در ماههای اخیر تشدید فشارهای بینالمللی علیه برنامه موشکی و دخالتهای منطقهیی رژیم آخوندی بیشازپیش افزایش یافته است؛ بهخصوص اینکه مقامات اروپایی نیز همسو با آمریکا فشارهایشان را بر رژیم در این زمینه افزایش دادهاند.
تحت چنین فشارهای بینالمللی است که مقامات دولت آخوند حسن روحانی بهطور مرتب دخالت های آن در منطقه و بهویژه یمن را انکار میکنند.
ازجمله این مقامات بهرام قاسمی سخنگوی وزارت آخوندها است که میگوید: «ادعای ارسال موشک به یمن کذب است»
سخنگوی وزارتخارجه رژیم ابراز نگرانی فرانسه و انگلستان از برنامه موشکی رژیم را «بدون هر گونه توجیه منطقی» و ادعای ارسال موشک به یمن را سناریوپردازی کودکانه، ناشیانه و کذب می داند. (خبرگزاری حکومتی فارس 1اسفند 96)
سایت حکومتی ساعت 24اول اسفند96 نیز در ارتباط با نگرانی فرانسویها از برنامه موشکی آخوندها مینویسد: «فرانسه برای رضایت آمریکا خود را نگرانِ برنامه موشکی و اقدامهای بیثباتکنندهٴ ایران در منطقه نشان میدهد».
خبرگزاری آریا وابسته به باند روحانی 1اسفند96 در مورد اظهارات بوریس جانسون وزیر خارجه انگلستان در مورد ارسال موشک توسط نظام آخوندی برای حوثیهای یمن مینویسد: بوریس جانسون روز دوشنبه در بیانیهیی ادعا کرد «یافتههای اخیر هیأت کارشناسان سازمان ملل در خصوص یمن نشان میدهد موشکها و تجهیزات نظامی ساخت ایران حتی پس از وضع تحریمهای تسلیحاتی هدفمند علیه یمن، به این کشور ارسال شدهاند».
خبرگزاری پاسداران (فارس) ۳۰بهمن96 بیانیه وزارت امور خارجه فرانسه را در رابطه با فعالیت های منطقهیی رژیم، چنین منعکس میکند: «وزارتخارجه فرانسه با ادعای اینکه ایران از انصارالله در یمن حمایت تسلیحاتی دارد، درباره برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهیی ایران ابراز نگرانی کرد. انگلیس، فرانسه، آلمان اما از حدود یک ماه قبل کارگروههای مشترکی را با آمریکا برای مذاکره درباره بررسی نگرانیهای این کشور درباره توافق هستهیی ایران تشکیل دادهاند. البته مقامات مطلع به موضوع میگویند این اقدامات هنوز در مراحل اولیه قرار دارند».
این ابراز نگرانیها بر اساس این واقعیت است که مواضع اروپا درباره رژیم نسبت به ماههای پیش بسیار تغییر کرده و سختتر شده است.
این مسأله باعث شده تا رسانهها و مهرههای باند روحانی مرتب به نظام توصیه کنند تا دیر نشده و کار از کار نگذشته جامزهر موشکی و منطقهیی را سربکشد.
ازجمله اینکه ظریف در اظهارات اخیرش در باغ سبز برای انجام مذاکراتی در مورد برنامه موشکی و سیاست منطقهیی را نشان داد، آنجا که گفت «بعضیها حرفهایی میزنند که گفت و گوهایی راجع به سایر موضوعات انجام شود.کسانی که دنبال این گفت و گوها هستند باید اول نشان دهند که در اجرای تعهدات قبلیشان جدی هستند تا اینکه بشود بحث دیگری با آنها کرد». (خبرگزاری حکومتی تسنیم 29بهمن96)
علی بیگدلی یکی از مهرههای حامی دولت روحانی نیز ضرورت زهرخوران در زمینه موشکی و منطقهیی را چنین گوشزد میکند: «تهران باید بهصورت جدی برای جلوگیری از هر گونه تنش سیاسی – دیپلوماتیکی در راهبردهای خود تجدید نظر جدی داشته باشد، اگر ایران در سالهای گذشته به واسطه نوع نگاه آمریکا و اوباما توانست در یک خلأ قدرتی، نقش خود را در خاورمیانه گسترش دهد دیگر چنین فضایی مهیا نیست. ابتدا باید این تغییرات در رفتار خود تهران مشاهده شود... ». (سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی 30بهمن96)
واقعیت این است که تغییر سیاست جهانی و به عقب رانده شدن سیاست مماشات با رژیم ولایت، باعث شده که آنچه برای نظام بهطور جد عمق استراتژیک بود، حالا به یک دردسر بزرگ و بحران تبدیل شود. در این بین قیام مردم ایران نیز بر این فشار بهطور کیفی افزوده و رژیم را در شرایط مهلک و خطرناکی قرار داده است.
شرایطی که باید تصمیم بگیرد که کدام راه را انتخاب کند؛ برجامهای بعدی یا ایستادگی در برابر مذاکره.
روشن است که نهایت هر دو راه چیست و این همان بنبست مرگباری است که نظام در آن به دام افتاده است.