رخدادهای اشرف ۳در هفته چهارم تیر ۹۸را که مرور میکنیم، با شاخصهای برجستهٔ یک آلترناتیو واقعی روبهرو میشویم. این رخدادها از شکلگیری اشرف ۳در مدت کوتاه یک و نیم سال تا آمادهسازیهای برگزاری کهکشان ۹۸و تا انجام کنفرانسها و همایشهای گوناگون طی یک هفته را شامل میشود.
آنچه در این یک هفته در اشرف ۳رخ داد، تنها میتوانست با توانایی و هماهنگی یک دولت امکانپذیر شود. آنچه رخ داد، تنها با داشتن اعتبار سیاسی و اجتماعی امکان ظهور مییافت. از این روی آنچه در این یک هفته محقق شد، تنها با قدرت یک آلترناتیو میتوانست از آغاز تا انجام آن چنین رقم بخورد.
چهل سال پایداری بر سر یک «ایده»
شاخصهای یک آلترناتیو را در آنچه که طی این یک هفته روی داد، از منظر شخصیتهای سیاسی حاضر در همایشهای اشرف ۳بررسی میکنیم.
پایداری به قدمت ۴دهه بر سر اصول انسانی و آرمان آزادی بهمثابه یک «ایده» در برابر دیکتاتوری غیرکلاسیک و قرونوسطایی آخوندی، وجهی بارز از شاخصهای یک آلترناتیو است. واقعیت این است که در صحنهٔ سیاسی ایران با چنین شاخصی، غیر از مجاهدین و شورای ملی مقاومت، نشانهٔ دیگری با چنین ویژهگیهایی یافت نمیشود. این واقعیت را تام ریچ اولین وزیر امنیت ملی آمریکا در همایشهای کهکشان ۹۸در اشرف ۳چنین توصیف کرده است: «میتوان کسی را زندان کرد، میتوان زنی یا مردی را شکنجه کرد تا نقطهای که پوستی کف پایشان نماند؛ شکنجه در قفسهای ۶۰سانتیمتری. اما نمیتوان در آنها یک ایده را کشت».
وجهی دیگر از واقعیتٍ این پایداری و اثرگذاری اجتماعی آن بر روی مردم ایران را سناتور توریسلی شرح داد: «از دریای خزر تا تهران هر کجایی که مردان و زنان بلند میشوند، میگویند من یک اشرفی هستم. من هیچگاه تسلیم نمیشوم، عقبنشینی نمیکنم. من یک ایرانی هستم و همواره ایستادهام».
۴۰سال استقلال سیاسی، سه دهه نبرد با مماشات
یکی دیگر از شاخصهای آلترناتیو واقعی نظام آخوندی، داشتن استقلال سیاسی و مالی از یک طرف و مبارزه با مماشاتگران و استمالتگران دیکتاتوری ولایتفقیه از طرف دیگر است. در پهنهٔ تعادلقوای سیاسی ایران طی ۴دهه گذشته فقط مجاهدین و شورای ملی مقاومت بودند که همواره با این سیاست مبارزه کرده و روشنگری و افشاگریها نمودهاند. از قضا کل مقاومت ایران از قربانیان مماشات با ملایان بوده است و بهای سنگین جانی و مالی و سیاسی داده است. ابعاد این واقعیت را یک بار دیگر در همایشهای کهکشان ۹۸در اشرف ۳شاهد بودیم. شاهد بودیم که فعالیتهای مجاهدین در مبارزه با سیاست مماشات، روشنگری جهانی داشته است و سود آن را مردمان منطقه هم برده و میبرند. جنبهای از این مماشات و آثار آن را شهردار رودی جولیانی اینگونه در همایش اشرف ۳ایراد کردند: «وقتی شرکتهای آلمانی و فرانسوی با آخوندها تجارت میکنند پول آن برای کشتار مردم سوریه استفاده میشود. آیا شما نمیدانید قاتلان را تأمین مالی میکنید؟ نباید قاتلان را تأمین مالی کرد. بیدار شوید. وقتی که از رژیم ایران نفت میخرید، یعنی قتل و کشتار را تأمین مالی میکنید».
واقعیت این است در این زمینه که رودی جولیانی شرح داد، مجاهدین و شورای ملی مقاومت از سالیان پیش خواستار اعمال تحریم علیه ملایان بهجای مماشات با آنان بودهاند. واقعیت این است که یک آلترناتیو واقعی از پس پیشبرد چنین سیاستی در سطح جهانی برمیآید. آلترناتیوی که دارای اعتبار سیاسی و اجتماعی باشد.
