای حامی دولت روحانی، نفرت مردم در شرایط کنونی و آینده و برخورد رژیم با اعتراضات مردمی در آینده را چنین تشریح میکند: ”فردا اگر اعلام شود پایینتر از بهشت زهرا مردم جمع شوند، 3-4ميلیون در تهران آنجا جمع میشوند در تبریز و اصفهان هم همین طورالبته نظام رویش را آن طرف میکند تا با نارضایتیها روبهرو نشود. این نارضایتیها هرازگاهی فوران میکند“.
ملاحظه میشود که حرفهای رسانهها و باندهای رژیم در زمینه تمام شدن قیام ایران ضد و نقیض است. بعضاً ادعا میکنند که قیام تمام شد و بعضاً اعتراف میکنند که این قیام هنوز ادامه دارد.
اما آنها روی این موضوع اتفاقنظر دارند که قیام همچنان بهمثابه آتش زیر خاکستر برای رژیم عمل میکند.
اقداماتی که رژیم از قبیل فیلترینگ و بگیر و ببند مردم و بهخصوص جوانان انجام میدهد، در شرایط کنونی تنها ممکن است تأثیر مقطعی در آهنگ آن ایجاد کند. اما به اعتراف مهرهها و رسانههای رژیم از هردو باند، مردم بهطور نهایی از کلیت نظام ولایتفقیه عبور کردهاند و دیگر نظام قادر نیست آب از جوی رفته را باز گرداند.
در زمینه مقابله با آن نیز رژیم در بنبست است و هیچ راهحل مسالمتآمیزی که بتواند مردم را راضی کند پیش روی آن وجود ندارد. آنچنان که سایت حکومتی جامعه فردا 12دی 96 مینویسد ”فقدان راهحل مسالمتآمیز، در نهایت و مانند خودروی بیترمزی در سراشیب، برخورد منتهی به نابودی است. “ (جامعه فردا 12دی 96)
دلیل اصلی براین که رژیم نمیتواند آب ازجوی رفته را بازگرداند این است که این قیام بربستری از بحرانهای معیشتی، اجتماعی، سرکوب و... . شکل گرفت که مجموعه این بحرانها خواست مردم را از مطالبات صنفی به خواست سیاسی یعنی خواست تغییر و سرنگونی نظام ولایتفقیه ارتقا داد.
همچنان که تاکنون رژیم قادر نبوده که این بسترها را بخشکاند، وفرضا سرکوب را کم کند و مردم را آزاد بگذارد تا آنچنان که میخواهند فکرکنند و آنچنان که میخواهند زندگی کنند و... همچنین فاقد توان و امکان حل بحران معیشتی مردم است، قطعاً در آینده نیز توفیقی در این زمینهها نخواهد داشت و این بحرانها گسترش هم مییابند. بنابراین آنچنان که این بحرانها زمینهساز قیام ایران شد، در آینده نیز چنین نقشی را ایفا میکند.
بنابراین هیچگاه رژیم نمیتواند صورت مسأله برای مردم یعنی سرنگونی نظام ولایتفقیه بهمثابه خواست اصلی آنها را حذف کند وقطعا مردم نیز تا زمانی که به این خواست نرسند نمیگذارند آب خوش به گلوی نظام آخوندی فروبهرود.
البته این ادعای رژیم که قیام تمام شده است حرف واهی بیش نیست و همچنان قیام و قیام آفرینان بهمثابه خطر یک کوه آتشفشان در کمین نظام ولایتفقیه هستند.
با توجه به این خطر است که مهرهها و رسانههای رژیم قیام را بهمثابه ”آتش زیرخاکستر“ تلقی میکنند و نمیتوانند وحشتشان را نسبت به آن ابراز نکنند.
دراین رابطه آخوند علوی وزیر اطلاعات دولت آخوند حسن روحانی میگوید ”اگر چه این مسأله (قیام) در کف خیابان خاتمه یافته؛ اما باید مراقب تبعات و التهابات موجود در جامعه بود“.
بر عکس آخوند علوی که ادعا کرده این ”مسأله (قیام) خاتمه یافته“ اما قاسم میرزایی نیکو عضو مجلس ارتجاع اذعان میکند ”اعتراضات مردمی ادامه خواهد داشت“.
سایت حکومتی بهار 17دی 96 ضمن اشاره به حرفهایی که در زمینه تمام شدن قیام در میان مهرهها و رسانههای رژیم در جریان است، در تحلیل شرایط کنونی از وضعیت رژیم و مردم، پیشبینی میکند: ”در زمانی دیگر دوباره همین زخم سر باز کند“
مصطفی تاجزاده از باند موسوم به اصلاحطلبان و از حامیان روحانی اعتراف میکند ”معترضان از این دولت عبور کردند و کلیت نظام را نشانه گرفتند و اعتراض خود را به این شکل نشان میدهند“.
وی در ادامه ابراز امیدواری میکند که نظام و سردمداران آن فکر نکنند که ”این (قیام) یک مسأله کوتاهمدت بوده و با آرام کردن تجمعات و شرایط فراموش کنند که این جامعه ملتهب است“
صادق زیبا کلام یکی دیگر از مهرههای حامی دولت روحانی، نفرت مردم در شرایط کنونی و آینده و برخورد رژیم با اعتراضات مردمی در آینده را چنین تشریح میکند: ”فردا اگر اعلام شود پایینتر از بهشت زهرا مردم جمع شوند، 3-4ميلیون در تهران آنجا جمع میشوند در تبریز و اصفهان هم همین طورالبته نظام رویش را آن طرف میکند تا با نارضایتیها روبهرو نشود. این نارضایتیها هرازگاهی فوران میکند“.
ملاحظه میشود که حرفهای رسانهها و باندهای رژیم در زمینه تمام شدن قیام ایران ضد و نقیض است. بعضاً ادعا میکنند که قیام تمام شد و بعضاً اعتراف میکنند که این قیام هنوز ادامه دارد.
اما آنها روی این موضوع اتفاقنظر دارند که قیام همچنان بهمثابه آتش زیر خاکستر برای رژیم عمل میکند.
اقداماتی که رژیم از قبیل فیلترینگ و بگیر و ببند مردم و بهخصوص جوانان انجام میدهد، در شرایط کنونی تنها ممکن است تأثیر مقطعی در آهنگ آن ایجاد کند. اما به اعتراف مهرهها و رسانههای رژیم از هردو باند، مردم بهطور نهایی از کلیت نظام ولایتفقیه عبور کردهاند و دیگر نظام قادر نیست آب از جوی رفته را باز گرداند.
در زمینه مقابله با آن نیز رژیم در بنبست است و هیچ راهحل مسالمتآمیزی که بتواند مردم را راضی کند پیش روی آن وجود ندارد. آنچنان که سایت حکومتی جامعه فردا 12دی 96 مینویسد ”فقدان راهحل مسالمتآمیز، در نهایت و مانند خودروی بیترمزی در سراشیب، برخورد منتهی به نابودی است. “ (جامعه فردا 12دی 96)
دلیل اصلی براین که رژیم نمیتواند آب ازجوی رفته را بازگرداند این است که این قیام بربستری از بحرانهای معیشتی، اجتماعی، سرکوب و... . شکل گرفت که مجموعه این بحرانها خواست مردم را از مطالبات صنفی به خواست سیاسی یعنی خواست تغییر و سرنگونی نظام ولایتفقیه ارتقا داد.
همچنان که تاکنون رژیم قادر نبوده که این بسترها را بخشکاند، وفرضا سرکوب را کم کند و مردم را آزاد بگذارد تا آنچنان که میخواهند فکرکنند و آنچنان که میخواهند زندگی کنند و... همچنین فاقد توان و امکان حل بحران معیشتی مردم است، قطعاً در آینده نیز توفیقی در این زمینهها نخواهد داشت و این بحرانها گسترش هم مییابند. بنابراین آنچنان که این بحرانها زمینهساز قیام ایران شد، در آینده نیز چنین نقشی را ایفا میکند.
بنابراین هیچگاه رژیم نمیتواند صورت مسأله برای مردم یعنی سرنگونی نظام ولایتفقیه بهمثابه خواست اصلی آنها را حذف کند وقطعا مردم نیز تا زمانی که به این خواست نرسند نمیگذارند آب خوش به گلوی نظام آخوندی فروبهرود.