این واقعیت را مقاومت ایران طی سالیان متمادی با بردباری و شکیباییِ فوقالعاده پیش برد و با تأکید بر آرمان آزادی، هرگز مغلوب دود و دم جهانی و هیاهوهای پر سر صدای مماشاتگران جهانی و ایرانی نشد. چنین پایداریای تنها از یک استحکام آرمانی و ساختار آلترناتیو واقعی میسر و ممکن مینمود. استحکام و ساختاری که در نهایت چشم بسیاری را به آثار مماشات و استمالت با ملایان باز کرد. سناتور جوزف لیبرمن این واقعیت و قدمت پایداری و اثرگذاریاش را چنین بیان نمود: «شما، هم در برابر دیکتاتوری شاه و هم دیکتاتوری آخوندها مقاومت کردید؛ چون هدف شما آزادی است. بگذارید یکبار دیگر به کسانی که از مماشات حمایت میکنند و از این بحثهای احمقانه پشتیبانی میکنند، بگویم زمان آن رسیده است که در کنار این مقاومت بایستیم».
نظمی حامل استراتژی
سازمانیافتگی و انسجام تشکیلاتی که تضمین پیشبرد یک استراتژی باشد، یکی دیگر از شاخصهای آلترناتیو واقعی است. یادآوری میشود که چنین شاخصی را در تاریخ معاصر ایران متأسفانه یا نداریم و یا بسیار محدود و معدود و کوتاهمدت بوده است. این شاخص برجستهٔ آلترناتیو و واقعیتهای تاریخی آن را مریم رجوی در همایش کهکشان ۹۸در اشرف ۳چنین وصف نمود: «مبارزه ۱۲۰ساله مردم ما، حلقات مفقوده برای پیروزی محتوم را یک به یک با پرداخت بهای سنگین پیدا کرده است. تشکیلات منسجم و مبارزه سازمانیافته، با یک نیروی مصمم و آبدیده و آماده فداکاری، یکی از حلقات مفقوده جنبشهای قبلی مردم ایران بود که باعث شد بهرغم همه فداکاریها، آن مبارزات به نتیجه نرسند. اما حالا اشرف۳نماد مقاومت سازمانیافته مردم ایران برای آزادی است».
باور به تغییر، افشاندن بذر بیداری، پاسخ به مسئولیت تاریخی
پراکندن امید و باور به تغییر، ایستادن بر مواضع اصولی سیاسی و استراتژیک، افشاندن بذر بیداری و آگاهی در ملل مختلف نسبت به واقعیتٍ مقاومت مردم ایران، از شاخصهای مهم و بارز یک آلترناتیو واقعی است. بدون چنین بار مسؤلیتی توأم با دارا بودن شرایط یک آلترناتیو، نمیتوان از پس تضادهای واقعی در دنیای سرسخت سیاست با گرهخوردگی انواع منافع سیاسی، برآمد. وقتی مسیری اینچنین طی میشود و تضادهای آن گره به گره گشوده میگردد، قدرت و شاخصهای آلترناتیو و ارزشهایی که خلق کرده است، از جانب دیگران مشاهده خواهد شد. این گواهی را فاتمیر مدیو رئیس حزب جمهوریخواه آلبانی چنین شرح میدهد: «خانم رجوی طرح ۱۰مادهای شما قطعاً مسیر آزادی ایران است و یک امید برای کسانی است که به آزادی اعتقاد دارند. ما در آرمان شما برای حمایت از ایران آزاد متحد هستیم. ما دوست داریم بهعنوان کسانی بهخاطر سپرده شویم که در کنار شما برای آزادی ایران جنگیدند و نه کسانی که فقط سرکوب را دیدند و کاری نکردند».
بالهای آرمان و پرهای امید
آنکه هماره با بالهای آرمان آزادی از قارهای به قارهای در پی سپیدهدم رهایی مردم و میهن است، پرهای امیدی شکستناپذیر را به نبرد با توفانها و گردبادهای جهان سیاست برده است. چنین بال و پری را تنها با قلب و پشتوانه و توان یک آلترناتیو میتوان به جنبش و تکاپو و شکافندگی رهنمون شد و به اهداف آن رسید.